نماینده مجلس: تتلو آمدكنار من نشست
حتما واکنشها در فضاي مجازي به انتشار تصاوير شما در کنار آقاي تتلو را شنيدهايد.
من خيلي اهل شبکههاي اجتماعي نيستم، تلگرام ندارم، حتي فيلمهاي خودم را هم نميبينم. اما در جريان واکنشهاي اين جلسه قرار گرفتم. البته در اين جلسه همه دعوت بودند و برخي نيامدند.
يعني اصلاحطلبان هم دعوت بودند؟
اين جلسه متعلق به اصولگرايان نبود.
اما خط و ربط سياسي خبرگزاري فارس براي همگان مشخص است. فارسپلاس هم زيرمجموعه فارس است ديگر.
نه؛ ببينيد نبايد اين را پاي يک جريان سياسي بگذاريد. جريان سياسي صاحب دارد.
به هر شکل تتلو در جريان انتخابات اخير هم با آقاي رئيسي ديدار و از ايشان حمايت کرد، يعني از نظرهايي خودشان را به اصولگرايي نزديک ميدانند.
خب زمان انتخابات بود، ارتباطي با اين موضوع ندارد. هر چيزي را که نميتوان به اصولگرايي متصل كرد. اينکه بخواهيد اين خواننده را وصل کنيد به اصولگرايي، چيز خوبي نيست.
به هر حال آقاي تتلو در انتخابات از شخص آقاي رئيسي حمايت كرد. اينطور نيست؟
انتخابات تمام شده است.
ولي او کماکان در جمعهاي اصولگرايي ديده ميشود.
در اين جمع بهنوش بختياري بود. خانم بختياري که از حسن روحاني حمايت کرده بود. برايش نامه حمايت هم نوشته بود.
ولي خب سؤال من درباره آقاي تتلو و حضور شما در آن برنامه است.
شما در ميرويد؛ بهنوش بختياري رسما از حسن روحاني حمايت کرد. پس جلسه اصولگرايان نبود. همه جور آدم در اين همايش بودند. فعالان مجازي توييتر و اينستاگرام. نبايد اينها را به جريان سياسي وصل کرد. درست نيست.
به هر حال تصاوير شما در کنار تتلو واکنشهايي در فضاي مجازي به دنبال داشته.
گفتم که حضور چنداني در شبکههاي اجتماعي ندارم، اما حسب واکنشهايي که به وجود آمده، بايد درباره آن جلسه توضيحي ارائه دهم.
شما رسما براي جلسه دعوت شده بوديد؟
براي همايش فارسپلاس رسما به افراد دعوتنامه داده بودند. حضوري هم در لابي مجلس از من دعوت شد تا چنددقيقهاي در آن نشست حاضر شوم.
و وقتي وارد سالن شديد، آقاي تتلو در جلسه حاضر بودند؟
خير، وقتي وارد سالن شدم، فضاي خوبي بود. بچههاي رسانهاي و فعال مجازي حاضر بودند. جوان و باانگيزه بودند. وارد شديم. بنا داشتم انتهاي مجلس بنشينم. دوستان ما را به رديف اول هدايت کردند. برنامههايي در حال اجرا بود. هر شخصيتي که وارد ميشد، دوربينها عکس ميگرفتند. در رديف اول تمام صندليها پر بود.
پس چطور متوجه شديد که اين فرد تتلو است؟
از بغلدستيام پرسيدم اين فرد کيست. چون خيلي مورد توجه عکاسان قرار گرفته بود. اول فکر ميکردم فوتباليست است. کناردستيام گفت اين آقا تتلو است. گفتم پس تتلو اين است با اين تيپ و شمايل. حالا عکسهايي گرفتند و در فضاي مجازي نوشتند که سخنگوي امنيت ملي کنار تتلو نشسته.
يعني اصلا اينطور نبود؟
خير من کنار کسي ننشستم، ايشان آمدند و نشستند و چند لحظه بعد سالن را ترک کردم. اگر تصاوير ادامه برنامه را ديده باشيد، متوجه ميشويد که من ديگر در سالن نبودم.
اصولگرايان به كجا ميروند
حميد رسايي، عزتالله ضرغامي و سيدنظامالدين موسوي ايستادهاند تا تقديرنامه و تنديس را به دست اميرحسين مقصودلو يا همان تتلو بدهند، همين تنديس و تقديرنامه را به بهنوش بختياري هم دادند. اين قاب جديد اصولگرايي است؛ قابي که در فضاي مجازي بارهاوبارها چرخيد و عباس عبدي هم در توصيف آن نوشت بهتر است اين عکس را در دفترش به ديوار بزند با اين تيتر که «اگر عوامل ديگر نتوانست اين جماعت را ذوب کند انتخابات بهخوبي توانست».
از حامد زماني تا کلاهشاپوييها
ماجراي دگرديسي جريان اصولگرايي که البته معلوم نيست به کجا ميرود، از تتلو آغاز نشد، بلکه شايد تتلو نقطه اوج اين تغييرات باشد. آغازکننده، حامد زماني بود، خواننده پاپي که مضمون اشعار او موضوعات سياسي روز است. اين چهره برخلاف تتلو از همان ابتدا مورد اقبال جريانهاي رسانهاي اصولگرا، از جمله خبرگزاري فارس قرار گرفت. تقدير شد و تور کنسرت گذاشت. تا اينجا بخش فرهنگي جريان اصولگرا گمان ميکرد که ميتواند بستههاي فرهنگي و سياسي خود را در قالبهاي نو به نسل جديد معرفي کند.
از مبتذل تا تواب
آذرماه ٩٢ وقتي اميرحسين مقصودلو بازداشت شد و گاردين در مطلبي به اين بازداشت اشاره کرد، خبرگزاري فارس در مطلبي با عنوان «اشک تمساح گاردين براي يک خواننده مبتذل» نوشت: «... تخلفات و انحرافات اخلاقي اين خواننده رپ زيرزميني اما به همکاري با شبکههاي ماهوارهاي فارسيزبان محدود نميشود و دامنه وسيعتري را نيز دربر ميگيرد». بعد هم در ادامه تصاوير ميهمانيهايي که تتلو در آنها حاضر شده را بهعنوان سند انحراف منتشر کرده بود.
رپ در ناوشکن دماوند
تتلو دو سال بعد؛ يعني سال ٩٤، اما در عين ناباوري بر عرشه «ناوشکن دماوند» ظاهر شد و ترانهاي را به همان سبک رپ روي عرشه و با همراهي تعدادي از سربازان ارتش و با حرکات مخصوص اين سبک اجرا کرد، با محتوايي درباره انرژي هستهاي. مجوز اين کليپ را مؤسسه فرهنگي- هنري اوج گرفته بود؛ سازماني که در دوره دولت يازدهم مخالفتهاي خود با سياست خارجي روحاني را در قالب بيلبوردهاي تبليغاتي و ساخت کارتون به رخ کشيده بود.
حمايت از تتلو
انتشار اين کليپ اگر با نقد برخي اصولگرايان همراه شد، اما حمايت و هوراي برخي چهرههاي تندرو اين جريان و وابسته به جريان پايداري را برانگيخت. بهعنواننمونه وحيد يامينپور در توصيف کليپ هستهاي نوشته بود: «... مصرف فرهنگي نوجوانان و بخشي از جوانان ما معطوف به همين سلبريتيهاست. به نظرم از بسياري از کارهاي دخترپسري که شانس پخششدن از تلويزيون را دارند، بهتر است. يادمان باشد از هرکسي به اندازه خودش بايد انتظار داشت».
بازداشت و وساطت جديدي
باوجود اين تعريفوتمجيدها اما تتلو باز هم بازداشت شد؛ شهريور ٩٥. گفته شد تتلو پس از احضار در دادسراي فرهنگ و رسانه اتهام خود را تشويق فساد و فحشا عنوان کرده بود. مقصودلو بعد از آن در پيج خود به بازپرس پرونده مطالبي را عنوان کرده بود که به اتهام توهين به قاسمزاده (بازپرس پروندهاش) بازداشت شد.
او بعد از اين بازداشت که زمان زيادي هم به طول نينجاميد، تصويري از ديدارش با عباس جديدي را منتشر کرد. عباس جديدي درهمينباره به روزنامه خبر ورزشي گفته بود: «خانواده آقاي تتلو وقتي با شاکي پرونده مواجه و متوجه ميشوند ايشان کشتيگير و گوششکسته هستند، براي وساطت و گرفتن رضايت به بنده مراجعه کردند... ايشان(قاسمزاده) را از قبل و زماني که کشتي ميگرفتند، بهعنوان يک قهرمان بااخلاق و پهلوان ميشناختم و با مراجعه حضوري، نهتنها روي مرا زمين نينداختند، بلکه با اعلام رضايتشان، زمينه آزادي تتلو را فراهم کردند».
تغييرات محسوس
تتلو بعد از اين آزادي بود که کمکم در تصاوير و پستهايي که منتشر ميکرد، تغييراتي را ايجاد کرد. او از مخاطبانش که از مرز چهار ميليون نفر گذشته و عمدتا نوجوان و جوان محسوب ميشوند، ميخواست تا نماز صبح خود را بخوانند و قضا نکنند. يا در نمونهاي ديگر، با انتشار بخشي از آيات ١٠٢ و ١٠٣ سوره نسا، در پيج خود چنين تفسيري از اين آيات نوشت:
رئيسي و تتلو
رئيسي در اولين گفتوگوي خود بعد از انتخابات، ديدارش با تتلو را چنين توصيف کرده بود: «.. با اينکه بعد از نماز بايد با عجله به سمت پرواز ميرفتم؛ اما نشستم و سه تا چهار دقيقه او را به خاطر ترانهاي که براي امام رضا(ع) خوانده بود، تحسين و تشويق کردم و رفتم... خيلي متأسف شدم وقتي شنيدم تصاوير نامناسبي از گذشته که او از آنها اعلام برائت کرده، با طراحي همان اتاق عمليات رواني بهطور گسترده در فضاي مجازي پخش شد. خُب، اين کار خيلي زشت و حرام بين و اشاعه فحشا از جواني است که اظهار ميکند من توبه کردهام. اين گناهي عظيمتر است».
تتلو بهطور رسمي متن يا صوت يا ترانهاي که بوي توبه بدهد، منتشر نکرده است. تنها تغييراتي در مضامين برخي از پستهاي خود داده است، آنهم يکي در ميان. هنوز هم عاشقانه ميخواند و کليپهاي او از شبکههاي ماهوارهاي پخش ميشود؛ با اين تفاوت که اکنون يک جرياني پشت اوست که او را تواب معرفي ميکند. در همان جشن فارس، قاب جديدي هم از تتلو ارائه شد. تصويري که تتلو وقتي از کنار بختياري رد ميشود، دستش را به سبک مذهبيها و سياسيها به نشانه ارادت به سينه ميگذارد و سرش را به زير مياندازد.
توضيح رسايي
حميد رسايي دقيقا به همين مطلب اشاره کرده و در کانال خود نوشت: «آقاي موسوي (مديرعامل خبرگزاري فارس) با خنده گفت حالا که آمديد، ميخواهيم در زمان تقدير از آنها روي جايگاه، شما را هم دعوت کنيم تا در کنار دوستان ديگر، هديه آنها را بدهيد، موافقايد؟ خنديدم و گفتم بالاخره لنگهکفش هم در بيابان نعمت است! گفت از اين بابت ميگويم که تتلو را هم به جايگاه دعوت ميکنيم. گفتم مگر تتلو جزام دارد که من از او بترسم و دوري کنم... آقاي مقصودلو گذشتهاي داشته که از آن گذشته، اظهار پشيماني کرده... اگر به صفحات مجازياش مراجعه کنيد، نهتنها اثري از آن گذشته نميبينيد، بلکه تلاشش براي جبران آن قابل ديدن است...».
از کاه کوه ساختند
محمدصالح جوکار، از نمايندگان اصولگراي مجلس، هم با بيان اينکه بعضي اين جريان را بزرگ كردهاند و از كاه كوه ساختهاند، به «شرق» گفت: «اميرحسين مقصودلو فردي هنجارشكن بوده، حال به آغوش جامعه برگشته، آيا او را بايد طرد كرد؟ او به نظام و كشور خدمت كرده و الان شهروند خوبي شده است». او با بيان اينکه «درِ توبه براي همه باز است»، گفت: «ما مسئول بهشت و جهنم رفتن مردم نيستيم. فقط در چارچوب قانون اساسي حركت ميكنيم. به عنوان مسلمان وظيفه ارشاد داريم و به خاطر اعمال گذشته نبايد شخصي را طرد كرد».
تحليل عباس عبدي
عباس عبدي هم با اشاره به همان تصويري که تتلو تنديس را از حميد رسايي دريافت ميکند، نوشته است: «آنهايي که هنوز به اهميت انتخابات به عنوان يک عامل مهم تغيير در باورها و ارزشها ايمان نياوردهاند، اين عکس را هر روز چند بار ببينند. اصولگرايي را ميتوان به پيش و پس از اين عکس طبقهبندي کرد. احتمالا اين عکس را بدهم در قطع مناسب چاپ کنند و در دفترم بزنم با اين تيتر که اگر عوامل ديگر نتوانست اين جماعت را ذوب کند، انتخابات بهخوبي توانست.
به قول مارکس در مانيفست در توصيف مدرنيته: «هر آنچه سخت و استوار است، دود ميشود و به هوا ميرود». اين جماعت که نه سخت است و نه استوار؛ براي دودکردنشان، کوشش براي کسب چند رأي ناقابل و البته حلال کافي است. ضمنا علامت تاج را بر کلاه و آستين بالازده را نزد آقاي تتلو ببينيد تا همه چيز روشن شود».
دگرديسي با چه هدفي
جريان اصولگرا در اين دگرديسي به سمت گزينهها و برنامههايي ميرود که زماني در قبح آنها مينوشته يا در خيابان براي برخورد با آن ظاهر ميشده است. محصول اين تغييرات، مسعود دهنمکي است که دگرديسي داشت و به عرصه فيلمسازي روي آورد. براي فيلمهايش فرش قرمز پهن کرد و در قاب تصاوير، در کنار بازيگراني با تيپهاي خاص قرار گرفت. حالا صداوسيماي ملي، اگرچه هنوز در نشاندادن آلات موسيقي احکام شرعي را مدنظر قرار ميدهد، جريان اصولگرايي در انتخابات سراغ رپری زيرزميني ميرود و از او براي تأمين مقاصد انتخاباتياش استفاده ميکند.