bato-adv
کد خبر: ۳۰۴۴۱۶

استقلال کانون وکلا بهانه ای برای انحصار

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۶ - ۱۲ بهمن ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- اسعد برزنجیان هریس*؛ در فرمایشات اکثر وکلای دادگستری که شکست آماری ناباورانه از مردم ایران آنهم با اختلافی کم در مناظره روز جمعه پخش شده در سیما آنها را بسیار پریشان کرده و مرتب با استفاده از ظرفیت حدود هفتاد هزار نفری اعضایشان در مملکت شروع به جا انداختن این مطلب در اذهان مردم ایران کرده اند که ای داد و بی داد استقلال بزرگترین نهاد مدنی خصوصی مدافع مردم ایران در خطر است یا می گویند وکالت نهادی مقدس است و حافظ جان و مال و ناموس مردم ایران است و اگر زیر نظر دولت قرار گیرد وکلای کانون تبدیل به وکلای دولتی می شوند و نمی توانند به صورت مستقل از مردم ایران دفاع کنند و اینکه کسانی که مخالف نهاد مقدس وکالت در ایران هستند افرادی کم سوادند که چون در آزمون وکالت قبول نشده اند از کانون وکلا کینه به دل گرفته اند این افراد درماندگان آزمون وکالتند و از ناراحتی عدم قبولی تشکیل کمپین داده اند و می خواهند با این کار تیشه به ریشه امر وکالت در کشور بزنند و افراد کم سواد نباید اختیار جان و مال و ناموس دیگران در اختیارشان قرار گیرد و ... که مجال پرداختن به کلیه اظهارات و نوشته ها در این متن نیست.

اکنون عزیزان خواننده این مطلب استدلالهای من را در نفی اکثر گفته ها و نوشته های وکلای ارزشمند دادگستری و یا سایر اساتید محترم رشته حقوق در ادامه مطالعه فرمایید و در نهایت داوری را به وجدان خودتان محول می نمایم.

1- در تجربه تربیت وکیل توسط ماده 187 دیدیم که برای اولین بار در کشور انحصار کانون وکلا در این زمینه شکسته شد و یکی از اعضای کانون وکلا به ناحق این عزیزان را وکیل چینی خطاب کرد حال سوال این است که فرض کنیم بنا به گفته کانون وکلا این وکلا وکلای دولتی هستند اما آیا کسی مانع تربیت وکیل توسط کانون وکلا شده است ؟

پاسخ منفی است پس بنا بر ادعای شما تعداد کثیری وکیل مستقل کانون وکلا داریم و تعدادی هم بنا به فرض وکیل دولتی، وقتی که وکلای کانون ادعا می کنند مستقل هستند آیا کسی جلوی مردم ایران را گرفته که به تشخیص خود به وکلای مستقل مراجعه نکنند و فقط به وکلای دولتی مراجعه کنند.

پس مشخص است چون الزامی به مراجعه مردم به هیچ کدام از این وکلا نیست و هر کس مختار است در مراجعه به هر یک از وکلای دو گروه آیا نمی توان نتیجه گرفت طرح مسئله استقلال بهانه ای برای انحصار است و کانون وکلا تحمل رقیب کاری برای خود را ندارد، ضمنا اگر مسئولان تشخیص دهند دو یا سه نهاد دیگر هم برای رقابت کاری با کانون وکلا تقریبا مشابه با اکثر مواد اساسنامه کانون ولی با نام دیگر بوجود آید آیا باز استقلال وکالت در خطر است؟

2- اعضای برجسته و بزرگوار کانون وکلا می فرمایند چون تعدادی نمی توانند در آزمون وکالت قبول شوند از نظر ما سواد کافی ندارند اما سوال این است کسی به شما گفته که صلاحیت علمی افراد اثبات نشود نظر این است که در میان مثلا صد نفر اول برتر آزمون میانگینی گرفته شود و کلیه شرکت کنندگانی که توانسته اند مثلا 70 درصد این نمره میانگین را به دست آورند بدون ظرفیت صلاحیت علمی شان اثبات شود و لازم به چنین سخت گیری شدید در تعیین ظرفیت نباشد و حتی اگر بودجه تربیت این مقدار وکیل نیست از افراد متقاضی هزینه هم بگیرید.

آیا افرادی که با این روش می توانند به تعداد کثیری وکیل شوند بی سوادند یعنی کسانی که 70 درصد میانگین صد نفر اول را کسب کرده بی سواد هستند؟ آیا هزاران نفر فارغ التحصیل بی کار رشته حقوق که بر اساس مقررات آموزش عالی فارغ التحصیل شده اند بی سوادند؟ آیا نمی دانید وکالت بیشتر فن و هنر است تا محفوظات حقوقی، یعنی اینقدر مقررات آموزش عالی ما بی در و پیکر است که کانون وکلا این مقررات را قبول ندارد.

هیچ چیز بهتر از راستی نیست به صراحت بفرمایید ما نمی خواهیم در کارمان دست زیاد شود در اینجا هم انحصار ناشی از طرح مسئله استقلال کانون وکلا را در این زمینه موفق کرده است سیاستهای خود را به مردم ایران تحمیل کند ولی چون رقیب کاری ندارید سایر افراد متقاضی نمی توانند توسط رقیبان کاریتان پروانه وکالت بگیرند در مراکزی که به عنوان مثال اساسنامه آنان می تواند در موارد اساسی مشابه اساسنامه کانون باشد ولی اسم دیگری داشته باشند مثلا کانون وکلای یاران عدالت.

3- آیا شایسته است بحث جان و مال و ناموس مردم ایران اینگونه در سخنان اساتید رشته حقوق برجسته و بزرگنمایی کنید و یک حس نادرست و غیر معقول را به زور به مردم ایران القاء کنید که وکلای دادگستری جزو برترین افراد جامعه ایران در حفظ جان و مال و ناموس مردمند اساتید محترم کانون اعضای نیروهای امنیتی که هیچ کس آنها را نمی شناسد و با لباس عادی در میان مردم رفت و آمد می کنند و اکثرا سطح رفاه وکلای دادگستری را از لحاظ مادی ندارند آیا بیشتر حافظ جان و مال و ناموس مردم نیستند ؟

چون این افراد حاضرند حتی از جان شیرینشان برای امنیت مردم بگذرند آیا انصافا کارشان ارزشمند تر از کار وکلای کانون نیست؟ آیا شما وکلای کانون قبول ندارید که حداقل جانتان در کار وکالت در خطر حداقلی است یا مثلا یک راننده اتوبوس که جان ده ها مسافر با حداقل دریافتی در اختیار اوست کارش ارزشمند نیست؟

اصلا دور نرویم آتش نشانان شهید فاجعه پلاسکو یا نیروهای نظامی و انتظامی یا عزیزان جان بر کف سپاهی و ... واقعا میانگین درآمد وکلایتان را با میانگین درآمد این عزیزان مقایسه کنید. آیا این عزیزان با این درآمد کم هرگز مانند وکلای کانون اینقدر نسبت به بزرگنمایی و اهمیت دادن به کار خود اقدام کرده اند؟

پس اینجا هم چون عادت به انحصار کرده اید برای خودتان چیزی بیشتر از سایر اقشار جامعه در باور ذهنیتان پرورش داده اید که فقط باوری شخصی است نه باور عمومی و نشان‌دهنده صدق گفتار من این است که اکثرا مایل نیستید تعداد وکیل به خاطر ... در جامعه زیاد شود ولی آتش نشانان شهید بدون هیچ چشمداشتی جانشان را با سطح زندگی مادی بسیار پایین تر از وکلا فدا می کنند.

4- عزیزان نهاد وکالت نهادی ارزشمند است ولی ارزشمند تراز نهادهایی که برای جوانان کار ایجاد کند نیست ارزشمندتر از کار فرهنگیان کشور نیست ارزشمندتر از کار نیروهای امنیتی و سپاهی و نظامی و انتظامی نیست اساسا همه کارها در کشور همانند حلقه های زنجیر که تداوم و پیوستگی زنجیر را حفظ می کنند ارزشمندند بیایید خود را تافته جدا بافته ندانید ولی این سخن شما برحق است که فقط شما تعیین کننده تعداد کارآموز وکالت نیستید ولی شما یک رای دارید به صراحت می توانید پیشنهاد بند 2 اینجانب را قبول یا پیشنهادات مشابه برای افزایش وکیل را برای افکار عمومی اعلام کنید تا انشاءالله شبهه اینکه مسئولان تعیین ظرفیت چون در حال یا آینده در امر وکالت ذینفعند و اکثرا مایل نیستند تعداد وکیل زیاد شود از بین برود.

سروران و اساتید محترم مسئول و وکلای ارزشمند کانون هزاران نفر از هم رشته ای هایتان بی کارند به جای بی سواد خواندن این عزیزان و اینکه بعضی از وکلا در مناظره این افراد را بی سواد یا وکلای ماده 187 را وکیل چینی بدانند خودتان سعی کنید که به مسئولان فشار بیاورید که در حد حداکثری وکیل زیاد شود یا اینکه پیشنهاد دهید تمامی مشاوران املاک و ماشین در کشور همانند داروخانه ها یک حقوق خوانده را به کار مشغول کنند و  یا... یعنی همیشه با دید مثبت به این مسئله نگاه کنید که مسئولان خدمت بزرگی کرده اند که تعداد تحصیل کرده حقوق را زیاد کرده اند.

من اساتید زیادی را می شناسم که صراحتا در کلاس درس گفته اند که بنا بر عقاید شخصی معتقد به درآمد وکالت نیستند و دنبال این شغل نمی روند لذا احتمالا تعداد زیادی از فارغ التحصیلان حقوق نخواهند وکیل شوند ولی افرادی را که متمایل به کار وکالتند اگر قبول هم نشدند دلداریشان دهید نگذارید هیچ کمپینی باعث ناراحتی شما نشود چون شما وکلا قشر منسجم ترو  سازمانده تری از تشکیل دهندگان کمپین هستید و این امتیاز بزرگی است.

شما هم کمپین تشکیل دهید و نقطه نظرات خود را بگویید این از برکات نظام است که آزادی داده نظرات موافق و مخالف صراحتا بیان شود ولی من به عنوان یک دوست خدمتتان عرض می کنم بگذارید تا حداکثر ممکن در کشور وکیل زیاد شود و کسانی که در کار وکالت موفق نخواهند بود راحت می توانند دنبال شغل دیگر بروند، اینقدر استقلال کانون وکلا را در ذهن وکلا برجسته نکنید بالای 95 درصد کار وکالت اصلا غیر سیاسی است تا نیاز به استقلال باشد برای کمتر از 5 درصد باقیمانده هم کسی جلوی مراجعه مردم به وکلایی که ادعای استقلال را دارند نگرفته است.

خواهران و برادران وکیل ارزشمند کانون با این حجم علاقه مندان فارغ التحصیل حقوق خواسته یا ناخواسته کانون یا مسئولان ناگزیرند در سیاستهای جذب وکیل تجدید نظر کنند پس با تجدید نظر در سیاست کاریتان انشاءالله در مناظرات بعدی در سالهای آینده حداقل رای طرفداران کانون یا رقبای کاریتان جمعا بالای 90 درصد خواهد بود چون وکلا قرار است دادخواه مردم ایران باشند و دادخواهی که طرفدارنش زیر 50 درصد باشد پیش کلیه جهانیان مقبول عامه نخواهد بود.


*کارشناس ارشد حقوق
bato-adv
مجله خواندنی ها