ترنج

در مورد

همسر کشی

در فرارو بیشتر بخوانید

۵۱ مطلب

  • او اتهام را قبول کرد و گفت: همسرم با فردی رابطه داشت و من با او درگیر شدم و او را زدم از اینکه او را کشته‌ام، پشیمان هستم و از اولیای‌دم درخواست بخشش دارم. من ورشکسته شده ‌بودم و همین موضوع زندگی‌ام را تحت تأثیر قرار داده ‌بود. همسرم را دوست داشتم و نمی‌خواستم او را از دست بدهم. حالا هم به خاطر اتفاقی که افتاده ‌است، از اولیای‌دم و به‌‌ویژه پسرم عذرخواهی می‌کنم و درخواست بخشش دارم.

  • تعهد به همراهی همان چیزی است که بسیاری از مدیران آن را «سرباز» سیستم‌بودن می‌خوانند و بعضا حاضرند به هر قیمتی به این روند ادامه دهند و شاید بتوان گفت: این همان عاملی است که بسیاری از مدیران را در سال‌های پایانی خدمت به مسیری می‌برد که مخالف همه دوران خدمتشان است. شاید اگر نجفی هم در میانه بی‌سربازی روحانی در دولت و یا بی‌گزینه‌بودن اصلاح‌طلبان در شورای شهر تهران، به ندای آقایان جواب مثبت نمی‌داد، امروز جای دیگری بود.

  • لازم به یادآوری است قاتل پرونده به همراه همسرش مرحومه (الهه سجودی) روز دوشنبه هفته جاری به کوهستان سینو در حاشیه شهر نشتیفان خواف رفته بود که پس وارد کردن۱۱ ضربه چاقو همسر خود را به قتل رسانده و سپس چند ضربه نمایشی هم به بدن خود وارد کرد.

  • وقتی به تهران آمدم خانواده همسرم با من تماس گرفتند و خبر قتل او را دادند. آنها گفتند من همسرم را کشته‌ام و تهدیدم کردند. من که ترسیده بودم در تهران ماندم تا آنها بلایی سرم نیاورند.

  • من به خواستگاری‌اش رفتم و خیلی محترمانه او را به عقد خودم درآوردم و خانواده‌اش هم در جریان بودند. لاله قبل از من با فردی ازدواج کرده و جدا شده بود و از او بچه داشت. مدت کوتاهی از عقد دائم ما گذشته بود که لاله درخواست کرد از من جدا شود. من برایش همه امکانات را فراهم کرده بودم و حتی امکاناتی را که همسر اولم نداشت برای لاله آماده کرده بودم؛ برایش ماشین و خانه خریدم، اما او گفت: درخواست جدایی دارد...

  • کارآگاهان در بررسی‌ها دریافتند که حیاط خانه مهرنوش بعد از ناپدید شدن زن جوان چندین بار شسته شده است و مراد مدعی بود که به خاطر میهمانی خانه را تمیز کرده است. روی بدن مراد آثار خراش دیده می‌شد که وی مدعی بود به خاطر کار پیش آمده است، اما بررسی‌های متخصصان پزشکی قانونی حکایت از آثار خراش با چاقو و قیچی داشت.

  • متهم گفت: من چیزی برای ازدست‌دادن ندارم، همه زندگی‌ام نابود شده است. وقتی که همسرم را کشتم، تصمیم به خودکشی هم داشتم، اما وقتی دیدم کسی متوجه نشد زنم را کشته‌ام و همه فکر کردند به‌خاطر گازگرفتگی است پشیمان شدم و خودکشی نکردم.

  • دقایقی بعد از شروع تحقیقات اولیه بازپرس و تیم پزشکی قانونی و کارآگاهان پلیس آگاهی در محل جنایت حضور یافتند. بررسی دفتر ثبت هتل حکایت از آن داشت مقتول دو روز قبل از پیداشدن جسد همراه شوهرش برای اقامت به آن هتل که در شرق پایتخت واقع است، مراجعه کرده بودند.

  • مقتول را به شریف آباد قزوین کشاندم و او را با شلیک گلوله کشتم و جسدش را سوزاندم. سپس سحر پشت میز محاکمه رفت و گفت: این مرد دروغ می‌گوید و من اتهامم را قبول ندارم. من با فرید درباره این‌که شوهرم کتکم می‌زند، حرف زده بودم، اما هرگز از او نخواستم که شوهرم را بکشد. من اصلاً نمی‌دانم بین او و شوهرم چه گذشته و علت درگیری آن‌ها چه بوده است.

  • مصطفی پس از رسیدن به خانه و دیدن جسد مریم، جنازه او را مثله کرد و پس از بسته‌بندی، جسد را با ماشین مصطفی به جاده هراز منتقل کردیم. بسته‌های حاوی اعضای بدن مریم را در دره‌های جاده هزار انداختیم و پس از آن به تهران آمدیم. خانه را تخلیه کردیم و قصد داشتم آنجا را اجاره بدهم. در این مدت نیز خودم به همراه مصطفی که او نیز پس از متارکه از همسرش تنها بود، در خانه‌ای دیگر در منطقه افسریه زندگی می‌کردیم.