دیگران نیز تقصیرکارند؛ آن بازرسانی که باید در یک محدوده و همه کارگاههای کوچک را از سقف تا کف، شخم بزنند؛ همه آنهایی که باید تذکر بدهند، جریمه کنند یا حتی درها را قفل سنگین بزنند و پلمب نمایند؛ همهی آنها و همهی ما مقصریم، چون هیچ چیز باارزشتر از جان آدمی نیست؛ آدمیای که هر روز با کفش آهنین به پا، به دنبال نان میدود، اما از بخت سیاه، در ازای «نان»، «جان» را به گرو برمیدارند و او گریزی از این قمار مرگبار ندارد!