فیاض زاهد در گفتگو با فرارو بررسی کرد
پوست خربزه زیر پای عربستان

«عربستان دو راه بیشتر ندارد؛ یا می تواند با این روند مخالفت کند و بیش از گذشته منزوی شود و آن پاندول تغییرات و فشار سیاسی به عربستان بازگردد یا اینکه با تکیه بر سنت عقلانی درون خانواده و با تکیه بر منافع بلندمدت خود با آهنگ جدیدی که در حال نواختن است هماهنگ شود که در هر دو صورت ایران پیروز این منازعه خواهد بود.»

با مرگ ملک عبدالله و جانشینی ملک سلمان در عربستان به نظر می رسد سیاست ها و رویکردهای این کشور نیز دچار تغییر شده است. دیگر خبری از رویکرد محافظه کارانه نیست و عربستان هر روز به دنبال ماجراجویی های جدید است. اکنون فارغ از جنگ علیه یمن، حمایت از مخالفین اسد در سوریه و مقابله جویی و گردن کشی در برابر ایران، رابطه عربستان با روسیه و انگلستان نیز شکرآب شده است. چرا عربستان سعی در ماجراجویی و در پیش گرفتن سیاست های رادیکال در منطقه دارد؟
دکتر فیاض زاهد تحلیل گر مسائل سیاسی در گفتگو با فرارو گفت: «به نظر من ماجراجویی های عربستان در منطقه ریشه در دو عامل دارد. اول آنکه نسل جدید سیاست مداران که در عربستان به قدرت رسیدند با سنت کلاسیک و محافظه کاری خاندان سعودی فاصله دارند. اینها به لحاظ سنی جوان تر هستند و به نظر می رسد درگیر یک نزاع درونی و پنهان برای حفظ اعتلا و سلطه سیاسی خود در درون خانواده هستند.»
وی ادامه داد: «عامل دوم که مرتبط با عامل اول است اینکه عربستان احساس می کند برای حفظ برتری خود در خاورمیانه و ایجاد هژمونی مطلق نیاز به فعالیت سیاسی رادیکال در حوزه خارجی دارد؛ چراکه از نظر این نسلِ جوان سنت محافظه کاری، عربستان را به شیری بی یال و دم تبدیل کرده است.»
وی افزود: «به نظر من مقامات جاه طلب و جدید عربستان پای خود را روی پوست خربزه کشورهای صاحب قدرت قرار دادند که قصد دارند هم ذخایر عربستان را خالی کنند و هم این کشور را به عنوان مرکز تولید ایدئولوژیک افراط گرایی و تندروی مورد بی ثباتی قرار دهند و لذا اکنون عربستان دچار بی تعادلی شده است.»
این تحلیل گر مسائل سیاسی تصریح کرد: «به همین دلیل به نظر من سیاست عربستان در یمن و سوریه در راستای انتقال بحران از درون عربستان به بیرون است. دولت جدید عربستان به دنبال این است که با ایجاد جنگ در بیرون مرزها فضا را تا حد زیادی برای عناصر قدرتِ داخل خانواده امنیتی و حساس کند تا بتواند به دلیل وجود جنگ بر منازعات درونی فائق آیند و مسائل خود را حل و فصل کنند.»
وی افزود: «البته اکنون ناکارآمدی این راهبرد کاملا آشکار شده و به نظر من در پازل جدیدی که در حال شکل گیری در خاورمیانه است عربستان جزء اولین و بزرگ ترین قربانی ها خواهد بود.»
زاهد در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است منازعات درونی عربستان منتهی به کودتا علیه پادشاه این کشور شود؟، گفت: «ما معمولا اطلاعات دقیقی از منازعات داخل عربستان نداریم؛ اما انگلستان به دلیل آنکه پدیدآورنده این نظام سیاسی جعلی است و یک خانواده را مسئول و صاحب یک کشور کردند بهتر از همه کشورها ساختار و مناسبات درونی عربستان را می شناسند.»
وی ادامه داد: «از این منظر به نظر می رسد انگلستان و آمریکا در این موضوع هم نظر هستند که دولت عربستان پس از 11 سپتامبر دیگر به هیچ وجه به لحاظ امنیتی قابل اعتماد نیست؛ چون به دلیل ضعف نظام امنیتی عربستان سعودی بود که 15 نفر از تروریست ها با پاسپورت عربستانی این واقعه را رقم زدند.»
وی افزود: «از سوی دیگر نظام آموزشی، فرهنگی، تربیتی و مذهبی عربستان پدیدآورنده اسلام مدرن و رحمانی نیست؛ بلکه آموزه های شناخته شده در این کشور عامل اصلی پیدایش جریاناتی مانند القاعده است و این موضوع اکنون که دول غربی به دنبال نوعی ثبات در منطقه خاورمیانه هستند روشن شده است و چه بسا بدشان نیاید در فضای جدید خاورمیانه تغییراتی در عربستان شکل بگیرد.»
این کارشناس مسائل خاورمیانه خاطرنشان کرد: «به نظر من شانسی که اکنون حکام عربستان دارند فقدان آلترناتیو و نیروی اجتماعی موثر است که اگر این جایگزین وجود می داشت تردیدی نبود که در عربستان شاهد تغییرات اساسی در حوزه سیاسی و حتی تغییر رژیم به صورت راهبردی می بودیم.»
زاهد گفت: «ملت ایران علی رغم دین مشترک با عربستان از نظر تاریخی هیچگاه نتوانسته اختلاف فرهنگی خود را با این کشور فراموش کند. اگر مطالعه سایمون کوپر به عنوان یک جامعه شناس فوتبال را مبنا قرار دهیم که عنوان می کند معمولا نزاع های ملی و تاریخی خود را در مسابقات فوتبال نشان می دهد (همچون رقابت آلمان و دانمارک و یا رقابت برزیل و آرژانتین) همین نگاه نیز میان ایران و عربستان وجود داشته است.»
وی ادامه داد: «منتهی عربستان باید بداند فارغ از لفاظی های منفی که علیه ایران دارد و به خصوص لفاظی شخصیت هایی مانند سلمان و الجبیر، این تشدید منازعه با ایران که از پرونده برجام با قدرت بیرون آمده و اکنون (بر خلاف عربستان که در آستین خود مار پرورش می دهد) در بیرون مرزهای خود در حال مبارزه برای امنیت خود است اشتباه است.»
وی افزود: «عربستان باید در رویکرد خود بازنگری کند چراکه بی ثباتی در عربستان و قدرت گرفتن جریانات تکفیری و گروههای سلفی موجب بی ثباتی گسترده در منطقه خواهد شد. لذا باید امیدوار بود سران عربستان تا خطر به اتاق خواب آنها سرایت نکرده سر عقل بیایند و رویکرد خود را تغییر دهند.»
زاهد در پاسخ به این سوال که دعوت رسمی ایران به مذاکرات بحران سوریه چه تاثیری بر سیاست عربستان در منطقه خواهد گذاشت؟، گفت: «من معتقدم دعوت ایران به مذاکرات بحران سوریه در حوزه های دیگر هم تکرار خواهد داد. به نظر من تصمیم آمریکا و ایران برای توافق هسته ای منوط به یک تصمیم پیشینی بوده است. به این معنا که دو کشور بدون آنکه رسما اعلام کنند تصمیم گرفته اند در منطقه خاورمیانه با یکدیگر کارهای استراتژیک تر و جدی تری فراتر از برجام انجام دهند.»
وی ادامه داد: «عربستان، روسیه و دیگر کشورها این موضع را می دانند و لذا دعوت ایران به مذاکرات بحران سوریه تنها اقدام نخواهد بود و ما زین پس شاهد برنامه های مشترک دیگری هم خواهیم بود.»
وی افزود: «لذا عربستان دو راه بیشتر ندارد؛ یا می تواند با این روند مخالفت کند و بیش از گذشته منزوی شود و آن پاندول تغییرات و فشار سیاسی به عربستان بازگردد یا اینکه با تکیه بر سنت عقلانی درون خانواده و با تکیه بر منافع بلندمدت خود با آهنگ جدیدی که در حال نواختن است هماهنگ شود که در هر دو صورت ایران پیروز این منازعه خواهد بود.»