bato-adv

قصه مرگ «آرزو»

تاریخ انتشار: ۱۰:۴۲ - ۳۰ آذر ۱۳۹۶
«آرزو» فقط دوماه توانست زنده بماند؛ یک پایان تلخ برای پلنگی که ضایعه نخاعی‌اش جراحی شد. به زیستگاهش در گیلان برگشت و در درگیری با حیوان دیگری جان داد.

به گزارش شهروند، صبح سه‌شنبه گروه فیلمبرداری شبکه مستند به دنبال رد پای پلنگ معروف رودسر بودند؛ پلنگی که بهمن‌ماه ٩٥، پس از ٢٠روز گیرکردن در تله سیمی، از مرگ جان به در برد و وقتی به تهران آمد، گروهی برایش مرگ آرام تجویز کردند و گروهی در آرزوی زندگی دوباره او، جراحی‌اش کردند و تا همین دو روز پیش دوام آورد. گروه مستندی که از روز اول پیگیر قصه این پلنگ چهارساله بودند، دو روز پیش، به جسد دریده‌شده «آرزو» رسیدند.

اهالی روستای سجیران در گیلان دو روزی است که غصه آرزو را می‌خورند. آنها نخستین کسانی بودند که او را دیدند و به محیط‌زیستی‌ها خبر دادند که پلنگی بی‌جان به روستا آمده. آرزو در تله‌های سیمی گراز گیر کرده بود، تله‌هایی که هرچه تقلا کنی، سفت‌تر می‌شود. او آن‌قدر در تله انتظار کشیده بود و در طول ٢٠روز چنان لاغر شده بود و تنش از میان چنگک‌های تله بیرون آمد. بعد به منطقه سیاهکلرود رفت و مردم که او را دیدند، از عصر سه‌شنبه که خبر به گوش همه رسیده، اهالی این روستا هم غصه‌دار شده‌اند. بعد از انتقال پلنگ آسیب‌دیده رودسر به تهران، انجمن پزشکان پردیسان که فکر می‌کردند حیوان قابلیت درمان ندارد، مرگ آرام (یوتانایز) را برای او تجویز کرده بودند اما سازمان حفاظت محیط‌زیست و فعالان این حوزه، تصمیم گرفتند آرزو را به زندگی برگردانند. این شد که آرزو در یک بیمارستان خصوصی حیوانات جراحی شد و بعد تحت مراقبت‌های ویژه و بازپروری توانست روی پاهایش بایستد، بدود و حتی شکار کند.

با این تغییرات، ١٤ آبان امسال آرزو را آماده رهاسازی در زیستگاه طبیعی‌اش سجیران دیدند؛ اتفاقی که البته بعضی گروه‌های فعال حوزه درباره آن عجله می‌کردند و مدام هشدار می‌دادند که «دیر شده.» دو روز پیش، دوماه پس از این ماجرا، خبر آمد که آرزو در درگیری با حیوان دیگری کشته شده است. یک پلنگ ماده که به دلیل جراحت و بارش سنگین برف به حاشیه این روستا پناه آورده ‌بود، توسط مسئولان اداره ‌کل حفاظت محیط‌زیست استان گیلان با استفاده از اسلحه بیهوشی زنده‌گیری و روز بعد به مرکز بازپروری حیات‌وحش پردیسان تهران منتقل شد. تاکنون خبری در رابطه با پیگیری متخلفانی که با استفاده از تله، سرنوشتی ناگوار را برای پلنگ رودسر رقم زده‌اند، منتشر نشده است.

چه بر سر آرزو آمد؟
کتایون جهانگیری، مستندساز محیط‌زیست که روز سه‌شنبه همراه گروه فیلمبرداری و دو محیط‌بان برای ثبت تصویر آرزو راهی جنگل «مُرسه» شده بود، ماجرا را روایت می‌کند: «قرار بود در آخرین جایی که با جی‌پی‌اس ردیابی شده بود، با آنتن دستی پیدا کنیم. جی‌پی‌اس ما را به مسیر جنگل مُرسه می‌برد. آنتن دستی نقطه‌ای را نشان می‌داد که بالای سر آن دو کرکس مصری می‌دیدیم. با خودمان گفتیم؛ پلنگ حتما چیزی شکار کرده و دنبال همان نقطه رفتیم. تصمیم گرفتیم اول از شکار او تصویر بگیریم و بعد در مناطقی که حدس می‌زدیم، دنبالش بگردیم. ٥٠-٤٠متر به نقطه مورد نظر مانده بود، برسیم. تصورمان این بود که پلنگ ناگهان از گوشه‌ای سر می‌رسد. به این‌جا که رسید، محیط‌بانان مدام می‌گفتند مواظب باشید، اما محیط‌بان عبدی که جلوتر از ما بود، ناگهان شروع کرد به فریاد‌زدن و «وای وای» سردادن. دوربین را روشن کرده بودیم. فکر می‌کردم شوخی می‌کند، اما آرزو کنار درختی بی‌جان افتاده بود و شب که شد، جسدش را برای کالبدشکافی بردند.»در تصاویر پیداست که تیغ‌های «تشی» در دستان آرزو فرو رفته است. وقتی محیط‌بانان لاشه را معاینه کردند، روی تن و جمجمه سوراخ عمیقی دیدند. بدنش هم شکافته شده و روده‌هایش تازه بیرون ریخته بود؛ این یکی کار کرکس‌هایی بود که بالای جسد پرواز می‌کردند. «معلوم بود تازه مرده، چون بدنش خیلی بو نمی‌داد و هنوز انعطاف داشت.»

چرا در عین این‌که دستگاه جی‌پی‌اس بوق‌هایی در مکان ثابت می‌زد، کسی به موضوع مشکوک نشد؟
سیگنال‌هایی که دستگاه می‌فرستد، مال همان لحظه نیست و مربوط به دو روز پیش از آن است. ما طبق ردیابی و فرکانس‌های قلاده پلنگ دنبالش رفتیم. ما تصور کردیم پلنگ برای خود قلمرویی تعیین کرده و دو روز پیش حتما چیزی شکار کرده است.

روی چه پروژه‌ای کار می‌کردید که به آرزو رسیدید؟
پروژه مستند «پناه جان» که درباره نجات حیات‌وحش و برای شبکه مستند تولید می‌کردیم. از همان ابتدا با آرزو کلید خورد. حالا هم به دنبال این بودیم که دوماه پس از رهاسازی حال و اوضاع پلنگ چطور است. با اتفاقی که پس از دوماه از رهاسازی روی داده، این شبهه به وجود می‌آید که آرزو آمادگی رهاسازی را نداشته است.

این که قابلیت بازگشت به طبیعت داشته، با آن شرایط جسمی را نمی‌توان فعلا پاسخ داد. مسأله اصلی این است که ما در ایران پروژه تعریف‌شده درباره پلنگ نداریم و تنها یک کلیتی درباره حیات‌وحش می‌دانیم. جدا از آمادگی جسمی، آمادگی روانی حیوان هم باید بررسی شود، اما یک مسأله درباره رهاسازی آرزو فشارها و اصرار از سوی فعالان محیط‌زیست بود. آنها طرفدار رهاسازی بودند؛ بحث رسیدن فصل سرد و از دست‌دادن زمان رهاسازی و درعین‌ حال از دست‌رفتن توانایی وفق‌دادن با محیط‌زیست مطرح بود. از طرف دیگر، مگر ما چقدر رهاسازی انجام داده‌ایم؟ چقدر متخصص ویژه حیات‌وحش در گونه‌های خاص داریم؟ هیچ. تجربه جهانی شاید به ما کمک کند اما درنهایت در اقلیم خودمان هم به تجربه نیاز داریم. من معتقدم پشت این تجربه‌های ناموفق کم‌وکسری‌ها مشخص می‌شود. تمام پلنگ‌هایی که ما از دست داده‌ایم، پس از رهاسازی نمرده‌اند. خیلی از آنها در درگیری با حیوانات دیگر شکار می‌شوند.

محیط‌بانان چقدر در این منطقه با پلنگ مواجه می‌شوند؟
هیچ‌کس نمی‌داند چقدر. چون تخمین جمعیت گربه‌سانان آمارگیری ویژه‌ای می‌طلبد و بسیار سخت است. شمارش پلنگ حتی از یوزپلنگ سخت‌تر است. این‌گونه بسیار مخفی‌کار است. زندگی تک‌زیستی دارد.
bato-adv
مجله خواندنی ها