نماینده مردم مریوان در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: با این وضعیت اسفبار تورم مگر راهی برای شرافتمندانه زیستن باقی مانده است؟ آیا حقوقهای قطرهچکانی، دستمزدهای اندک، با انفجار قیمتها همخوانی دارد؟ ارتشا و فسادهای موجود، محصول همین نابسامانیهاست.
ما چهار نفری در این حمام زندگی میکنیم. بهخاطر اینکه نتوانستیم اجاره خانهمان را بپردازیم، صاحب خانه ما را بیرون کرد و مجبور شدیم در حمام خانه عمهام ساکن شویم
با روی آوردن به موادمخدر صنعتی سر از پاتوقهای استعمال مواد مخدر درآوردم و به کار خلاف روی آوردم. چندین بار نیز به اتهام سرقت و خرید و فروش موادمخدر به زندان افتادم. خواهر و برادرانم چندین بار خواستند به من کمک کنند و من را در کمپ بستری کردند، اما من تمایلی به ترک موادمخدر نداشتم؛
رئیس اتحادیه املاک مشهد با اشاره به پدیده بامفروشی گفت: پدیده بامفروشی شایع و زیاد است و به گرانیهای اخیر مسکن نیز ارتباطی ندارد. در مناطق دو تا هفت مشهد این پدیده بیشتر رایج بوده که از جاده قدیم قوچان در بلوار توس آغاز شده و به سمت جاده رسالت و جاده سیمان، اواخر طلاب، محدوده بلوار پنجتن و خیابان سرخس، قلعه ساختمان و تا منطقه سیدی خارج از رینگ کمربندی شهر مشهد ادامه دارد.
کافی است از بزرگراره امامرضا (ع) ١٠ کیلومتر پس از محدوده شهری شهر برانید تا تصاویر عجیبوغریبی را از زندگی در سکونتگاه غیررسمی مشاهده کنید، در منطقهای که هیچ ذهنی نمیتواند تصوری از زندگی شهری را در آن تداعی کند، در انبوه نخالههای ساختمانی، خانههایی با کپرهای خشتی را میبینید که فاقد هرگونه امکانات بهداشتی و رفاهی هستند.
ساپورها و ساپوزها مردمی عادی هستند که شغلهایی همچون راننده تاکسی، کارگر، کشاورز و …. هستند که به مد و فشن ارج مینهند و دستمزدی را که به سختی به دست میآورند را خرج استایل های زیبای خود میکنند.
کاهش اقلام خوراکی طبیعتا نشان دهنده افزایش فقر و کوچک شدن سفره مردم است. وقتی سبد مصرفی مردم کوچک میشود شاهد تشدید فشار معیشتی بر مردم هستیم. این موارد کاملا مشهود و مشخص است. ۳۰ درصد سبد مصرفی مردم مسکن و ۷۰ درصد پوشاک، خوراک و آموزش و سلامت است و بخش کوچکی سفر و تفریح و دیگر اقلام مصرفی است. وقتی در ۳۰ درصد اجاره بها با افزایش قیمت مواجه میشویم و اجاره بها بیش از ۵۰ درصد افزایش پیدا میکند خانوارها مجبور میشوند بخشی از اقلام مصرفی خود را محدود کنند و این همه نشان دهنده فشار بر…
اینجا تهران است این سو کوخ است و آن سو کاخ، همان مثال معروف اختلاف زمین و آسمان که میزنند اینجا رخ نموده است و برجهای سر به فلک کشیده آن طرف با خانههای فرسوده و گسل گونه این طرف را هیچ ترازوی عدالتی نمیتواند مقایسه کند.
طرف مرد آبروداری است. کارمند شرکت واحد است و اصلا فکرش را هم نمیکردم که بنشیند روبهرویم، دستمالش را روی صورتش بگیرد و هقهق کند. آنقدر گریه کرد که حد نداشت. میگفت، خانم اعظم کاخ کوچک من همان خانه اجارهای ۷۳ متری بود با سه فرزند و همسر جوانم. خانه را تحویل دادیم، پول پسانداز را خرج کردیم، حالا موقتا در زیرزمین خانه اقوام زندگی میکنیم تا بتوانم کاری بکنم. میگوید همسرش تعدیل نیرو شده و یکمرتبه درآمد سه میلیون تومانی را از کف دادهاند. مرد مجبور است با حقوق ماهی چهارمیلیونی، سهمیلیونو…
دهیار شهرک اسلامیه می گوید: پول نداشتند. کار نداشتند. یکی از آنها دو دختر کوچک دارد و در اتاقکی کوچک اجارهنشین بود. اینجا منطقه بسیار گرمی است که کولر آبی پاسخگو نیست، ولی او با زن و بچه هایش در اتاقی کوچک با کولر آبی سر میکرد و میگفت پول ندارد که کولر گازی بخرد. همه آنها زندگی سختی داشتند که با رفتنشان زندگی خانوادهشان سختتر هم شده است .