اقدامات و تلاش مضاعفی که داور در فراهم ساختن زمینههای تغییر سلطنت انجام داد، بزرگترین خدمتی است که وی در اثناى سالهای حضور خود در عرصه سیاست ایران برای پهلوی انجام داد. در واقع، فراهم آمدن بستر قانونی دستیابی رضاخان به سلطنت، بدون اقدامات داور امکانپذیر نبود.
در عهد قاجار تهران صورت هشت ضلعی ناقصالاضلاعی داشت که با خندقی که به دورش حفر کرده بودند از اراضی اطرافش جدا میشد و ارتباط آن با خارج شهر تنها به وسیله دروازهای بود که اطرافش ساخته شده بود. عرض خندق بین شش تا 10 ذرع و عمق آن تقریباً چهار ذرع بود و این آخرین خندق شهر بود که در زمان ناصرالدینشاه حفر شده، محدوده شهر را نسبت به برج و باروهایی که در عهد شاه طهماسب صفوی کشیده شده بود و بیش از یک فرسخ محدوده نداشت تا چهار برابر وسعت بخشیده بود....
کریستوفر دوبلگ در کتاب تراژدی تنهایی مینویسد که مصدق زندگی شخصی خود را از مسائل عمومی جدا میکرد؛ البته «بیشک از هر دو پهلوی متنفر بود، اما نه به خاطر آنچه با او کرده بودند: به خاطر آنچه با ایران کرده بودند.»، اما خدیجه سالهای طولانی بعد از آن حادثه زندگی کرد. اینجا هم استفاده از واژه «زندگی» خالی از ایراد نیست. او گاهی آرام و گاهی آشفته بود، اما هرگز درمان نشد.
زیباکلام: اگر کسی سوم اسفند سال ۱۲۹۹ از ایران خارج میشد و در شهریور سال ۱۳۲۰ به ایران بازمیگشت، باورش نمیشد که این سرزمین همان ایران است. رضاشاه در تمام ابعاد ایران را متحول کرد؛ بنابراین هیچ تردیدی وجود ندارد که رضاشاه در حوزه توسعه اقتصادی بیبدیل عمل کرد، اما در حوزه توسعه سیاسی نهتنها هیچ پیشرفتی نداشتیم بلکه به عقب هم برگشتیم. پیش از رضاشاه احزاب و مطبوعات آزاد بودند، هیچکس را برای انتقاد دستگیر نمیکردند و مخالفان سرکوب نمیشدند، اما سیاست رضاشاه برخورد خشن با مخالفانش بود و این…
شاه بدون هرگونه ارتباط مشخصی با موضوع، در سخنان و نوشتههایش، از خاطرات پدر خود صحبت میکرد؛ در شرایطی که در متن و گفتار محمدرضا، هیچگونه توجیهی برای ذکر خاطره پدر به وسیله او وجود نداشت. میتوان گفت که علت بیان این خاطرات، بیش از آنکه جنبه احترام گذاشتن داشته باشد، جنبه سیاسی و روانی داشته است.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: شما هر قضاوتی که میخواهید بکنید ولی نمیتوانید رأی ۹۸.۵ درصدی به قانون اساسی جمهوری اسلامی در دوازدهم فروردین ۵۸ را کتمان کنید. با هر تعبیری که از انقلاب دارید، نمیتوانید از گذشته و این آمار فرار کنید. این رأی همه ملت از چپ، راست، مذهبی و مارکسیست بود.
«اولا که جنازه اصلا در زمان فرار شاه از کشور خارج شده و در کشور نیست. ثانیاً همان زمان که خواستند دفنش کنند از حالت مومیایی آن را درآوردند و با سبک و سیاق اسلامی دفنش کردند و اینها سند تاریخی دارد. لذا این حرفها ساختگی است.»
رضاخان همچون غالبِ چهرههای تاریخی دیگر ایران چهرهای چندوجهی است. اما آنچه همگان به آن باور دارند و اکثر روشنفکران در آن اتفاقنظر، این است که رضاخان دیکتاتوری تمامعیار بوده است، گیرم اصلاحطلبانی ازجمله صادق زیباکلام و تئوریسینهای «لیبرال» با ایده دیکتاتوری مصلح بخواهند نقاب بر چهره رضاخان بگذارند و تاریکترین وقایع تاریخی آن دوره را با این الفاظ نادیده بگیرند و واقعیت را مخدوش کنند.