تاجیک در همایش سخنرانان حامی موسوی:
گفتمان موسوی هم پای در سنت و دین دارد؛ هم ملاحظات مدرن و پستمدرن
محمدرضا تاجیک رییس پیشین مرکز بررسیهای استراتژیک عنوان کرد: گفتمان آقای موسوی هم پای در سنت، هم پای در دین دارد و هم ملاحظات مدرن و پستمدرن زمانه خود را رعایت میکند.
دکتر تاجیک در اولین همایش سخنرانان حامیان میرحسین موسوی با اشاره به گفتمان موسوی و منظومه فکری وی که در میانه و در جغرافیای مشترک میان دو انگاریهایی که به صورت سنتی رواج یافته قرار دارد اظهار کرد: مطالبی که عرض میکنم قرائت خود من از اندیشههای مهندس موسوی و حاصل کار کردن چندین ساله در کنار ایشان است.
او با یادآوری اینکه مقدم بر هر مسالهای در هر رقابت بزرگ سیاسی یک تقابل گفتمانی است، افزود: در عصر ما این گفتمانها هستند که شرایط هژمونی شدن یک جریان سیاسی را فراهم و تولید معنا میکنند و منظر و نظر ما را شکل میدهند. شیوه نگرش ما به حال، گذشته و آینده مدیون و وامدار گفتمانهاست و این گفتمانها هستند که نظام اندیشگی ما را سامان میدهند، هویت ما را مشخص و مواضع و مرزهای ما را تعریف میکنند و انسانها را در پرتو خود قرار میدهند. بنابراین انسانها رابطه معناداری با یکدیگر برقرار میکنند و بدین ترتیب جریانی که فاقد گفتمان باشد نمیتواند یک جریان جدی محسوب شود.
این استاد دانشگاه گفت: باید بیاندیشیم که در شرایط کنونی چه نوع گفتمانی را باید در نظر داشته باشیم که اولا با روح زمانه ما ارتباط برقرار کند و بتواند یک زنجیره همگونی در میان هویتهای متمایز در جامعه ایجاد کند و هویتهای متمایز جامعه را به هم گره بزند. میتوانیم جامعهای ایجاد کنیم که در عین تکثر، نوعی وحدت داشته باشد و بتوانیم شهروندان جامعه را با همه تکثرشان در ذیل یک گفتمان ساماندهی کنیم و یک جنبش بزرگ اجتماعی را سامان بدهیم.
تاجیک به ایجاد یک گفتمان فراگیر توسط امام (ره) در ابتدای انقلاب اشاره کرد و متذکر شد: ساماندهی شهروندان جامعه در ذیل یک گفتمان یک بار در دوران انقلاب حادث شد و امام (ره) توانست با ایجاد یک گفتمان هژمونیک فراگیر، یک جنبش عظیم اجتماعی و سیاسی را شکل دهد و گروههای متکثر جامعه در پرتو سنگین گفتمان او سامان گرفتند و دستهای آنها در دست یکدیگر قفل شد که توانستند یک حرکت بزرگ را صورت دهند. در جنبش دوم خرداد نیز شاهد بازتولید چنین گفتمانی هستیم که میتواند گروههای متکثر جامعه را پیرامون همدیگر قرار دهد و در یک مدار به دور یک گفتمان به طواف مشغول شوند و در یک راه واحد قدم بگذارند که نتیجه این میشود که یک جنبش عظیم اجتماعی حادث شود.
او با تاکید بر این که در شرایط کنونی نیازمند یک گفتمان هستیم، عنوان کرد: این گفتمان باید گفتمانی باشد که از درون آن برنامهها را بیرون بکشیم و به مردم بگوییم چگونه به آینده شما نگاه میکنیم و تفاوت ما با دیگران و نیز جغرافیای مشترک ما با دیگران چیست و بتوانیم تعریفی از آمال و آرزوها و نیز از آینده و اتوپیای خود خود به دست آوریم. این گفتمان باید بتواند به مثابه کلید قفلهای جامعه نقش بازی کند. ماه عسلهای گفتمانهای زیبا گذشته است و دیگر در جامعه ما کارآمدی ندارد بلکه گفتمانهایی کارآمدی دارند که در عین انطباق با شرایط زمانه بتوانند کارآیی داشته باشند، قفلی را بگشایند و به مثابه تئوری راهنمای عمل ایفای نقش کنند.
رییس سابق مرکز بررسیهای استراتژیک اضافه کرد: این گفتمان نباید صرفا به آیندههای دور نگاه و آینده زیبایی را ترسیم کند بلکه باید به زندگی روزمره مردم بیاید و مردم آن را لمس و با تمام وجود درک کنند تا فرض آنها بر این شود که میتوانند در پرتو چنین گفتمانی آینده بهتری داشته باشند. چنین گفتمانی برای اینکه بتواند در جامعه رسوخ کند و مورد توجه جامعه قرار بگیرد باید بتواند با نظام ارزشی و نظام حقیقتی جامعه رابطه برقرار و نظام هنجاری جامعه را نیز لحاظ کند.
او با بیان اینکه گفتمانهایی که فراسوی ارزشهای پذیرفته شده جامعه عمل میکنند در حاشیه قرار میگیرند و امکان نشر و رسوب در قاعده هرم جامعه را ندارند، افزود: باید اندیشید که چگونه میشود در یک جامعه دینی مثل جامعه ما بتوانیم یک گفتمان را هم بر اساس مقتضیات زمانی و اقتضائات مدرن و پسامدرن زمانه شکل بدهیم و هم بتوانیم ارزشهای سنتی و دینی جامعه را لحاظ کنیم و میان این ارزشهای به ظاهر متناقض آشتی برقرار کنیم.
تاجیک معتقد است: وقتی میخواهید به تعریف یک گفتمان بپردازید بسیار ساده است ولی زمانی که میخواهید دو انگاریها را به هم بریزید، میخواهید میان اصولگرایی و اصلاحطلبی، میان جمهوریت و اسلامیت، دین و عقل، سنت و مدرن و میان جمع و فرد پلی بزنید و همه این دو انگاریها را فرو بریزید کار بسیار سختی دارید؛ چرا که در عین حال میخواهید از اختلاطگرایی مکانیکی هم پرهیز کنید و متهم نشوید که یک گفتمان مونتاژی ارایه دادهاید که نیمش این است و نیمش آن، نه این است و نه آن و هم این است و هم آن.
این استاد دانشگاه در ادامه درباره گفتمان مهندس موسوی اظهار کرد: گفتمان آقای موسوی هم پای در سنت و هم پای در دین دارد و هم ملاحظات مدرن و پستمدرن زمانه خود را رعایت میکند. این گفتمان نیمنگاهی به نظام ارزشی دیرینه جامعه خود و نیمنگاهی نیز به پدیدههای بیبدیلی که امروز جامعه ما را در بر گرفته است دارد. پدیده جهانی شدن، مرزهای فرهنگها را شیشهای کرده است و انسانها در حال تبادل کالاهای فرهنگی و معرفتی هستند. بنابراین ما نمیتوانیم دور جامعه خود دیوار چین بکشیم و از تشعشعات چنین گفتمانهایی مصون بمانیم.
این پژوهشگر سیاسی با خاطرنشان کردن این نکته که خمیرمایه این گفتمان از سالیان پیش در ذهن مهندس موسوی شکل گرفته است، افزود: شاید باورکردنی نباشد و برخی فکر کنند که ایشان (مهندس موسوی) از فضا به دور بودهاند. ولی ایشان به صورت خیلی جدی هر هفته در جلسات مختلف و جدی کارشناسی، مسائل فکری، سیاسی و اجتماعی را به صورت علمی پیگیری میکردند و در چندین سالی که این جلسات به صورت مستمر با حضور جدی خود ایشان برگزار شد، به یاد ندارم در جلسهای حضور پیدا کرده باشم و ایشان پیش از من در جلسه ننشسته باشند.
تاجیک با تاکید بر اینکه تمایز و برتریهای گفتمان آقای موسوی باید در این شرایط توسط سخنرانان مورد بحث قرار بگیرد، گفت: ما باید نشان دهیم که ایشان حامل و پدیدآورنده یک گفتمان است و فاقد گفتمان نیست. حتی همین گفتمان است که به ایشان حکم کرده در شرایط کنونی بهرغم تحلیلی که از مشکلات دارند وارد صحنه شود. حکم پسینه گفتمانی ایشان این بوده که در شرایط کنونی باید وارد صحنه شد، این هزینه را پرداخت، همچون صخرهای ایستاد و جریاناتی که در جامعه امروز ما جاری و ساری هستند و اگر ادامه پیدا کنند بسیاری از سدها را خواهند شکست و پلها را خراب خواهند کرد، ترمیم کند.
رییس سابق مرکز بررسیهای استراتژیک در بخش دیگری از سخنان خود یادآوری کرد: ما امروز با فقدان رسانه یا به تعبیری با فقدان قدرت پشت گفتمان مواجهیم. جریان ما رسانههای بزرگ و امکانات شبکهای ندارد. پس باید تلاش کرد که این قدرت از درون گفتمان بجوشد. یعنی خلاء قدرت پشت گفتمان را خود گفتمان باید حل کند. باید توسط رسانه شفاهی تلاش کنیم که بر اذهان انسانها تاثیر بگذاریم و در این فضا ساماندهی کنیم؛ چرا که در این صورت است که میتوانیم به پیروزی خود امید داشته باشیم.
تاجیک خاطرنشان کرد: امکان این که در شرایط سخت کنونی و با زمان کمی که در دست داریم بتوانیم برنامههای درازمدت را سازماندهی کنیم بعید به نظر میرسد و باید تلاش کنیم که این گفتمان جدید را با کالاهای جدید فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و معرفتی به مردم عرضه کنیم و امیدواریم مردم خریدار این کالاهای نوین و در عین حال دیرآشنا باشند.