قتل یک دانشجو به خاطر ارتباط پنهانی همسر
مردی که متهم است جوان دانشجویی را به خاطر ارتباط با همسر دومش به قتل رسانده روز گذشته در جلسه محاکمه اش مدعی شد همسرش برای او توطئه چیده است و او قاتل نیست.
در ابتدای جلسه علی عطار نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفر خواست گفت: سه سال قبل در منطقه اسلامشهر جوانی به نام اصغر در خیابان پیدا شد. این جوان که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود توسط عابران به بیمارستان انتقال یافت اما به دلیل خونریزی شدید جان باخت. ماموران که در این خصوص تحقیق کردند متوجه شدند اصغر روز حادثه با زنی به نام نرگس قرار داشت. پلیس نرگس را شناسایی کرد و زن جوان گفت همسرش مرتکب این قتل شده است. نرگس در تحقیقات جزییات ارتباطش با اصغر را نیز فاش کرد.
عطار افزود: با توجه به تحقیقاتی که انجام شده اتهام رضا متهم ردیف اول پرونده به جرم مباشرت در قتل و نرگس متهم ردیف دوم به جرم معاونت در قتل محرز است و من به عنوان نماینده دادستان تهران تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.در ادامه اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای رضا تقاضای صدور حکم قصاص کردند. سپس رضا در جایگاه حاضر شد. وی اتهام قتل را رد کرد و گفت: من اصغر را نکشتم.
من متوجه شده بودم کسی به تلفن همسرم زنگ می زند و برای او مزاحمت ایجاد می کند اما نمی دانستم همسرم خودش هم به این ارتباط علاقه دارد و فکر می کردم واقعاً اصغر مزاحم او شده است. چند بار از همسرم پرسیدم شماره تلفن تو چطور دست این جوان افتاده اما او به من می گفت نمی داند چه کسی این کار را کرده است. من به همسرم خیلی علاقه مند بودم و به او اعتماد کامل داشتم ولی بعد از کشته شدن اصغر در اداره آگاهی فهمیدم همسرم با میل خودش با آن مرد رابطه داشته است.
سپس یکی از شاهدان در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ چند روز قبل از حادثه رضا به من گفت مردی مزاحم همسرش می شود. او به من گفت می خواهد مرد مزاحم را گوشمالی بدهد. من دیگر پیگیر ماجرا نبودم تا اینکه چند روز بعد به من گفت پسرک را گوشمالی دادم البته نمی خواستم او را بکشم می خواستم فقط تنبیه اش کنم. یک ضربه چاقو هم با چاقوی کوچک به او زدم. در حالی که رضا همچنان ادعای این شاهد را هم رد می کرد همسر دومش نرگس در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ من اتهام معاونت در قتل را قبول ندارم. او در مورد آشنایی اش با اصغر گفت؛ مدتی قبل از این ماجرا برادرم بیمار بود و مادرم برادرم را به بیمارستان برده بود.
از بیمارستان با تلفن همراه شخصی به من زنگ زد و توضیح داد که چه اتفاقی افتاده است. بعد از آن مرد جوان مرتب به من زنگ می زد و با من صحبت می کرد. آن فرد اصغر بود. من و اصغر با هم تلفنی صحبت می کردیم و چند بار هم او را بیرون دیدم. نرگس در مورد قراری که با اصغر گذاشته بود، گفت؛ همسرم از من خواست با اصغر قرار بگذارم و من هم بعد از چندین بار تماس موفق شدم با اصغر صحبت کنم و با او قرار بگذارم.
زمانی که اصغر سر قرار آمد رضا به سمت او رفت تا با هم حرف بزنند. رضا به بهانه آدرس پرسیدن نزدیک اصغر شد و من در حالی که داشتم با او راه می رفتم به راهم ادامه دادم و از آنها دور شدم و متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد. وی گفت؛ من نمی دانستم رضا چه قصدی دارد و می خواهد چه کند. فکر می کردم رضا می خواهد با او صحبت کند.
نرگس در مورد اینکه چرا با اصغر ارتباط برقرار کرده است، گفت؛ من و رضا خیلی با هم اختلاف داشتیم. او مرد بد اخلاقی بود و من اصلاً او را دوست نداشتم. این اختلافات آنقدر زیاد بود که من به سمت اصغر کشیده شدم. بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رای وارد شور شدند.