ایران - ونزوئلا، متحدان دوردست سرمایه
ایران و ونزوئلا با هزاران کیلومتر فاصله تبدیل به متحدانی نزدیک شده اند. چاوس در این مورد گفته است: «ما در هر شرایطی در کنار ایران خواهیم ایستاد.» وی مدال طلای جمهوری اسلامی را از دستان احمدی نژاد دریافت کرده است.
ونزوئلا، کوبا و سوریه تنها مخالفان ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل بودند. چرا؟ روابط اقتصادی و همکاری در زمینه انرژی با ونزوئلا و چین با توجه به میزان محدودیت های اقتصادی و انزوای سیاسی ایران از اهمیت خاصی برای این کشور برخوردار است. سیاست های ایران در آمریکای لاتین بر پایه روابط روزافزون با ونزوئلا به عنوان یک ساختار ضدآمریکایی و انقلابی معرفی شده است.
این دو کشور علاوه بر این تبادلات جدی اقتصادی، همکاری های فراوانی در زمینه بازرگانی و توسعه قراردادهای تجاری با هم دارند. به تازگی نیز ایران و ونزوئلا خبر از تاسیس یک کمپانی مشترک نفتی-گازی به ارزش یک میلیارد دلار داده اند، شراکتی 50-50 بین پترالیونس ونزوئلا و پتروپارس ایران.
ایران در واقع رابطه خود با کشور های مستقل آمریکای جنوبی شامل ونزوئلا، کوبا، بولیوی و نیکاراگوئه را جایگزین منطقه آزاد تجاری آمریکا کرده است.
در این راستا ایران روابطی در زمینه انرژی با بولیوی از سال 2007 آغاز کرده است به همین منوال ایران روابط تجاری و انرژی محور خود را با نیکاراگوئه نیز توسعه داده است.
نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که اکثر قرارداد های پروژه های همکاری با کشورهای آمریکای جنوبی در راستای اعمال قدرت ایران نیست.
سیاست ژئوپولتیکی ایران در این منطقه را نباید به اعمال نفوذ در آمریکای لاتین برداشت کرد.
ایجاد قراردادهای اقتصادی- نفتی باعث افزایش کشورهایی می شود که روابط تجاری با ایران دارند و منجر به شکل گیری اتحاد قوی تری در راستای توازن قوا در مقوله پرونده هسته ای ایران می شود.
از نقطه نظری دیگر می توان گفت ونزوئلا به علاوه کشورهایی مانند سوریه، چین، روسیه، کوبا، بولیوی، زیمبابوه و بلاروس شاید دشمنان آمریکا به حساب نیایند اما عاشق نیز نیستند شرایط از دهه پیش که این کشورها تهدیدی کوچک برای آمریکا به حساب می آمدند گذشته و تامین کنندگان نفت جهان قدرت روزافزونی گرفته اند که قیمت بالای نفت در ماه های گذشته را می توان از اثرات آن دانست و نکته مهم آنکه بسیاری از این کشورها روابط مناسبی با ایران دارند و از سوی دیگر اعتیاد آمریکا به نفت هر روز افزوده می شود و این خطر وجود دارد که کشورهایی چون ونزوئلا که چهارمین صادر کننده نفت به آمریکا است توانایی تاثیری گذاری بیشتر بیابند.
به نظر می رسد سیاست خارجی ایران به طرز چشمگیری بر پایه منابع انرژی کشورها به مثابه بنیانی برای همکاری اقتصادی جهانی، ایجاد یک شبکه از هم پیمانان اقتصادی و در نهایت متحدان سیاسی بنا نهاده شده است.
به خصوص ایران عمده تمرکز تاثیرگذاری خود را توسعه روابط دیپلماتیک و سرمایه گذاری اقتصادی در آسیا و آمریکای لاتین قرار داده است. ایران در داخل این مناطق به افزایش روابط خود با «کشور های سرکش» (مانند کره شمالی) و هم پیمانان ایدئولوژیک (مانند ونزوئلا) برای افزایش متحدان و حمایت کنندگان بین المللی خود پرداخته است.
حجم عظیمی از سیاست خارجی ایرانیان متمرکز بر «همتایان ایدئولوژیک» نیست بلکه سیاست خارجی ایران به شدت برپایه عملگرایی نهاده شده است.
سیاست ایران باعث افزایش سرمایه گذاری و کمک به توسعه نه چندان پیشرفته حوزه های نفت و گاز و افزایش حجم تولید شده و این به نوعی جایگزین کمبود و نبود سرمایه گذاری غربی شده است.
آن چه مسلم است این است که تهران از سیاست های انرژی خود به مثابه حربه استفاده می کند.
همکاری های استراتژیک با کشورهایی همچون چین برای کاهش احتمال اعمال تحریم های بیشتر و رابطه اقتصادی با کشورهایی چون هند و پاکستان نیز در راستای تقویت موقعیت تهران در
برنامه هسته ای است.
در حوزه منطقه نفتی ایران باعث استحکام موقعیت سیاسی و بین المللی ایران در خاورمیانه به عنوان منطقه ای حیاتی برای منافع این کشور می شود.
علاوه بر این، همکاران سیاسی و اقتصادی باعث افزایش قدرت جمهوری اسلامی که نیاز ثبات درونی و اعتبار بیرونی برای ایفای نقش رهبری منطقه دارد، می شوند و نهایتاً سیاست خارجی کنونی ایران نتایجی جهانی نیز دربر دارد که عمده تاثیر آن را می توان در مساله هسته ای این کشور دید، به عبارت دیگر ایران از نفت خود به عنوان یک ابزار دیپلماتیک برای حفظ شخصیت خود در جامعه بین المللی استفاده می کند ایران در واقع با ایجاد روابط اقتصادی برای کاهش انزوای سیاسی خود تلاش می کند.