استاد حوزه علمیه به اظهارات حمید رسایی واکنش نشان داد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۶۲ مطلب
اگر گفتگو با مخالفین در فرهنگ سیاسی نظام سنت می شد و مخالفین و منتقدین سرکوب و محکوم نمی شدند، نظام جمهوری اسلامی کمترین مخالف را در داخل و خارج از کشور داشت. متاسفانه به خاطر تندرویها و تنگ نظریها روز بروز بر تعداد مخالفین افزودیم. ای کاش چنین نمی شد و به اعتراضات مدنی توجه می شد.
فاضل میبدی با انتقاد از سانسور چهرههای اصلاحطلب و حذف صدای نخبگان سیاسی خاطرنشان کرد: «در کشوری که اینهمه انسانهای دلسوز، باسواد و تحلیلگر حضور دارند، چرا صدای آنها نباید شنیده شود؟ چرا صدای آقای خاتمی پخش نمیشود؟ چرا نامههای او قرائت نمیشود؟ آیا آقای خاتمی و آقای روحانی دو رییس جمهوری پیشین از جواد لاریجانی هم کمتر هستند؟ این سؤال جدی است که باید از مدیریت رسانه ملی پرسیده شود.»
ریشه مشکلات را باید در حذف عناصر شایسته و جذب عناصر فاقد شایستگی جُست.
عضو مجمع محققین حوزه علمیه قم در توییتی از پزشکیان درخواست کرد که از فرصت مذاکره استفاده کند.
یک عضو مجمع محققین حوزه علمیه قم به سخنرانی امروز رهبر انقلاب درباره مذاکره ایران و آمریکا واکنش نشان داد.
با تجربه سالهای دراز به این نتیجه رسیدهایم که این نوع برخورد با حجاب نتیجه معکوس داده است. پس چرا همچنان بر این رویکرد اصرار داریم؟ این رویکرد برخی نمایندگان که دولت را ملزم به اجرای آن میکنند، بلکه به نتیجهای که مجلس در پی آن است هم نخواهد رسید.
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشکده مفید قم گفت: «هر اندازه دلسوزان کشور بیشتر تذکار دادند که این طیفهای تندرو مانند چاقویی هستند که در ادامه دست به وجود آوردندگانشان را نیز میبرند و کشور را به آشوب میکشند، کسی توجه نکرد. یک زمانی اینها سخنرانیهای چهرههای اصلاحطلب را به هم میزدند، بعد آرام آرام دامنه برخوردهای آنها حتی به چهرههایی، چون روحانی و لاریجانی و... هم رسید. اینها هرچند در ظاهر خودسرند، اما حتماً از جایی دستور، بودجه و امکانات گرفته و راهبری میشوند.»
فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، دربارهی صحبتهای برخی از مسئولین در صدا و سیما مبنی بر حسنهای جنگ مبتنی بر قرائتهای قرآنی گفت: حرفهایی که دربارهی جنگ میزنند تفسیر به رأی است. قران کتاب صلح و نجات و آرامش و عاقبت به خیری انسان است. اگر دشمنانی مانند دوران صدر اسلام وجود داشته باشند، قرائتها فرق میکند، اما اینکه بگوییم قرآن کتاب توصیه به جنگ است، تفسیر به رأی است.
مسئله مرجعیت زن، مانند مسئله قضاوت است. دلیل محکمی هم برای اینکه یک زن نتواند قضاوت کند و قاضی شود را نداریم و برخی فقها هم گفتهاند که زن میتواند قاضی شود، بحث مرجعیت زن هم مانند همین است و مانعی برای آن وجود ندارد.