bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۸۱۱۲

متن نامه محسن رضایی درباره طرح دولت ائتلافی

تاریخ انتشار: ۱۷:۰۸ - ۲۳ آذر ۱۳۸۷

 دبیر مجمع تشخیص نظام در نامه ای خطاب رؤسای سه قوه، سران نظام و احزاب سیاسی کشور ، طرح پیشنهادی خود مبنی بر دولت ائتلافی را تشریح کرد. 

در این نامه دکتر محسن رضایی به تبیین «مبانی و کارکردهای دولت ائتلافی متعهد و کارآمد» و تشریح تفاوتهای آن با طرح دولت وحدت ملی از دیدگاه خویش پرداخته و تاکید کرده است که این نامه در بردارنده پیوستی است که در صورت نیاز منتشر خواهد شد.

متن کامل نامه دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که در پاسخ به حبیب الله عسگراولادی نوشته شده و برای رؤسای سه قوه، سران نظام و احزاب سیاسی کشور نیز ارسال شده چنین است:

واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا

با سلام و تحیت ؛ از قضاوت عجولانه جنابعالی که ازپیشکسوتان انقلاب اسلامی هستید در نفی "دولت ائتلافی کارآمد و متعهد" تعجب کردم. البته عده ای آنرا با طرح دولت وحدت ملی اشتباه گرفتند. این طرح با طرح « دولت وحدت ملی» متفاوت و همان چندماه پیش هم عرض کردم که کشور ما درشرایطی نیست که طرح دولت وحدت ملی پی گیری شود.( به مصاحبه اینجانب با روزنامه اعتماد درهمان تاریخ مراجعه بفرمایید ). اگر چه آن طرح هم از سر دلسوزی و تعهد پیشنهاد شده بود و پس از آنکه اصلاح طلبان با آن مخالفت کردند طراح آن موضوع را مسکوت گذاشت.

طرح دولت وحدت ملی به توافق بین سران جناح ها بر می‌گشت درحالیکه دولت ائتلافی، دردرون جناح ها بوجود می‌آید. حتی اگر چند نفری هم از نیروهای کارآمد و متعهد، از جناح دیگر بکارگیری شوند بدون توافق جناحی و یا چانه زنی و از این دست اقدامات، صورت می‌گیرد.

البته معتقدم که باید "عرصه ملی" را در کشور بوجود آوریم که موضوع اصلی آن منافع ملی وارزش های حیاتی جامعه است و همة معتقدین به نظام اسلامی، چه درجناح‌ها باشند و چه مستقل، چه درحاکمیت باشند و چه درجامعه، می‌توانند در ایجاد آن مشارکت داشته باشند.

تفاوت عرصة ملی باعرصة جناحی این است که اولی ، فراجناحی است و با منافع ملی مرتبط است ولی دومی، جناحی است و به سلیقه های متفاوت در اداره کشور باز می‌گردد. اولی بر پایه همکاری وبرادری استوار است ولی دومی بر پایه رقابت.

اگر اولی در یک کشورنباشد، اولاً: رقابتها در آن صورت، چون مرز ندارند به منازعه ودرگیری کشیده می شود. ثانیاً : از مرزهای ملی و اعتقادی در رابطه با مخالفین و دشمنان، مراقبت نمی‌شود. ثالثاً : از فرصتهای ملی استفاده مناسب بعمل نمی‌آیدو در مقابل تهدیدات با همه توانایی‌ها نمی توانیم ایستادگی کنیم. ( در فرصت مناسبی به این موضوع خواهیم پرداخت).

ـ دولت ائتلافی، کارآمد و متعهد :

سابقة طرح دولت ائتلافی به چندماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری نهم بر می‌‌گردد که در آنجا، از یکی از مقامات ارشد نظام(کتباً) تقاضا کردم که از شش نفر نامزدهای انتخاباتی اصولگرایان بخواهند که دور هم جمع شوند و از بین خود یک نفر را انتخاب و بقیه هم در کابینة او باشند و بصورت جمعی قوة مجریه را اداره کنند.

البته محور وحدت آنها، برنامة توافقی باشد که روی آن توافق کنند و هم عهد شوند. بعدها شنیدم که یکی از علمای بزرگ تهران ... درصدد انجام چنین طرحی برآمد که متأسفانه تصمیم زودهنگام شورای هماهنگی و مصاحبه‌ای که صورت گرفت موجب عقب ‌نشستن ایشان شد و بعدهم گروهی تندرو، با ادعای قیم مابانه‌ای، ته ماندة وحدت درجبهه اصولگرایی را ازبین بردند و آن شد که دیدیم، شفافیت از انتخابات رخت بربست و تک روی به اوج خود رسید و من هم به عنوان اعتراض به این وضعیت و پاسخ به خواست مراجع به نفع ملت ایران کنار گیری کردم.

به هرحال دولت ائتلافیِ کارآمد و متعهد با الگویی که در پیوست توضیح داده شده است به جمع‌گرایی و برنامه محوری و نفیِ خود محوری و تکروی می‌انجامد. از اختلاف در انتخابات جلوگیری می کند و پس از انتخابات همکاری را تسهیل می‌نماید. پیشنهاد این است که نامزدهای اصولگرا و ارزشی در چارچوب طرح پیوست، وحدت کنند و یک دولت ائتلافی کارآمد و متعهد برای چهار سال آینده تشکیل دهند و در انتخابات ریاست جمهوری تلاش کنند یک‌نفر به نمایندگی از آنها به صحنه بیاید ولی بقیه هم در دولت او حضور داشته باشند.

در غیر این‌صورت اگر نامزدهای انتخاباتی وحامیان آنها فکر کنند که یک فرد به تنهایی و با یک تیم صرفاً هماهنگ با او می تواند قوه مجریه را اداره کند، از چند حال خارج نیست، یا آنکه درک درستی از ادارة کشور و مشکلات و فرصتهای داخلی و بین‌المللی ندارد و یا ممکن است خدای ناکرده، انگیزة دیگری غیر از خدمت داشته باشد و یا آنکه برداشت غلطی از توکل دارد.

مهمترین وظیفه رئیس جمهور، تشکیل دولت کارآمد و ارائه یک برنامه سازنده با کمک آن دولت درچارچوب سیاستهای کلان است. در غیر این صورت، دولت در حد یک بنگاه و آنهم از نوع سهامی خاص، تنزل یافته است که هم سهامداران و هم هیئت مدیرة آن یک نفره است. مجلس شورای اسلامی و هیئت دولت، کم اثر می‌شود و رئیس جمهور باید به تنهایی، نقش و وظایف مجلس و هیئت دولت را برعهده بگیرد. به این ترتیب انتظار تحولی از آن نخواهد بود. در حالیکه شرایط تاریخی ایران نشان می‌دهد که تاچندین دهه باید دولتهای کارآمد ومتعهد برسر کار بیایند و فضای عمومی کشور به سوی همکاری و نشاط پیش برود.

ـ دولت و جامعه توحیدی :

در آیة شریفة مذکور، وحدت، سه بار با معانی و کارکردهای خاصی مورد تاکید قرار گرفته :

1ـ‌ واعتصموا بحبل الله: چنگ زدن به ریسمان الهی می تواند به وحدت هم منجر شود. حبل الهی هم در اینجا اطاعت از خدا و رسول اوست و در زمان غیبت، اطاعت از دین او و علمای باتقوا و اسلام شناس و در عصر جمهوری اسلامی، اطاعت از دین خدا و ولی فقیه زمان.

2ـ جمیعا : توحید دسته جمعی تاکید مجددی بر وحدت است.گویی که نگرانی قرآن مجید این است که خداپرستی باشد ولی جمعی نباشد. یا آنکه خداپرستی فردی را کافی نمی داند.

3ـ ولاتفرقوا : این هم به زبان دیگری، بیانگر همان "وحدت" است. اگر دیانت ما عین سیاست ماست، چون دین ما توحیدی است، سیاست ما هم باید توحیدی باشد. تنفر از مشرکین باید همراه دوستی و برادری با خودمان باشد و هر دو بعد هم باید برای رضای خدا باشد و طریق آن هم اطاعت از دین خدا و نماینده رسول خداست که درشرایط کنونی ولی فقیه است.

بنظر می رسد همانطور که وحدت، نماد توحید است تفرقه هم نماد شرک است:

"ولا تکونوا من المشرکین، من الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا کل حزب بما لدیهم فرحون" روم آیه 32

معلوم است که منظور ما از وحدت، راه پیدا کردن افراد غیر متعهد به کانونهای راهبردی کشور نیست و البته برخوردهای تند و کنار ماندنِ سرمایه های انسانی فراوان در توسعه کشور را نیز توحیدی نمی‌دانیم.

حقیقتاً ما با دارا بودن اسلام و نظام جمهوری اسلامی و رهبری دانا و با انگیزه و نخبگانی بی‌نظیر و پیشکسوتانی توانمند، باید بهترین دولتها چه در بعد کارآمدی و چه دربعد اخلاقی و ارزشی را به جهانیان نشان دهیم. موفقیت های بزرگ سه دهه اخیر جمهوری اسلامی نباید ما را مغرور نماید و از اصول گذشته خود دور سازد و خدای ناکرده دعواهایی بر سر غنائم صورت گیرد. باید با تمام توان و قبل از آنکه دوباره قدرتی مثل شوروی، تنفس ما را در مرزهای شمالی محدود سازد و یا قدرتی مثل آمریکا بتواند از بحرانها عبورکند و به مرزهای جنوبی و یا غربی ما نزدیک شود و یا آنکه دوباره ازغرب قدرتی بخواهد جایگزین او در منطقه شود. همان طورکه آمریکا در شصت سال پیش جایگزین انگلیس در منطقه شد.

باید از فرصت فعلی استفاده کرد و ایران را تبدیل به یک امپراطوری علمی، فرهنگی و اقتصادی نمائیم که ریال و زبان فارسی، پول و زبان مشترک منطقه گردد. افول آمریکا در دو دهه آینده پایان دوران امپراطوریهای نظامی درجها ن است و ما هم به این نوع امپراطوریها نیازی نداریم. پنج سال پیش در کتاب " ایران منطقه ای" به این آینده درخشان اشاره نموده و در چشم انداز بیست ساله، پایه‌های آن ریخته شده است و امروزه هم سازمانهای اطلاعاتی آمریکا اذعان کرده اند که چنین موقعیتی برای ایران امکان پذیر است.

لازمه دستیابی به چنین موقعیت هایی، وحدت و همکاری و نشاط و برادری و امید به آینده است و اینکه به گذشته، قانع و مشغول نباشیم و حداکثر تواناییهای ملی را بسیج کنیم و گامهای باقی مانده انقلاب را برداریم تا به یک جامعه آرمانی و یک تمدن درخشان در منطقه و جهان دست یابیم.

از آنجاکه ما نه به لیبرال دموکراسی و نه به سوسیال دموکراسی معتقدیم، باید در انتخابات و درسایر امور اجتماعی و سیاسی، مدلهایی را ابداع کرده به آنها تن دهیم که با اسلام ـ دموکراسی، سازگار باشد.

به گزارش مهر ، محسن رضایی در خاتمه نوشته است: دولت ائتلافی، کارآمد و متعهد و تشکیل "عرصه ملی" در این رابطه پیشنهاد شده است.

دولت ها اگر کارآمد و متعهد نباشند و اگر تمامی معتقدین به جمهوری اسلامی به ساخت یک عرصه ملی که فراتر ازجناح هاست نپردازند.و یک فضای مثبت و امیدوارانه در کشور شکل ندهند، نمی توانیم به اهداف خود برسیم و فرصتهای تاریخی را از دست می دهیم و ارزشهای انقلابی و اسلامی جامعه هم ازبین می رود.

آیا مردمسالاری دینی فقط همین است که افراد از تایید شورای نگهبان بگذرند؟ آیا مدلهای انتخاباتی نباید با اصول اسلامی و اخلاقی سازگار باشد؟آیا در انتخابات نباید وحدت حفظ شود؟ آیا رقابت نباید تنها برای افزایش کارآمدی باشد و نه تفرقه و نزاع و بداخلاقی؟ آیا پیروز انتخابات نباید دست کمک به سوی همه دراز کند و از همه ظرفیتها و نخبگان بهره‌گیرد؟ و یا آنکه از آن طرف بیافتد و مرزهای ملی با مخالفین و دشمنان یکسان شود؟

اگرچه تحقق چنین ایده‌ای کارِ ساده‌ای نیست ولی اگر امثال جنابعالی و بزرگانی که در شکل‌گیری این نوع ایده‌ها و یا ممانعت از تحقق آنها مؤثر هستید به صحنه بیایید یکی از عوامل محقق شدن آن بوقوع می‌پیوندد.

بهرحال از اینکه ناچار شدم این نامه را سرگشاده بنویسم از جنابعالی عذر می‌خواهم. هدف من گرفتن پاسخ نیست بلکه در پیِ روشن کردن ابهاماتِ طرحِ پیشنهادی و باز کردن مباحثی از این دست در گفتمان غالب جامعه بوده‌ام.

bato-adv
bato-adv
bato-adv