روایت نیویورک تایمز از ایران در آستانه توافق هستهای
(تصاویر) بیم و امید در تهران
میترا حجار، 38 ساله، بازیگر: "پدر من در حال از دست دادن بیناییش است. داروی آمریکاییای که باید مصرف کند مشمول تحریمها نیست، اما به خاطر تحریمهای بانکی بینالمللی علیه ما، نمیتوانیم دارو را بخریم. نمیدانم او در آینده قادر به دیدن خواهد بود؟"
رضا، 59 ساله، واردکنندۀ کاغذ: "امیدوارم که حداقل تحریمهای بانکی لغو شوند. باورتان نمیشود که چقدر چک برگشتی دارم."
میثم، 35 ساله، تاجر فولاد: "تحریمها به هیچ وجه به من ضربه نزده. مشکل ما به خاطر تحریم نیست، به خاطر سومدیریت است."
وحید، 24 ساله، شاعر: "من به آینده امیدوارم. ایرانیها بسیار باهوشتر و باشعورتر شدهاند. ما میدانیم که در دنیا چه میگذرد."
احسان، 28 ساله، صندوقدار: "حقوق من حدود معادل 200 دلار است. کرایۀ خانۀ من حدود 170 دلار است. فراموش نکنید، ما به دلار حقوق نمیگیریم، به ریال میگیرم، که حدود 300 درصد از ارزشش کم شده. من منتظر یک معجزهام."
شهناز، 58 ساله، خانهدار: "پسر من خارج زندگی میکنم. هر ماه برایش دلار میفرستم که سه برابر شده است. رویای من این است که همۀ اینها تمام شود."
ارتیکاس، 47 ساله، کارگزار مسافرتی: "در طول هشت سال گذشته، من سه بار کارم را از دست دادهام، چرا که تقریباً هیچ مشتریای به آژانسهای مسافرتیای که کار میکردم نمیآمد. خارج رفتن حالا سه برابر گرانتر شده است."
علیرضا چسمی، 60 ساله، دربان: "من فقط یک دربانم. هیچ چیز برای من تغییری نمیکند، توافق بشود، نشود، حقوق من همیشه پاین بوده است. با این وجود، امیدوارم مردم قدری آرامش را تجربه کنند."