سی ان ان درباره رابطه ایران و عربستان مطرح کرد
دریچه فرصت برای آشتی در حال حاضر کاملاً بسته است!
ژنیو عبدو، یکی از کارشناسان موسسه بروکینگز و نویسنده «فرقه گرایی جدید: بهار عربی و احیای شکاف سنی- شیعه» طی یادداشتی برای سی ان ان به گزارش های منتشر شده در خصوص احتمال بهبود روابط میان تهران و ریاض پرداخته و دلایل بدبینی خود نسبت به امکان گرم شدن روابط دو طرف را بررسی کرد.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از سی ان ان، ژنیو عبدو در یادداشت خود نوشت: در میان تمام گزینه هایی که افراد خوشبین به حسن روحانی در فهرست خواسته هایشان قرار داده اند، یک مورد است که کمترین احتمال بروز را دارد: آشتی جمهوری شیعه ایران با پادشاهی سنی رقیب در خلیج فارس.
روحانی چندی پس از انتخابش به عنوان رئیس جمهوری ایران گفت که خلیج فارس علاوه بر اهمیت سیاسی و اقتصادی برای ایران، دارای «اهمیت استراتژیک» است. وی در خصوص عربستان گفت: «ما نه تنها همسایه که برادر هستیم. ما روابط نزدیک فرهنگی، تاریخی و منطقه ای داشتیم.»
با این حال باوجودی که عربستان انتخاب روحانی را به وی تبریک گفت- تفاوتی آشکار نسبت به سال 2008 که شاه عبدالله بن عبدالعزیز آمریکا را به مقابله با ایران و «قطع کردن سر مار» ترغیب کرده بود- روابط میان دو کشور بدتر از هر زمان دیگری است. در واقع بیانات روحانی تغییرات بنیادی که از زمان آغاز بهار عربی رخ داده اند را نادیده می گیرد. 14 سال پس از روز تاریخی سال 1999، زمانیکه محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران به عنوان دومین مقام عالی رتبه که از انقلاب 1979 به عربستان سفر کرده بود، راهی این کشور شد، مسائل بسیاری باعث شکاف میان ایران و دو همسایه اش یعنی عربستان و بحرین شده است.
اولین و مهمترین مسئله جنگ سوریه است که ایران و همسایگان سنی آن را به شدت از هم دور کرده است. ایران از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه حمایت می کند. در همین حال عربستان از مخالفان اسد پشتیبانی می کند. تا زمانیکه این جنگ نیابتی ادامه داشته باشد، هیچ رابطه حسنه ای میان ایران و عربستان برقرار نخواهد شد.
دومین دلیل خصومت فعلی این است که حتی اگر درگیری های سوریه حل شود، فرقه گرایی میان مسلمانان سنی و شیعه به دلیل این جنگ - و دامن زدن عربستان به آن- در سراسر خاورمیانه گسترده شده و به مسئله ای جداگانه ای تبدیل شده است. این امر به خوبی در سخنان ضد شیعی یوسف قراداوی، یکی از روحانیون سنی برجسته مشهود بود که از مسلمانان سنی خواسته بود به مخالفان در حال جنگ با اسد بپیوندند. این اظهارات مورد تحسین عبدالعزیزبن الشیخ، مفتی اعظم عربستان قرار گرفته بود.
به عقیده بسیاری از سنتی ها، بهار عربی فرصت خوبی را برای تضعیف محور ایران- حزب الله- سوریه فراهم آورده است. با این حال آنها هنوز هم دستان ماهر ایران در هر حرکت، به خصوص برای سرپا نگه داشتن اسد را می بینند. بسیاری از سنی ها در کشورهای عربی و به خصوص در خلیج فارس معتقدند همه شیعیان وفاداران سرسخت ایران هستند. مهم نیست که مقامات عالی رتبه ایران تا چه اندازه تلاش می کنند جهان را در مورد رسیدن بیداری اسلامی متقاعد کنند، بسیاری از کشورهای سنی سعی می کنند خود را از ایران دور نگه دارند.
سوم اینکه عربستان و بحرین توانسته اند از اهریمن جلوه دادن ایران در داخل و در منطقه بهره ببرند. در بهار سال 2011 مقامات عربستان و بحرین مدعی شدند که اعزام نیروهای عربستان به بحرین برای سرکوب اعتراضات شیعی در منامه، پایتخت بحرین ضروری است. البته آنها دلایل داخلی هم برای دست زدن به چنین اقدامی داشتند- اگر اعتراضات در بحرین باعث اعمال فشار بر دولت برای اجرای اصلاحات بنیادین می شد، شیعیان عربستان که در منطقه مهم نفتی این کشور مرکزیت دارند نیز دست به اقدام مشابه می زدند. عربستان ترجیح می دهد که به جای صحبت در مورد نارضایتی های سیاسی و اقتصادی- اجتماعی شیعیان بحرین، آنها را با ادعای اینکه از سوی ایران تحریک شده اند، بی اعتبار کند.
خاورمیانه در سال 2007 که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور جنجال برانگیز ایران به عربستان سفر کرد و با شاه عبدالله دیدار کرد، شرایط متفاوتی داشت. بر اساس گزارش های عربستان، مقامات دو کشور توافق کردند که بزرگترین خطری که مسلمانان را تهدید می کند «تلاش برای گسترش ستیز و نزاع» است. با این حال از آن زمان دو طرف با جدیت بیشتری به گسترش نزاع پرداخته اند.
تمام این مسائل نشان می دهد که نیات روحانی- یک سیاستمدار واقعی- در ابراز صحبت های دلگرم کننده در مورد «برادران» خود در خلیج فارس، هرچه باشد، دریچه فرصت برای آشتی دستکم در حال حاضر کاملاً بسته است.