ترنج موبایل
کد خبر: ۱۷۴۳۶۰

همه بر يک طبل مي‌كوبند، از "دكتر پژویان" تا "سعيد ليلاز"!

تبلیغات
تبلیغات
مطلب زیر را آقای حمید نجف، عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار برای فرارو نوشته‌اند:

پس از مصاحبه شما با جناب آقاي ليلاز كامنتي گذاشتم كه حذف شد. در ادامه يادداشت زير را در پاسخ به ايشان و تمام كساني كه بر طبل گراني مي كوبند.



مردي در كنار رودخانه‌اي ايستاده بود.

ناگهان صداي فريادي را ‌شنید و متوجه ‌شد، كه كسي در حال غرق شدن است.

فوراً به آب ‌پرید و او را نجات ‌داد...

پيش از آن كه نفسي تازه كند فريادهاي ديگري را شنید و باز به آب ‌پرید و دو نفر ديگر را نجات ‌داد!

اما پيش از اين كه حالش جا بيايد صداي چهار نفر ديگر را كه كمك مي‌خواستند ‌شنید ...!

او تمام روز را صرف نجات افرادي ‌كرد كه درچنگال امواج خروشان گرفتار شده بودند، غافل از اين كه چند قدمي بالاتر ديوانه‌اي مردم را يكي يكي به رودخانه مي‌انداخت...!

حكايت، داستان تكراري درد بي در مان اقتصاد ماست و نوش دارويي به نام گراني، كه در ادبيات خاص اقتصاد دانهاي خبره اين مرز و بوم سالهاست براي اين بيماررو به موت تجويز مي شود.

گراني روزي از دهان قصاب مورد وثوق محله دكتر مهرورز زبانه مي كشد و روزي ديگر با ادبياتي خاص از زبان تئوريسين دولت كريمه احمدي نژاد، حضرت آقاي دكتر پژویان و متاسفانه امروز به شكلي ديگر در بيان جناب آقاي سعيد ليلاز ديده مي شود.

گويي در مصاف براي مهار غول گراني و تورم، چاره اي جز استفاده از سلاح گراني نداريم.

شايد هم اين بهترين و ساده ترين كار است براي نخبگان اقتصادي كشور كه هميشه بار ناشي از سوءمديريتها و فساد گسترده اقتصادي و اداري را بر پشت خميده مردم ايران بگذارند.

به راستي مردم تا كجا بايد اين سيكل دوار را طي كنند؟

چه تضميني وجود دارد كه پس از افزايش قيمت بنزين به سفارش آقاي ليلاز به 3000 تومان، مردم مجددا، با اين قبيل توجيهات، با گراني بيشتر رو به رو نشوند؟

اگر خاطر جناب آقاي ليلاز ياري كنند و مروري بر اخبار چند سال گذشته داشته باشند، مشابه نظرات امروز خود را در لابه لاي كلمات گوهر بار امثال دكتر پژویان خواهند يافت.

نظراتي كه امروز آثار و نتايج درخشان آن را مي توان در وضعيت بغرنج زندگي مردم و اقتصاد ايران مشاهده كرد.

مردم ديگر موش آزمايشگاهي امثال شما نيستند، امروز حتي كودكان كوچه و بازار هم مي دانند كه عمر اين تئوريهاي پوسيده و نخ نماشده ،به سر آمده است.

مردم طي اين سالها نتايج مصيبت بار حاصل از نظريات گرانقدر امثال شما را با پوست و استخوان چشيده اند.

فراميني كه جز درد و سختي و بدبختي حاصلي براي اين مردم نداشته و نخواهد داشت.

پيش بيني اين حقير نه به عنوان يك اقتصاددان بلكه به عنوان يك پژوهشگر دون پايه حوزه علوم اجتماعي اين است كه قطعا تمامي درآمدهاي حاصله، ماحصل تئوري حضرتعالي، تا سال آينده در سفره مفسدين اقتصادي ذوب خواهد شد و شما ناچارا
باز هم بايد براي جبران كسري بودجه، بر طبل گراني بيشتر بكوبيد.

راه چاره مهار تورم و ركود كشور را در كتابهاي مشاهير علم اقتصاد جستجو نكنيد!

شما مي فرمائيد "اگر ما 20 درصد از مصرف دو حامل انرژی کم کنیم که روزانه حدود 35 میلیون لیتر می شود و آن را در مرز افغانستان و ترکیه به قیمت بازار بین المللی که حدود 3000 هزار تومان است بفروشیم، سالانه 60 هزار میلیارد تومان درآمد کسب خواهیم کرد."

اما شما به مورد مصرف اين 60 هزار ميليارد و چگونگي قاچاق اين ميزان سوخت اشار ه اي نمي كنيد.

هنوز پرونده بيش از دو ميليارد و 700 ميليون دلاري بابت فروش نفت بسته نشد ه است، كه شما سوژه جديدي رو مي كنيد.

به هر حال گراني با هيچ تو جيهي قابل قبول و دفاع نيست.

در اقتصاد مقاومتي مورد نظر مقامات عاليه نظام هم، افزودن بر تورم توصيه نشد ه است.
راه حل، كاهش هزينه از طريق مبارزه گسترده با سو مديريت و فساد گسترد ه اداري و اقتصادي است.

كار از دستان امثال شما خارج شده است، مملكت امروز بيش از هر چيز، نيازمند به تشكيل كميته اي متشكل از نمايندگان سران قوا براي مبارزه با فساد اقتصادي است، مملكت امروز پيش از گراني، نيازبه تشكيلاتي جديد به نام پليس اقتصادي است.


تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات

نظرات بینندگان

(۶ نظر)
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات