آقای احمدینژاد! حق با شماست
روزنامه بهار نوشت:
وقتی شرایط اقتصادی روز بـه روز وخیــمتــر میشود، وقتی نرخ تورم و نقدینگی هر روز بیشتر از دیروز میشود، وقتی با بالا رفتن هزینههای تولید و اجرای غیرکارشناسی طرح هدفمندی یارانهها کارخانههای تولیدی یکی پس از دیگری ورشکسته میشوند و کارگران بیرویه اخراج میشوند، وقتی قیمت دلار و ارز و طلا و مسکن سه برابر میشود، وقتی قیمت همه چیز سه برابر میشود، وقتی نرخ اجارهبها و معیشت چند برابر میشود، وقتی شورایعالی کار قانون را رعایت نمیکند و حقوق کارگران را براساس تورم واقعی تعیین نمیکند، وقتی اقتصاد یک سومی میشود، وقتی مردم و بهویژه کارگران و حداقلبگیران محتاج نان شب هستند، وقتی هیچکس نمیداند کارگران چگونه شب را به روز و روز را به شب میرسانند و آقای احمدینژاد از همدلی و همگرایی و تعطیلی کشمکش کارگران و کارفرمایان در دوران ریاست خود بر دولتهای نهم و دهم میگوید، یاد این ترانه میافتید که «همه چی آرومه/ من چقد خوشحالم»! محمود احمدینژاد روز گذشته در صحن مجلس گفت: «با ایجاد همگرایی و همدلی میان کارگر و کارفرما
توانستهایم کشمکشهای طولانی میان این دو قشر را به صفر رسانده یا تعطیل کنیم. در شورای هماهنگی کار نیز برای حقوق سالانه و موضوعات کارگری اقدامات بسیاری انجام دادهایم و امروز روز به روز بهتر از گذشته خواهیم شد.»
گویا آقای دکتر در ایران زندگی نمیکنند که برداشتشان از وضعیت اقتصاد و تولید و کارگر و کارفرما اینگونه است!
از یادها نرفته که کشمکش کارگران و کارفرمایان از اواخر سال گذشته تاکنون همچنان ادامه دارد و کارگران به دلیل همتراز نبودن نرخ تورم و معیشت در حقوقشان از مصوبه غیرقانونی شورایعالی کار شکایت کردند. آیا تفسیر این شرایط، تعامل و گل و بلبل وصف کردن وضع اسفبار کنونی است؟!
البته شاید هم حق با آقای دکتر باشد و به دلیل ورشکستگی و تعطیلی و نیمه تعطیلی کارخانجات تولیدی، دیگر اساسا کشمکش و درگیری بین کارگر و کارفرما در خط تولیدهای متوقف نمیتواند وجود داشته باشد!
آقای دکتر! حق با شما است؛ در کارخانههای تعطیل، کشمکش کارگر و کارفرما تعطیل است! محسن ایزدخواه، معاون پارلمانی سابق سازمان تامین اجتماعی درباره تعطیلی کشمکش بین کارگران و کارفرمایان از دید رییس دولت کنونی گفت: «در کشورهای توسعهیافته سندیکاها و تشکلهای صنفی کارگری و کارفرمایی قدرتمندی وجود دارند که در کنار دولتها به این جمعبندی رسیدهاند که تضاد نمیتواند مسائل و مشکلات تولید و معیشت کارگران را به سرانجام سعادتمندی برساند؛ بنابراین مقوله سهجانبهگرایی از اینجا شکل گرفته و به دنبال تشکیل یک اتاق فکر سهجانبه بین کارگر، کارفرما و دولت است تا نتیجه تعامل در این اتاق فکر بتواند مشکلات فیمابین را حل کند. اما در حالحاضر باید دید آقای احمدینژاد نتیجهگیریشان مبنی بر به صفر رساندن و تعطیلی کشمکش بین کارگران و کارفرمایان را از جمعبندی و تعامل در این اتاق فکر سهجانبه به دست آوردهاند یا از اهرمهای دیگر قدرت چانهزنی را پایین آورده و به این نتیجه رسیدهاند!»
وی افزود: «با توجه به مشکلات اقتصادی که امروز کارگران و کارفرمایان با آنها دست به گریبانند، کارخانجات تولیدی که بیش از 70درصدشان به حالت تعطیل و نیمهتعطیل درآمدهاند، مشکلات معیشتی و تورمی وهزاران نگرانی و مشکل دیگر نمیتوان ادعا کرد که رابطه کارگر و کارفرما عالی، تعاملی و بدون کشمکش است.»
در واقع میتوان گفت که ورشکستگی روزافزون، اخراجهای بیرویه و تجمع هر روزه کارگران معترض در مقابل مجلس و وزارت کار نشاندهنده عدم تعامل و افزایش درگیری و کشمکش و نارضایتی کارگران است و همین داستان برای کارفرمایان و کارآفرینان که با توجه به شرایط بد و نامساعد اقتصاد و تولید با ورشکستگی و تعطیلی خطوط تولید دست و پنجه نرم میکنند، هم صادق است و آنها هم از اینکه دولت نتوانسته بستر مناسب و فضای امنی برای فعالیتشان مهیا کند، ناراضی هستند. در پایان باید گفت که صحبتهای رییسجمهور در مجلس مبهم است و معلوم نیست منظور ایشان از این نتیجهگیری در شرایطی که آنچه در جامعه میبینیم خیلی با توصیفات ایشان متفاوت است، چیست؟! واضح و مبرهن است که تعامل سهجانبه کارگر و کارفرما و دولت لازمه این نتیجهگیری است که در واقعیت دیده نمیشود و به نظر میرسد این تعامل مذکور در حال حاضر یک طرفه و دستوری است.