چه کسی خوب است رییسجمهور شود؟
روزنامه بهار در یادداشتی نوشت:
در این یادداشت در نظر است به موضوع انتخابات 1392 از ابعاد مختلف پرداخته شود و شرایط عمومی کشور و انتخابات مورد نقد و بررسی قرار گیرد. کشور و نظامی که مدعی مردمسالاری و برخوردار از پشتوانه مردم است باید خیلی زودتر از پنج، شش ماه قبل از انتخابات فضای آن انتخاباتی شود و احزاب، جناحها، جریانها، نخبگان سیاسی و سیاستگرایان فعال میشدند و فضای انتخابات را به روش درست رقابتهای انتخاباتی گرم میکردند.
ولی با کمال تاسف باید گفت با وجود گذشت 33 سال از پیروزی انقلاب، نظام نتوانسته است موضوع مهم احزاب و آزادیهای سیاسی را در راستای شعارهای اساسی انقلاب و قانون اساسی استقرار بخشد و نهادینه کند. هنوز چند ماه مانده به روز انتخابات چند تا تشکل و جریان سیاسی خلقالساعه و با عنوانی مبهم و ناشناخته متکی به یک یا چند نفر آدم سیاسی از جناحهای مختلف پدیدار میشوند و صحنهگردان جریانهای سیاسی و انتخاباتی میشوند و رهنمودهای استراتژیک به ملت میدهند و با حرفها و گفتوگوها و شعارهای کلی و نسنجیده و نامعتبر به وعده و وعید میپردازند. در چنین شرایطی کشور میخواهد انتخاب ریاستجمهوری را برگزار کند. البته چند ملاحظه دیگر هم در رابطه با اقبال مردم به انتخابات پیش رو داریم از جمله:
- آیا رسانه ملی حاضر است بیطرفی کامل خود را در انتخابات حفظ کند و فرصتهای برابر را به کاندیداها بدهد؟
- آیا برگزارکنندگان انتخابات بهویژه شورای نگهبان در برگزاری انتخابات، تایید صلاحیتها و شمارش آرا میتوانند اعتماد عمومی را در رعایت قانون جلب کنند؟
- آیا قوهقضاییه و دستگاههای امنیتی آمادگی دارند که با در نظر گرفتن شرایط عمومی کشور و مسائل بینالمللی و منطقهای، فضای سیاسی را با آزادی زندانیان بعد از انتخابات 88 تلطیف کنند؟
- آیا بزرگان و گروههای مرجع از جناحها و جریانهای مختلف حاضرند با درس گرفتن از تجارب گذشته، رفتارهای تخریبی را به رقابتهای سالم توام با رعایت شئونات اخلاقی، دینی و انسانی تبدیل کنند؟
آنچه مسلم است پاسخ مثبت به سوالات فوق موجب گسترش فضای اعتماد عمومی، وحدت و انسجام ملی میشود و بدیهی است که بر اعتبار و وجهه نظام در عرصه بینالمللی میافزاید و زمینه مذاکرات برای دستیابی به اهداف نظام را در تعامل با غرب و کشورهایی که به تحریم ما پرداختهاند، مساعدتر میسازد. اما نکته مهمی که باید مورد توجه سیاستگذاران اداره امور کشور بیش از هر چیزی قرار گیرد این است که یک انتخاب نادرست میتواند لطمات وسیع و گستردهای را به شرایط کشور وارد سازد.
یک انتخاب نادرست میتواند ارکان اساسی اقتصاد، فرهنگ و مدیریت را در کشور از اساس فرو پاشد و فقر و تبعیض و فساد را گسترش دهد. آیا چنین شرایطی شایسته ملت و کشوری است که از منابع گرانبهای اقتصادی برخوردار بوده و بالاترین درآمد ارزی را در سالهای گذشته در مقایسه با تمامی تاریخ خود کسب کرده است؟ آیا مدیریت اجرایی کشور در سطوح و حوزههای مختلف از شایستگی و کارآمدی لازم برخوردار است؟ آیا برنامهها، سیاست و تصمیمات کلان و قوانین و مقررات در کشور مورد توجه و رعایت هستند؟
آیا نخبگان و متخصصان و اندیشمندان با دلگرمی و امید به فعالیت و تلاش علمی و اجرایی مشغولند؟ به نظر میرسد اینها همه ثمره یک انتخاب و یک انتخابات نامطلوب است. این انتخاب نامناسب در سایر عرصهها نیز آثار سوء خود را برجای میگذارد. در سطح جهانی جایگاه و موقعیت کشور را تنزل میدهد کمااینکه چنین شده است، در حوزه فرهنگ و هنر دچار یک بیبرنامگی شدید و رفتارهای متناقض و ندانمکاریهای زیاد میشود که نتیجه آن بیتفاوتی جوانان و تحصیلکردههای ما به ارزشهای دینی، فرهنگی و بومی میشود و جامعه دستاندرکار این عرصه دچار نوعی التهاب، نگرانی و بیانگیزگی در فعالیت میشوند، که بیشتر دل در گرو غرب و دنیای بیرون دارند.
آنچه مسلم است بهرغم اینکه دیدگاهها و نقطه نظراتی که در زمینه محدودیت اختیارات رییسجمهور مطرح میشود که نوعا نیز میتوانند درست باشند، اما باید پذیرفت باز نقش رییسجمهور اگر خود درست عمل کند بسیار تعیینکننده و سرنوشتساز است. کما اینکه این تفاوتها را در شخصیتهای متفاوت روسای جمهور پس از اصلاح قانون اساسی و اثربخشی و تاثیرات هریک میتوان مشاهده کرد.
مقایسه آمار و ارقام و شاخصهای عملکردی چهار دوره دو رییسجمهور با دو دوره اخیر خود بسیار گویا است که نیاز به تجزیه و تحلیلهای ساده اقتصادی - اجتماعی هم ندارد. آنقدر در این دو دوره ندانمکاری و بیتدبیری شده است که مردم کوچه و بازار هم با تمام وجودشان تفاوتها را حس میکنند. پس انتخاب درست و مناسب رییسجمهور مسئله مهمی است. حال به پاسخ این سوال بپردازیم که چه کسی خوب است رییسجمهور شود؟ حداقلهایی که از ویژگیهای رییسجمهور به عنوان دومین مقام ارشد مدیریتی و اجرایی کشور انتظار میرود چه باید باشد؟ پاسخ به این سوال را مستقل از رویکرد سیاسی و حزبی و جناحی مورد توجه قرار میدهم. فرض کنیم که همه شرایط برای یک انتخاب مطلوب، آزاد و جامع فراهم است. خوب است جریانهای اصلی سیاسی مداخلهگر در انتخابات، دنبال چه فردی با چه ویژگیهایی باشند؟
یکم: شخصیت رییسجمهور آینده از شخصیت، منش، اعتدال و اعتبار اخلاقی و رفتاری لازم برخوردار باشد، مردم در چهره و منش او بزرگی و عزت ببینند، وقار و اندیشه را مشاهده کنند، خلاق و بانشاط و صریح باشد، واقعا و به دور از شعار به مردم احترام بگذارد، راست بگوید، وعدههای فریبکارانه ندهد، دروغ نگوید، شأن مردم را رعایت کند، و چقدر خوب است که دارای یک شخصیت کاریزما باشد تا بتواند مردم و نخبگان را درجهت تغییر و بهبود جذب و هدایت کند.
دوم: مدیر و مدبر باشد. یکی از اصلیترین چالشهای امروز اداره کشور، ضعف مدیریت و ناکارآمدیهای مختلف است. رییسجمهوری که خود مدیر و شایسته باشد، همکاران و وزرای توانمند و شایسته را به کار میگیرد و امور شایستگی و شایستهسالاری در سطح جامعه تعمیم مییابد. رییسجمهوری که مدیریت بداند ارکان اقتصاد کشور را به افرادی شایسته، کارکشته و اقتصاددان و دارای قدرت تجزیه و تحلیل بالا میدهد تا کشور دچار فلاکت و فقر و فاصله طبقاتی نشود.
روابط خارجی را به گروهی بسپارد که اولا یکپارچه عمل کنند، ثانیا دنیا را بشناسند، ثالثا موقعشناس باشند و فرصتها را در جای خود شکار کنند و جایگاه ایران را در شأن خودش در جهان اعتبار بخشد، مدیر اجرایی ارشد کشور با مدیریت صحیح وزرایی را برمیگزیند که در حوزه فرهنگی، اجتماعی، علمی و دانشگاهی بهترین عملکرد را از خود نشان دهند و سرمایه اجتماعی را رشد دهند و از فرار مغزها که اصلیترین سرمایههای ملی ما هستند، جلوگیری کنند. رییسجمهوری که مدیریتش متعهدانه باشد از تمام وجودش برای گسترش وحدت و انسجام ملی مایه میگذارد.
سوم: رییسجمهور باید قانونگرا و متعهد به قانون و برنامه باشد. کشور به شدت از بیبرنامگی و قانونگریزی رنج میبرد، رییسجمهوری که برنامه و قانون و چشمانداز را قبول نداشته باشد به سرعت کشور و مدیریت کشور را به سمت روزمرگی و اقدامات عجولانه و عوامفریبانه سوق میدهد، رییسجمهور باید به فکر منافع ملی و کلان اقتصادی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی کشور باشد.
چهارم: رییسجمهور باید امانتدار باشد و منافع مردم را اصلیترین آرمان خود بداند و باید به گونهای رفتار کند که مردم هیچگاه در سلامت او و اطرافیانش کمترین تردیدی به خود راه ندهند. رییسجمهور به فرموده مولا علی(ع) نباید قدرت را چون طعمه لذیذی بنگرد، بلکه آن را به فرصتی برای کار و تلاش و خدمت تبدیل کند. رییسجمهور نباید اجازه دهد که در همکاران و نزدیکانش رانتخواری و روابط ناسالم اقتصادی شکل گیرد. رییسجمهور باید دولت پاک و سالم تشکیل دهد.
این ویژگی برای کشوری که مقتدای خود را امام علی(ع) میداند و مدعی برقراری نظام علوی است، خیلی بیشتر مورد انتظار است. مردم به شدت تشنه عدالت و راستی در عمل و درستی در رفتار مسئولان خود هستند. مردم از سوءاستفاده از بیتالمال و امکانات دولتی و رشوه و اختلاس و فساد رنج میبرند؛ ملاحظاتی که در یکی، دو دهه اول انقلاب بیشتر مورد توجه بوده لیکن متاسفانه در سالهای گذشته به فراموشی سپرده شده است.
پنجم: رییسجمهور باید از صراحت و اقتدار لازم برخوردار باشد، در دفاع از منافع کشور و منافع مردم و حقوق شهروندان شجاع و قاطع باشد و جایی که پای منافع مردم و حقوق آنان و اجرای قانون پیش میآید مقتدرانه عمل کند، البته متقابلا در تعامل مردم اهل رفق و مدارا و مردمداری باشد.
ششم: و نهایتا رییسجمهور مطلوب و شایسته باید خود را رییسجمهور همه مردم با گرایشها، اندیشهها، زبانها، قومیتها، مذهب، سن و جنس مختلف بداند.
رییسجمهور نباید پس از انتخاب شدن علیه رقیب و جمعیت بزرگ و موثرش که گاهی نزدیک به نیمی از کشور میشوند، دست به اقدام بزند، بلکه باید خود را هم خدمتگزار آنها بداند، هم به آنها احترام بگذارد و هم از ظرفیتها و استعدادهای آنان به خوبی استفاده کند، نه اینکه جمع زیادی از ثروت و منابع انسانی کشور را با برخوردهای محدود و تنگنظرانه و جزیی از میدان عمل خارج سازد و افراد ضعیف و ناتوان و کمتجربه را جایگزین کند. رییسجمهور باید هنر به کار گرفتن و جذب منتقدان و حتی مخالفانش را داشته باشد. باید بتواند مسائل سیاسی و حزبی را از مسائل اجرایی و مدیریتی تفکیک کند. احزاب، گرایشها و جریانهای موثر سیاسی و آنان که مستقیم و غیرمستقیم در انتخابات ایفای نقش میکنند باید توجه داشته باشند که مسئولیت بسیار سنگین و حساسی در این برهه بر عهده دارند. شرایط امروز کشور بسیار حساس و دارای مختصات و ملاحظات خاص خود است.
توجه به این ویژگیها میتواند کشور را به سمت تعالی و پیشرفت سوق دهد، شرایط رکود و تورم را بهبود دهد، همبستگی ملی را گسترش دهد سرمایه اجتماعی را ارتقاء بخشد، امید را در جوانان و آیندهسازان زنده سازد، موقعیت جهانی ایران را اعتلا بخشد و اگر غفلت کنیم با کمال تاسف شاهد وقایعی متفاوت همراه با توسعه نقشها و بحرانهای اجرایی خواهیم بود. پس تلاش کنیم چنین نشود و سعی شود برای رضای خدا و برای حفظ نظام جمهوری اسلامی که ثمره خون شهیدان بسیار عزیزی است و برای بهبود وضعیت مردم و کشور به شایستهگزینی نه تابعگزینی دست بزنیم.