ترنج موبایل
کد خبر: ۱۵۱۷۴۱

عباس عبدی: کی بود، کی بود؟ من نبودم!

تبلیغات
تبلیغات

عباس عبدی- مناظره‌های انتخاباتی اگر خوب برگزار شود، نه تنها می‌تواند یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌ها باشد و نه‌تنها ارزش آن را دارد که وسط آن گران‌قیمت‌ترین آگهی‌های تبلیغاتی پخش شود! بلکه این برنامه‌ها بسیار آگاهی‌بخش هم هستند.

به‌ویژه در این شرایط که سریال‌های ت‍ُُُُُرک بازار صداوسیمای ایران را کساد کرده است، می‌توان از این فرصت نهایت بهره‌برداری را کرد!

علت آگاهی‌بخشی این‌گونه مناظرات آن است که شنوندگان و بینندگان این برنامه‌ها در موقعیت خاصی قرار می‌گیرند که اظهارات نامزدها درباره مسائل مختلف کشور را به بهترین وجه دریافت و انتخاب می‌کنند؛ در حالی که این وضعیت در سایر برنامه‌های تلویزیونی و مطبوعاتی کمتر وجود دارد.

اولین مناظره‌ای را که روز جمعه برگزار شد، به هر چیز می‌توان تشبیه کرد، ‌جز مناظره. شاید به دلیل ترس از وضعیت پیش آمده در سال 1388 بود که این برنامه‌ها تا این حد محافظه‌کارانه برگزار شد و بیشتر به یک کلاس درس بی‌روح می‌ماند که هیچ چالشی در آن وجود نداشت.

هرکسی پاسخی به سوال مجری می‌داد و دیگران هم به اندازه نصف وقت او درباره آن سوال نظر می‌دادند که معمولا هیچ نقد و چالشی در میان نبود. و جالب این‌که هر نامزدی با احترام بسیار از سایر همکاران! نام می‌برد.

در واقع اگر بخواهیم مقایسه کنیم، باید گفت که برای پرهیز از تبعات مناظره‌های سال 1388 اصل مناظره را بلاموضوع کردند، مثل این است که از ترس وجود خشونت در فوتبال، این ورزش را به گونه‌ای ترتیب دهند که هیچ بازیکنی با دیگری تلاقی و تزاحم نداشته باشد!

روشن است که این بازی هیچ بیننده‌ای هم نخواهد داشت، به‌جای آن‌که مقررات بازی را سفت و سخت اجرا کنند، اصل بازی را بی‌مزه کردند، به‌طوری که مردم گمان کردند که چهار ساعت وقت خود را هدر داده‌اند.

فارغ از این نکته فوق مهم‌ترین مشکلات این شبه مناظره چیز دیگری بود؛مناظره‌ای که فقط اسم مناظره را یدک می‌کشید و از رسم مناظره تهی بود. در این برنامه هیچ‌کس نبود که مدافع وضع موجود باشد یا مسئولیت وضع فعلی را عهده‌دار شود و پاسخگو باشد. گویی همه آقایان در مقام منتقد و بیرون گود بوده‌اند و معلوم نبود که گریبان چه کسی ‌ باید گرفته شود؟

شاید بگوییم که دولت نامزدی نداشت تا از این وضع دفاع کند یا پاسخگو باشد، ولی مگر دولت فعلی از زیر بته عمل آمده بود که حالا کسی مسئولیت آن را نپذیرد؟ حداقل پنج نفر از هشت نامزد موجود در روی کار آمدن این دولت سهیم بوده‌اند و به نحوی از عناصر مهم حزبی غیررسمی و به نام اصولگرایانی هستند که این دولت نامزد آن است، به معنای دقیق‌تر مسئولیت وضع موجود هر کشوری بیش از آن‌که متوجه روسای‌جمهوری‌یا وزرای آن دولت باشد، متوجه آن دسته از احزاب و گروه‌های سیاسی است که حامی چنین رییس‌جمهوری بوده‌اند؛ اخلاق و مسئولیت‌پذیری سیاسی حکم می‌کند که مسئولیت وضع موجود را بپذیرند.

در دوره بعدی که رییس‌جمهوری فعلی آمریکا نامزد انتخابات نمی‌شود، نامزد حزب دموکرات هیچ‌گاه نمی‌تواند از عملکرد رییس‌جمهوری‌ فعلی که از حزب آن‌هاست، تبری بجوید و درباره وقایع دوره وی پاسخگو نباشد و حتی در قالب منتقد ظاهر شود!

تمام کسانی که خود را اصولگرا می‌دانند و آبشخور آنان این حزب غیررسمی است، باید در برابر وضع فعلی پاسخگو باشند. و چنان نشود که رفتار آنان شنونده را به یاد ضرب‌المثل معروف«کی بود، کی بود؟ من نبودم» بیندازد. نکته دیگر این مناظره، سطحی و عوامانه بودن بسیاری از اظهارنظرهاست.

آقایان نامزدها هم می‌خواهند تورم کم شود، هم این‌که مالیات‌ها کم شود، هم این‌که سرمایه‌گذاری زیاد شود، هم این‌که با دنیا بجنگند و حتما تحریم‌ها را هم رفع و رجوع کنند، هم این‌که به سر و وضع کارمندان برسند، هم این‌که نقدینگی را کنترل کنند، هم این‌که جلوی واردات را بگیرند، هم آن‌که صادرات را زیاد کنند، هم این‌که وضعیت معلمان و بیمه‌های بهداشتی را بهبود بخشند که پرداخت سهم بیماران یک سوم شود و سهم بیمه سه برابر گردد، هم فساد را ریشه‌کن کنند، هم این‌که آزادی رسانه‌ها را ‌ بی‌خیال شوند... و جالب‌تر از همه این‌که تمام این کارها را می‌خواهند در عرض شش ماه انجام دهند و قول می‌دهند که هیچ عارضه‌ای هم ایجاد نمی‌کنند.

در واقع کسی که چنین ایده‌هایی داشته باشد، از دو حال خارج نیست، یا آن‌که هیچ آشنایی با کشورداری و اقتصاد ندارد و فاقد حداقلی از فهم و درک علمی است، یا آن‌که با این‌ها آشناست و می‌داند که شدنی نیست، فقط برای خوشایند دیگران و به‌ویژه مردم عادی چنین اظهاراتی را بیان می‌کند.

در هر دو حال چنین افرادی وقتی مصدر کار قرار گیرند، فاجعه‌آمیز خواهند شد، زیرا در حالت اول وارد فرآیند آزمون و خطا می‌شوند و تا بخواهند تجربه‌ای کسب کنند، اوضاع از آنچه هست بدتر می‌شود و در حالت دوم هم کاری که با فریب شروع شود، آخر و عاقبت آن معلوم است که چه خواهد شد همچنان که اکنون شاهد آن هستیم.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات

نظرات بینندگان

(۴۷ نظر)
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات