ترنج موبایل
کد خبر: ۸۸۳۸۸۱

پشت پرده درخواست آتش‌بس نتانیاهو

آیا اسرائیل به «نقطه اوج» جنگ با ایران رسید؟

آیا اسرائیل به «نقطه اوج» جنگ با ایران رسید؟

در روزهای پایانی جنگ ایران و اسرائیل، نتانیاهو با تماس با ترامپ خواستار توقف جنگ شد؛ اتفاقی که نشانه رسیدن اسرائیل به «نقطه اوج» بود. فشار نظامی، هزینه‌های سرسام‌آور اقتصادی، فرسایش اجتماعی و افزایش انزوای دیپلماتیک موجب شد اسرائیل با وجود ضربات اولیه به ایران، توان ادامه جنگ را از دست بدهد.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- لیلی نقولا استاد روابط بین الملل دانشگاه لبنان.

به گزارش فرارو به نقل از المیادین، در میان تحلیلگران آمریکایی تقریباً اجماعی وجود دارد مبنی بر اینکه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در روزهای پایانی جنگ با ایران با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، تماس گرفته و از او خواسته است برای پایان دادن به جنگ مداخله کند. جان مرشایمر، استاد برجسته علوم سیاسی، حتی پا را فراتر گذاشته و گفته است نتانیاهو «به ترامپ التماس کرد» تا نبرد را متوقف سازد. این روایت نشان می‌دهد که اسرائیل در روز دوازدهم جنگ با ایران به نقطه‌ای رسید که در ادبیات راهبردی از آن به عنوان «نقطه اوج» (culminating point) یاد می‌شود.

تحلیل مفهوم «نقطه اوج» در جنگ از نگاه کلاوزویتس

کارل فون کلاوزِویتس، نظریه‌پرداز سرشناس نظامی، در اثر مشهور خود «درباره جنگ» مفهوم «نقطه اوج» را چنین توضیح می‌دهد: این همان لحظه‌ای است که مرز میان توان تهاجمی و واقعیت‌های عملیاتی آشکار می‌شود؛ یعنی زمانی که نیروی مهاجم دیگر قادر به ادامه مؤثر عملیات یا پیشروی نیست یا ادامه نبرد چنان پرهزینه می‌شود که دستاوردهایش از هزینه‌ها کمتر است. به گفته کلاوزویتس، این کاهش شتاب تهاجمی می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد: از مشکلات لجستیکی و سرسختی و تاب‌آوری دشمن گرفته تا ناکامی در تسلیم یا مهار طرف مقابل و حتی لزوم توقف و تجدید سازمان نیروهای مهاجم. در واقع، مجموعه‌ای از عوامل نظامی، اجتماعی و اقتصادی یا ترکیبی از آن‌ها می‌تواند کشور مهاجم را به این نقطه برساند.

کلاوزویتس تأکید می‌کند که هدف اصلی نیروهای مهاجم، تحقق اهداف جنگ پیش از رسیدن به این لحظه حیاتی است. در مقابل، مأموریت راهبردی مدافع این است که مهاجم را پیش از دستیابی به اهدافش به نقطه اوج برساند؛ لحظه‌ای که توازن جنگ به سود مدافع تغییر می‌کند و پیروزی نه از مسیر برتری نظامی، بلکه از طریق ایستادگی و فرسایش دشمن رقم می‌خورد. عدم درک صحیح این مقطع کلیدی می‌تواند پیامدهای سنگینی از جمله شکست عملیاتی و از دست رفتن ابتکار عمل داشته باشد. این مفهوم نه تنها در عرصه تاکتیکی و عملیات نظامی، بلکه در توان ملی یک کشور برای ادامه منازعه و دنبال کردن اهداف کلان سیاسی، نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک نیز اهمیت دارد.

در واقع، «نقطه اوج» سقف ظرفیت واقعی یک کشور برای نمایش و اعمال قدرت است؛ جایی که پس از آن روند نزولی آغاز می‌شود، امکانات کشور تحلیل می‌رود، خستگی نیروها و مشکلات تدارکاتی شدت می‌گیرد و پویایی عملیات از میان می‌رود. تحلیل دقیق وضعیت یک کشور در شرایط جنگی، مستلزم نگاهی همه‌جانبه و چندلایه به مفهوم «نقطه اوج» است. چه بسا کشوری در میدان نبرد به پیروزی‌های تاکتیکی دست یابد، اما اگر فشارهای اقتصادی غیرقابل‌تحمل شود، انسجام اجتماعی بر اثر بحران‌های طولانی‌مدت فرسایش یابد یا انزوای دیپلماتیک میدان عمل را تنگ کند، آنگاه کشور به نقطه اوج راهبردی خواهد رسید؛ جایی که دیگر توانایی تبدیل دستاوردهای نظامی به پیروزی سیاسی را از دست می‌دهد.

پشت پرده درخواست آتش‌بس نتانیاهو: آیا اسرائیل به «نقطه اوج» جنگ رسید؟

در مورد وضعیت اسرائیل، اکنون این پرسش اساسی مطرح است: آیا درخواست نتانیاهو برای توقف جنگ با ایران نشانه آن است که اسرائیل در روز دوازدهم نبرد، به نقطه اوج خود رسیده بود؟ شواهد و داده‌ها نشان می‌دهد این کشور به مرز ظرفیت راهبردی خود نزدیک شده و حتی در برخی حوزه‌ها از آن عبور کرده است. پس از ضربات اولیه اسرائیل به ایران به محض واکنش تهران و تحمیل تلفات و خسارات سنگین، توازن نبرد تغییر کرد و اسرائیل وارد مرحله‌ای از فرسایش شد که نهایتاً به درخواست برای پایان جنگ انجامید.

از منظر اقتصادی، براساس برآورد منابع آمریکایی، هزینه این جنگ بالغ بر شش میلیارد دلار معادل یک درصد تولید ناخالص داخلی اسرائیل محاسبه شده است؛ میانگین هزینه روزانه نبرد نیز به ۷۲۵ میلیون دلار می‌رسد. کسری بودجه به ۸.۵ درصد و نسبت بدهی عمومی به ۷۴ درصد افزایش یافته است. این فشارهای مالی، ساختار اقتصادی اسرائیل را مختل کرده، موجی از مهاجرت نخبگان فناوری به راه انداخته و تاب‌آوری اقتصاد کشور را در بلندمدت تهدید می‌کند. ادامه جنگ نه تنها ثبات مالی اسرائیل را متزلزل می‌کند، بلکه چشم‌انداز رشد آینده را نیز در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برد.

در عرصه اجتماعی و سیاسی، نتایج نظرسنجی‌ها حاکی از فرسودگی و خستگی عمیق افکار عمومی اسرائیل پس از دو سال بحران مداوم است. در حوزه دیپلماتیک نیز، انزوای اسرائیل در سطح جامعه جهانی هر روز شدت بیشتری یافته است؛ موج محکومیت‌های بین‌المللی رو به افزایش گذاشته، روند عادی‌سازی روابط با عربستان متوقف شده و حتی بسیاری از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و کشورهای جنوب جهان نیز حملات اسرائیل به ایران را محکوم کرده‌اند.

به این ترتیب، اسرائیل نه تنها در عرصه نظامی و اقتصادی، بلکه از منظر دیپلماتیک نیز به نقطه اوج خود نزدیک شده است. حتی دستاوردهای اخیر این کشور در نبرد با محور مقاومت، بدون هزینه نبوده است؛ از هفتم اکتبر تاکنون، حتی با وجود ادامه حمایت آمریکا و دیگر متحدان غربی این روندها در عمل بر انزوای بین‌المللی اسرائیل افزوده‌اند. 

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات

نظرات بینندگان

(۳ نظر)
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات