ترنج

در مورد

مشکلات زناشویی

در فرارو بیشتر بخوانید

۶ مطلب

  • همه‌ی زوج‌ها در مقطعی از رابطه متوجه می‌شوند که ارتباط، اعتماد، احترام و صمیمیت، چهار ستون اصلی یک رابطه‌ی موفق هستند.

  • غرور دانشجو شدن همه وجودم را فراگرفته بود، با هر کسی سخن می‌گفتم به نوعی گفتگو را به درس و دانشگاه می‌کشاندم تا بگویم «دانشجو» هستم، کتاب‌های درس را طوری دستم می‌گرفتم تا رهگذران خیابان یا افرادی که در معابر عمومی یا فروشگاه‌ها بودند متوجه دانشجو بودنم شوند، نوع رفتار و لحن گفتارم نیز تغییر کرده بود و مدام برای استفاده از اینترنت یا انجام امور مربوط به دروس دانشگاهی به یک کافی نت مراجعه می‌کردم تا این که روزی در کافی نت با جوانی آشنا شدم که از دوستان متصدی آن کافی نت بود و به آن جا رفت و آمد دا…

  • «به روابط زناشویی خود هیجان ببخشید. بهتر است به جای حسرت خوردن بر زندگی دیگران با تکیه بر امتیازات زندگی خودتان و ویژگی‌های مثبت همسرتان به زندگی خود شور وهیجان ببخشید و آن را پر نشاط کنید. هرچقدر بتوانید زندگی مشترک تان را شادتر کنید، راحت‌تر می‌توانید با این مشکل کنار بیایید و آن را حل و فصل کنید».

  • «اصرار می‌کردم تا پورنگ حقیقت را به همسرش بگوید، ولی او هر بار به بهانه فراهم نبودن شرایط از این کار خودداری می‌کرد تا این که یک روز صبح زود، من و پورنگ برای تصویربرداری از یک مجلس عروسی در شهرستان، به مشهد بازگشتیم. همسر پورنگ از چند روز قبل قهر کرده بود و در خانه نبود به همین خاطر ما با یکدیگر به منزل پورنگ رفتیم تا چند ساعت استراحت کنیم، ولی ناگهان همسر اول او وارد خانه شد و با دیدن من در اتاق خواب، با پلیس تماس گرفت و ...»

  • «۸ سال از زندگی مشترک من و «رامین» گذشته بود که بواسطه یکی از دوستانم فهمیدم شوهرم سرم هوو آورده است. شنیدن این خبر آنقدر برایم سخت بود که تا چند روز گیج بودم و فقط به در و دیوار نگاه می‌کردم. حتی قدرت حرف زدن با همسرم را هم نداشتم. در همه این روز‌ها فکری مثل خوره به جانم افتاده بود؛ اینکه آن زن را پیدا کنم و ببینم چه ویژگی‌هایی دارد که شوهرم او را به من ترجیح داده است.

  • سن و سال مرد کمتر از زن نشان می‌داد، هر دو با آرامش روی صندلی نشسته بودند. خانمی که میان این زوج روی نیمکت نشسته بود، مادر مهتاب بود. زنی میانسال که وقار و مهربانی از نگاه، چهره، پوشش و حتی قاب عینکش نمایان بود.

۱