ناگفتههای یک وکیل از پرونده خونهای آلوده
به گزارش خبرآنلاین، ۱۷ آوریل، یکی دو روز پیش، مصادف است با روز جهانی هموفیلی. حدود ۹ هزار بیمار هموفیلی در ایران زندگی میکنند. اما هموفیلیها برای ایرانی ها بسیار آشنا هستند؛ البته با ماجرای خونهای آلوده و ابتلا به اچآیوی/ایدز. پرونده جنجالی که چند دولت را به خودش مشغول کرده است.
با این حال ظاهرا هنوز حکم این پرونده به سرانجام و نقطه پایان نرسیده است. علی صابری، وکیل بیماران هموفیلی در پرونده خونهای آلوده که اکنون عضو شورای شهر است، می گوید در دولت دوم محمود احمدینژاد، ۱۵۰۰ نفر از این بیماران به حقشان نرسیده اند.
مشروح گفتگو با وکیل بیماران هموفیلی در پرونده خونهای آلوده، یکی از بزرگترین پروندههای قضایی ایران را در ادامه میخوانید؛
آقای دکتر صابری در آستانه روز هموفیلی قرار داریم. به عنوان اولین سوال شما که سالیان سال در حوزه حقوق بیماران خاص و مشخصاً بیماران هموفیلی فعالیت کرده اید، آیا به نظر شما به عنوان یک حقوقدان قوانین ایران برای حمایت از بیماران خاص امکانات خاصی را در نظر گرفته اند یا مابه لحاظ حقوقی دارای ضعف قانونی هستیم؟
اولا باید بگویم که این روز یک روز جهانی و بین المللی است و به همین خاطر روز جهانی هموفیلی را از لحاظ مناسبتی تبریک می گویم. واقعیت این است که ما در حقوق بیماران خاص ممکن است در زمینه مسائل درمان و خدمات و مسائل بیمه ای و غیره مقرراتی داشته باشیم آنهم در سالهای اخیر؛ و مشخصا یکی دو دهه اخیر. اما در حوزه آسیب دیدگی بیماران خاص به لحاظ مسائل حقوقی و اجتماعی مقرراتی نداریم کمااینکه در آرای صادره از مراجع قضایی در مورد پرونده خون های آلوده به قوانین کلی مثل قانون مدنی و مسئولیت مدنی و غیره استناد شده است. البته این را هم بگویم که شاید در جاهای دیگر دنیا هم برای یک مسئله از قبل برنامهریزی نکنند و مثلاً برای بیماری خاص قانون بنویسند.
حالا به این سوال هم بر می گردیم. در بخشی از صحبت هایتان گفتید که ما قوانین تامین اجتماعی در خصوص بیماران خاص و هموفیلی داریم اما قوانین مربوط به مربوط به آسیب هایی که اینها می بینند، نداریم. مقصودتان دقیقاً از آسیب هایی که اینها می بینند، مواردی است که بیماری آنها سبب مشخص دارد یا بحث مربوط به خسارت هایی است که به واسطه این بیماری به آنها وارد می شود؟
هر دو بحث. چه وقتی که عامل بیماری یک خطای انسانی مشخص است و می خواهند به استنادش اقدام کنند و چه وقتی که آسیب هایشان کلی است و اجتماع یا دولت به نمایندگی از اجتماع می خواهد جبران کند، در زمینه شیوه جبران خسارت، مقدار جبران خسارت یک بیمار خاص باید مراحل سختی را طی کند آن هم با پیچیدگی عواملی که در مورد بروز بیماری و انتقال بیماری داریم.
آقای دکتر به پرونده خون های آلوده اشاره کردید یا پرونده هموفیلی ها که وکالت آن را برعهده داشتید و بزرگترین پرونده قضایی تاریخ ایران است. اولاً آخرین وضعیت پرونده را توضیح دهید و یک سری جزئیاتی که بیشتر برای مردم جذاب است. رقمی که در کل از دولت گرفته شد، آیا تخمینی دارید که به نفع عزیزانی که هموفیل بودند و در اثر خون های آلوده بیمار شدند چقدر خسارت دریافت کردند؟
من آن رقم را فقط تخمینی و حدودی می توانم بگویم چون ما عملاً چند سالی است که از پرونده کنار گذاشته شده ایم. من در سالیان اخیر وکیل اسمی پرونده هستم اما عملا نمی گذارند همه امورات مربوط به وکالتم را در این پرونده انجام دهم. واقعیت این است که از زمان روی کار آمدن دولت دهم، نمی گویم دولت نهم و دهم یا دولت احمدی نژاد به طور کلی، چون وزارت بهداشت دولت نهم و دهم برای ما فرق می کرد. خانم وحید دستجردی به محض ورود تحت تاثیر واحد حقوقی وزارتخانه، نامه ای بلندبالا به رئیس قوه قضائیه نوشت و در آن ضمن متهم کردن مدیرعامل کانون هموفیلی و بنده تلاش کردند که مسیر پرونده را عوض کنند. از همان موقع درواقع روند رسیدگی به این پرونده دچار مشکلاتی از نظر اجرایی، حقوقی و فنی شد. و عملابا کار هایی که از این زمان به بعد انجام شد مواردی مثل توهین و بی احترامی به وکیل و هتک حرمت وکیل دادگستری و... نیز اتفاق افتاد.
ما را هم فقط برای یکی دو جلسه نمادین دعوت کردند و دیگر به جلسات راه ندادند. ما را تهدید کردند. تمام اینها سند دارد. حتی گاهی برای تهدید راست یا دروغ به ما می گفتند اگر قدرت ما را بدانید خودتان جلسات را ترک می کنید. که ما گفتیم اگر ما ببینیم جلسه فایده ای ندارد حتی اگر ندانیم چه کسی هستید، جلسه را ترک می کنیم. مبنای تعیین دیه بیماران را عوض کردند، به نفع بعضی از بیماران رأی ندادند، به آنهایی هم که دادند، درصدها آنقدر پایین آمد که بیشتر شبیه بیماری سرماخوردگی بود. به هپاتیت و ایدز نمی خورد. و بعد درواقع آنها را ازهم متفرق کردند و کاری کردند هرکس لابی قوی تری داشت، زودتر دیه بگیرد.
نداشت؟!
ما سه چهار سالی است که دیناری حق الوکاله از این پرونده نگرفته ایم و حق الوکاله مان را طلبکاریم و البته از موکلانمان توقع و خواسته ای نداریم. ما حتی نمی دانیم وزارت بهداشت به موکل هایمان حق الوکاله و هزینه های دادرسی را داده است یا نه؟ البته ما می دانیم اما من نمی خواهم بگویم چون عکس العمل دادگاه و قوه مجریه را در این مورد باید دید. به همین خاطر رقم دقیق را نداریم. آن موقع با ریال می توانستم رقم دقیق بدهم اما حدود 50 میلیارد تومان تاحالا از طرف دولت پرداخت شده به بیماران.
چند تا موکل بود و چنددرصد از آنها به حق خود رسیدند و الان چند نفر دیگر با روندی که شما می گویید از زمان خانم دستجردی، یعنی دولت دهم عملا جلوی احقاق حقوق این بیماران گرفته شده؟
فکر می کنم ما حدود 2 هزار نفر از این قربانیان را در حد قوانین خودمان به حقوقشان رساندیم. اما هزار و 500 نفر دچار نسیان و فراموشی شده اند. در کل تقریبا حدود 3 هزار و 500 نفر آلوده شده داشتیم که فکر می کنم این هزار و 500 نفر در دنیا و آخرت طلبکار کسانی هستند که این ضربه را زدند. حتی اگر خود من هم قصوری داشتم مشمول این قضیه هستم. از نظر خودم البته قصوری ندارم و دفاع دارم ولی به هر حال این یک قاعده کلی است و هرکسی این ضربه را زد، به حق این افراد خیانت کرد.
امیدی دارید که این پرونده به سرانجامی برسد؟
نه چندان . چون چند ماه پیش گفته بودند که پرونده هموفیلی ها تمام شده است و تا آخر سال ما این پرونده را جمع می کنیم. راست هم می گویند چون بیشتر آرا صادر شده و یا می شود و به قول معروف پرونده قلع و قمع شده و چیزی از آن نمانده که بخواهیم امیدوار باشیم برگرد و بالا برود. د واقع تنها شخص وزیر بهداشت می تواند این مشکل را حل کند و تنها کورسوی امید ما است.
آیا مشکل آرایی که جدیدا صادر می شود صرفا درصد پایین میزان خسارت است یا مشکلات دیگری هم دارند؟
فقط این نیست. برخی دیگر هم به بهانه های مختلف از حق خود محروم می شوند که مثلا وقتی به دنیا آمدی آلودگی در کشور ما وجود نداشته، در حالی که آرای اولیه ثابت می کند که دولت در هر صورت به عنوان قوه انحصاری ناظر یا تولید کننده یا واردکننده خون و فرآورده های خونی مسئولیت مدنی داشته و مطابق تئوری های روز دنیا آرای اولیه پیش رفتند در حالی که آرای بعدی بعضا بسیار کم مایه هستند از نظر حقوقی و استدلال های خیلی ضعیفی دارند و حق بعضی ها را به طور کامل از بین می برند.