زنان بیوه؛ زخمهای پنهان!
در بسیاری از کشورها، زنان پس از بیوهشدن، با انکار و عدم پذیرش ارثیه آنها و حقوق مالکیت زمین، عزاداریهای سنتی برای فرزندان و تهدید به زندگی، مراسمهای تدفین سنتی و سایر اشکال سوءاستفاده از آنها روبهرو میشوند.
زنان بیوه اغلب از خانههای خودشان بیرون رانده میشوند و حتی از سوی اعضای خانواده خود مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و برخی حتی کشته میشوند. در بسیاری از کشورها، وضع اجتماعی زن بهطور جداییناپذیر با شوهرش ارتباط دارد، بهطوری که وقتی شوهر یک زن میمیرد، آن زن دیگر در اجتماع جایی ندارد. برای بازپسگیری این موقعیت اجتماعی، زنان مجبور میشوند با یکی از خویشاوندان مرد همسر فوتشده خود و حتی گاهی ناخواسته، ازدواج کنند. برای بسیاری از این زنان، از دستدادن شوهر، تنها نخستین آسیب در یک مصیبت طولانیمدت خواهد بود.
کودکان این زنان بیوه اغلب از لحاظ احساسی و اقتصادی تحت تأثیر منفی قرار میگیرند. مادران بیوه که تنها حامی و تیکهگاه خانواده خود هستند، مجبور میشوند که کودکانشان را از رفتن به مدرسه منع کنند و آنها را وادار به کارکردن کنند. علاوه بر این، دختران این زنان بیوه ممکن است محرومیتهای متعددی را متحمل شوند و آسیبپذیری آنها را به سوءاستفاده بیشتر سوق میدهد. چنین ظلم و ستمی در حق زنان، اغلب به لحاظ فرهنگی یا مذهبی توجیه میشود. بخشودگی برای سوءاستفاده از حقوق بیوهها بسیار معمولی و شایع است، زیرا تعداد کمی از مجرمان اینگونه سوءاستفادهها و جرایم تحت قوانین عدالت و قضاوت قرار میگیرند. حتی در کشورهایی که حمایت قانونی بیشتر است، بیوهها از محرومیت اجتماعی رنج میبرند.
گامهایی برای پیشرفت زنان بیوه
روز جهانی زنان بیوه فرصت مناسبی است برای اقداماتی در جهت رسیدن به حقوق کامل و شناخت بیوههایی است که برای یک مدت طولانی نادیده گرفته و از جامعه طرد شدهاند. کمبود دادههای قابل اطمینان، یکی از موانع بزرگ بر سر راه توسعه سیاستها و برنامههای مربوط به فقر، خشونت و تبعیضی است که زنان بیوه از آن رنج میبرند. به تحقیق و آمار بیشتری که با وضع تأهل، جنسیت و سن تفکیک شده، نیاز است.
برنامهها و سیاستهایی باید برای پایاندادن به خشونت علیه بیوهها و کودکان آنها، کاهش فقر، آموزش و حمایتهای دیگر از زنان بیوه در تمام سنین درنظر گرفته شود. این برنامهها و سیاست بهتر است در چارچوب برنامههای عملیاتی برای تسریع در دستیابی به اهداف توسعه پایدار باشند.
در شرایط پس از جنگ، بیوهها باید بهطور کامل در صلح و آرامش زندگی کنند تا از رسیدن و کمک به صلح و امنیت پایدار آنان اطمینان حاصل شود.
توانمندسازی بیوهها از طریق دسترسی به مراقبتهای بهداشتی مناسب، آموزش، شغل مناسب، مشارکت کامل در تصمیمگیریها و زندگی عمومی، زندگی بدون خشونت و سوءاستفاده، باید به آنها فرصتی برای ایجاد یک زندگی امن پس از مرگ شوهرانشان بدهد. مهمتر از آن، ایجاد فرصت برای زنان بیوه، توانایی حفاظت از فرزندان آنها و جلوگیری از چرخه فقر و محرومیت بین نسلی را ممکن میسازد.
پیشزمینه روزجهانی بیوهها
به منظور به رسمیتشناختن شرایط بیوهها در تمام سنین، مناطق و فرهنگها، مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصمیم گرفت روز ٢٣ ژوئن هر سال را از طریق قطعنامه A / RES / ٦٥/١٨٩ که در تاریخ ٢١ دسامبر ٢٠١٠ به تصویب رسید، بهعنوان روز جهانی زنان بیوه انتخاب کند.
سوءاستفاده از زنان بیوه و کودکان آنها یکی از جدیترین مسائل نقض حقوق بشر و مانعی برای پیشرفت است. میلیونها نفر از بیوههای جهان، فقر شدید، طردشدن از جامعه، خشونت، بیخانمانی، سلامت و تبعیض در قانون و آداب و رسوم را متحمل میشوند.
فقر
در طیف گستردهای از کشورها، ادیان و گروههای قومی، هنگامی که شوهر یک زن میمیرد، آن زن تا پایان زندگی خود تنها خواهد ماند. اغلب فقر به دلیل دسترسی کم یا عدم دسترسی به منابع اقتصادی و اعتبارات، بیسوادی یا کمبود دسترسی به منابع آموزشی، شدت بیشتری پیدا خواهد کرد.
در هند، جایی که بیوهبودن وضع اجتماعی پایینی به حساب میآید، هزاران بیوه توسط خویشاوندان خود رد و طرد شده و بیخانمان میشوند. در این وضع بسیاری از آنها به دنبال مشاغل غیررسمی مانند کارگر خانگی یا تبدیلشدن به گدایی یا فحشا خواهند رفت.
بیوهها در کشورهای توسعهیافته نیز ممکن است با مشکلات خاصی روبهرو شوند، ازجمله از دستدادن پوشش بیمه تا مشکلات دسترسی به اعتبار برای قبول مسئولیت مراقبت از کودکان خود. در برخی موارد، زنان بیوه مسئول تأمین بدهیهای همسر متوفی خود هم میشوند.
خشونت علیه زنان بیوه
خشونت علیه زنان یکی از گستردهترین مسائل نقضشده حقوق بشر است که بر تمام زنان اعم از انواع ردههای سنی مختلف، فرهنگها و کشورها تأثیر میگذارد. بیوهها هیچ استثنایی ندارند و در واقع میتوانند در معرض شدیدترین خطرات ابتلا به خشونت باشند. در بسیاری از کشورها، بهویژه در سرتاسر آفریقا و آسیا، بیوهها قربانی خشونت فیزیکی و روانی، از جمله سوءاستفاده در رابطه با ارث و اختلاف و درگیری میشوند.
تأثیر بر سلامت
تغذیه نامناسب، پناهگاه ناکافی و آسیبپذیری به دلیل خشونت، همراه با فقدان دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، میتواند بر سلامت جسمی و روانی زنان بیوه تأثیر بگذارد. نیاز بهداشت جنسی و باروری زنان بیوه ممکن است بدون توجه به این واقعیت باشد که بیوهها اغلب قربانی تجاوز میشوند. زنان بیوه به دلیل آسیبپذیری بالا در معرض اچآیوی و ایدز هستند. همچنین ممکن است به دلیل عدم آگاهی از مرگ همسرانشان به علت ابتلا به ایدز و بدون درنظرگرفتن وضع اچآیوی خود، از طریق رابطه با بستگان همسر فوتشده خود، آنها را نیز مبتلا کنند. ناامنی اقتصادی ناشی از بیوهبودن، بعضی از زنان و دختران را به فعالیتهای غیرقانونی سوق میدهد.
بیوهها و شرایط تحتتأثیر درگیری
تعداد زیادی از زنان به دلیل درگیری مسلحانه بیوه میشوند. بهعنوان مثال، در برخی از مناطق جمهوری دموکراتیک کنگو حدود ٥٠درصد از زنان بیوه هستند، درحالی که حدود سهمیلیون بیوه در عراق و بیش از ٧٠,٠٠٠هزار نفر در کابل افغانستان وجود دارد.
زنان برای مراقبت از خود و فرزندانشان در کشور خود، اردوگاههای پناهندگان یا کشورهای پناهندهپذیر تلاش میکنند. در چند موقعیت پس از جنگ، تعداد زیادی از کودکان تنها متکی بر مادران بیوه خود که اغلب زنان جوان هستند، مشاهده شدند. بعضی مواقع خود فرزندان، بهعنوان تنها حامی خود شناخته شدهاند. مادربزرگهای بیوه نیز مراقب نوههای یتیم و بیمار خود هستند. بسیاری از زنان پیش از اینکه در دوران درگیریها بیوه شوند، شوهرانشان را درحال شکنجه، مجروح، فلج یا متحمل رنج و عذاب بیرحمانه و غیرانسانی میبینند. زنان بیوه میتوانند خود موضوع خشونتهای مرتبط با جنگ ازجمله خشونتهای جنسی بهعنوان روشی برای جنگ با خشونت در برابر زنان در طول یا بعد از درگیریهای مسلحانه گزارششده در هر منطقه جنگی بینالمللی و غیربینالمللی باشند.