زمین بخرید گرانتر از «بورلیهیلز»
تنور انتخابات گرمتر میشود و اظهارنظرها تندتر، تند اما نه بر دلیل و منطق استوار، بلکه برپایه احساس و شاید هم از سر عصبانیت. عصبانیت برای حضور مردی آشنا در حوزه سیاست و اقتصاد و صد البته دیده نشدن قامت نه چندان رشید دیگران در سایه او. بیتعارف این روزها تهمت و افترا تنها گزینه رقبا برای مقابله با آیتالله هاشمی در میدان انتخابات است.
به گزارش بهار، رقابتی دگرگونه و بهدور از چارچوب و قواعد مشخص و در نظر گرفتن واقعیتها. از استقراض و تورم کمنظیر دوران ریاستجمهوری آیتالله که بگذریم شاید بد نباشد منتقدان نگاهی هم به آنچه در حوزه اقتصاد شکل گرفت و میراثی که بر جای گذاشت، بیندازند تا کمی، فقط کمی بر عصبانیت خود غلبه کنند.
اینکه میگویند دوران هاشمی نگاهی به فاصله طبقاتی نشد و این فاصله به بالاترین میزان خود در طول تاریخ بعد از اتفاقات 57 رسید را خود مردم رد میکنند. رد میکنند چون وقتی وضعیت معیشت و اقتصاد سالهای سازندگی را با سالهای مهر ورزی مقایسه میکنند «ای وای» بلندی میگویند به قضاوت عجولانه خود در انتخابات سال 84. «ای وای» میگویند و انگشت بر دهان اظهارنظرهای غضبآالود را تماشا میکنند. انگشت بر دهان میمانند چون خوب به یاد دارند در آن سالها کسی مانند امروز دغدغه اجاره خانه یا حتی خرید آن را نداشت و از همینرو اولویت نخست چیز دیگری بود.
شاید امروز با آن روزها تنها یک وجه اشتراك داشته باشد و آن هم در اولویت نبودن خرید مسکن است زیرا آن روزها خرید مسکن نسبت به امروز امری دست یافتنی بود و برای همین این اتفاق برای مردم بسیار عادی مینمود. امروز نیز این مهم در اولویت قرار ندارد اما اینبار نه برای در دسترس بودن بلکه برای تبدیل شدن آن به رویایی دستنیافتنی. اتفاقی که بسیاری از متقاضیان بهخاطر عدم تمکن مالی آن را از اولویت خارج کردهاند و شاید دیگر در رویاهای خود هم دنبال آن نمیگردند. برای همین شاید بد نباشد به آنهایی که این روزها حرف از فاصله طبقاتی در دوران هاشمی میزنند بگوییم که هیچ میدانید در سالهای اخیر در پایتخت یعنی همان جایی که ما و شما در آن روزگار سپری میکنیم، عبور ماشینهای بالای یکمیلیارد تومان از مقابل دیدگان مردم به دقیقهای یکبار رسیده است؟ شاید برایتان جالب باشد بدانید در همین تهران مردم میدان ونک به بالا به برکت افزایش چندین برابری قیمت مسکن جزءمیلیاردرها به حساب میآیند. برای همین پیشنهاد میکنیم سری به بازار مسکن در این مناطق بزنید تا هر
متر مربع از یک واحد مسکونی به قیمت 18میلیون تومان را به خوبی لمس کنید. اختلاف طبقاتی و بسیاری از معضلات اقتصادی در دوران هاشمی را میشود به پای خرابیهای بعد از جنگ و اولویتهای دیگر نوشت. سالهای اخیر اما حکایت دیگری دارد حکایتی که «یکی بود، یکی نبود» آن را اصولگرایان سنتی نوشتند تا امروز دیگر تاسیس یک مجموعه خصوصی برای افراد متمول و نشاندار چشمان کسی را گرد نکند؛ مجموعهای در چندهزار متر زمین از قرار هر متر مربع 64میلیون تومان. زمین متری 64میلیون تومان و اجاره 180 متر آپارتمان در زعفرانیه به 100میلیون تومان ودیعه و ششمیلیون تومان اجاره حکایت این روزهای اقتصاد ایران است. این ارقام البته خیلی هم دور نیستند و میتوان بهراحتی ردپای آنها را در ضمیمههای آگهی رسانههای پرتیراژ پیدا کرد.
بدون شک اما این پایان حکایت نخواهد بود و کشور با این قیمتها شاید حداقل 10 سال دیگر به نقطه اختلاف طبقاتی زمان هاشمی برخواهدگشت.
این روزها «ای وای» مردم در تمامی بازارها و حوزهها شنیده میشود و نیازی به تعریف از دولت خاصی نیست و مردم دولتهای گذشته و کنونی را به خوبی لمس کردهاند. برای همین شاید بد نباشد برای کسانی که این روزها خود را به خواب زدهاند بگوییم اجارهدادن خانه هم شغلی شده است و از کنار همین شغل بسیاری بر بیکاری خود سرپوش میگذارند. جذابیت قیمتها و صد البته اقتصاد بیثبات موجب شده است تا بعضی از سرمایهداران بزرگی که تا دیروز صاحب کارخانه یا تولیدی بودند به دلیل مشکلات اقتصادی از این کار دست شسته، واحد مسکونی خریده یا احداث کردهاند تا آنها را در فصل نقل و انتقالات با نرخهای بالاتری اجاره دهند.
برای آنهایی که منابع درآمدی مختلف داشته و گاهی تعداد این منابع از دستشان خارج میشود، باید بگوییم اجاره یک واحد مسکونی 70 متری نوساز در شهرک غرب در حال حاضر 90میلیون تومان است که نسبت به پارسال حدود 30میلیون تومان افزایش یافته است. اجاره یک واحد مسکونی 70 متری نوساز در اشرفیاصفهانی نیز 10میلیون تومان با اجاره ماهانه 700 تا 800هزار تومان عنوان میشود. یک واحد مسکونی80متری نوساز در زعفرانیه 100میلیون تومان رهن و دو ميليون تومان اجاره، یک واحد 70 متری چند سال ساخت در سعادتآباد 65میلیون تومان رهن ویک ميليون تومان اجاره، یک واحد مسکونی 105 متری در بلوار ارتش 20میلیون تومان ودیعه و حدود دو میلیون تومان اجاره و یک واحد 55متری در خیابان دیباجی با 10میلیون تومان ودیعه و یکمیلیون تومان اجاره گزارش میشود.
در مناطق مرکزی شهر تهران نیز نرخهای اجاره رشد چشمگیری یافته است، به گونهای که برای یک واحد 70 متری 10 تا 15میلیون تومان به اضافه 600 تا 700هزار تومان اجاره مطالبه میشود، در مناطق جنوبی تهران نیز افزایش اجارهبها همزمان با آغاز فصل نقلوانتقالات مسکن مشهود است. قیمتهای دلاری در بازار اجارهبها هم بماند برای وقتی دیگر. به هر حال بازار مسکن یکی از در دسترسترین بازرهایی است که میتوان با استناد به آن شکاف طبقاتی در جامعه را به تصویر کشید؛ شکافی که خیلیها مدعی کاهش آن در سالهای اخیر هستند.