رسول سوری
مروری بر پیشینه نسلهای مختلف جنگندهها

در شرایطی که هنوز جنگندههای نسل پنجم بهطور کامل وارد خدمت نشدهاند نیروی هوایی آمریکا پروژه پژوهشی را شروع کرده برای بررسی طراحی بمبافکن نسل هفتم بی ۳ این بمبافکن قرار است برای سالهای ۲۰۳۵ وارد میدان شود شاید هم تا ۲۰۵۰ طول بکشد این نوید آیندهای هولناک است، چون پیشبینی بمبافکنی برای دو نسل آینده نویددهندهی رشد سریع تکنولوژی است.
تولید جنگندهها از اوایل جنگ جهانی اول آغاز شد. هواپیماها در ابتدا با بدنههای چوبی و سطح پارچهای ساخته میشدند و در نبردها ابتدا از آنها بهعنوان هواپیمای دیدهبان برای راهنمایی توپخانه استفاده میشد، اما خیلی زود نقش و اهمیت هواپیماها در سرنوشت جنگها برای نخبگان نظامی مشخص شد که با مسلح کردن آنها میتوان در مأموریتهای تاکتیکی از آنها استفاده کرد. به مرور در اواخر جنگ جهانی اول جنگندههای پیشرفته تری ساخته شدند و روز به روز بر اهمیت آنها افزوده میشد.
نقش هواپیماهای جنگنده در نقشی بسیار مهم بود تا آنجا که نیروی هوایی نقش اصلی را در شکست دول متحد ایفا کرد. با پایان جنگ جهانی دوم عصر جتهای جنگنده فرا رسید. تولید جنگندههایی با موتور جت در اواخر جنگ در هر دو جبهه متفقین و متحدین آغاز شد، اما دیرتر از آن وارد جنگ شدند که نقش مؤثری در آن ایفا کنند.
جنگندههای امروزی دارای سامانههای پیشرفته الکترونیکی برای ردگیری هدفهای دشمن و جنگ الکترونیک و هدفگیری همزمان چند هدف هستند. این نوع جنگندهها چند منظوره هستند یعنی همزمان هم قابلیت رهگیری و شکار جنگندههای دشمن را دارند و هم میتوانند در نقش یه جنگنده تهاجمی با قابلیت حمله به اهداف زمینی یا دریایی و... عمل کنند. با این اوصاف مروری میکنیم بر نسلهای مختلف جنگندهها از ابتدا تا امروز که عبارتست از:

نسل اول جنگندهها، بیشتر به جنگندههایی اطلاق میگردد که در ابتدای عصر جت و در سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵، یعنی درست بعد از جنگ جهانی دوم و تا زمان پایان جنگ کره تولیدشده و در حقیقت، اولین هواپیماهایی بودند که به موتورهای توربوجت مجهز شدند، اما با این وصف، قادر به شکستن دیوار صوتی نبودند.
این هواپیماها، اگرچه به موتور جت مجهز بودند، اما ازنقطهنظر توانایی و قابلیتهای جانبی، بسیار به همان هواپیماهای پیستونی جنگ جهانی دوم شباهت داشتند و تنها وجه مثبت آنان، توانایی سرعتگیری سریعتر بود. این هواپیماها که از معروفترین آنان میتوان اف-۸۶ سابر آمریکایی که در اختیار نیروی هوایی ایران نیز بود و هواپیمای میگ-۱۵ روسی نام برد؛ اغلب مجهز به رادار نبوده و از همان سلاحهای معمولی توپ، بمبهای فری فال و غیردقیق و راکتهای هدایت نشانده معمولی استفاده مینمودند.
نسل دوم
جنگندههای نسل دوم که در طی سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۰ تولید شدند، هواپیماهایی بودند که سرعت بیشتر، سیستمهای راداری تشخیص هدف و اولین موشکهای هوا به هوای هدایتشونده که سایدوایندر نام داشت و هماکنون نیز از آن به گستردگی استفاده میشود، دارا بودند. این جنگندهها، در حقیقت با به عمل گیری درسهایی که در جنگ کره آموخته شد، طراحی و تولید شدند.
نسل سوم
در حدود سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰، نسل سوم جنگندهها که بیشتر جنگندههایی را که در جنگ ویتنام شرکت جستند، پوشش میدهد، متولد شدند. بیشتر این جنگندهها، اولین هواپیماهایی بودند که چند مأموریتی بوده و قادر به انجام مأموریتهای هوا به هوا و هوا به زمین بهطور همزمان بودند. مشهورترین هواپیمای این نسل که قطعاً همه شما با آن آشنایی کامل دارید، هواپیمای فانتوم اف-۴ در نمونههای مختلف است که به خدمت نیروی هوایی کشورهای بسیاری از جهان ازجمله ایران درآمد.
نسل چهارم
در طی سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، روند رو به رشد تولید جنگندههای چند مأموریتی به طرز قابلتوجهی ادامه یافته و سرانجام منجر به تولید هواپیماهای مشهوری، چون اف-۱۴ تامکت، اف-۱۵ ایگل، اف-۱۶ فالکون، اف-۱۸ هورنت و میگ ۲۹ شد. در این هواپیماها، تأکید بیشتر بر روی قابلیت مانوردهی هوایی و نبردهای نزدیک یا داگ فایت بود تا سرعتهای بالاتر، به همین جهت این جنگندهها در نبردهای هوا به هوا بسیار چابک و چالاک هستند.
نسل چهار و نیم (۴.۵++)
مابین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ نیز جنگندههایی بسیار مشابه جنگندههای نسل چهارم، اما با قابلیتهای بهبودیافته و سیستمهای پیشرفتهتر مانند هواپیماهای سوپر هورنت، یوروفایتر تایفون و رافال تولید گشتند که به جنگندههای نسل چهار و نیم مشهورند. از سال ۲۰۰۰ تا زمانی که هنوز مشخص نیست، نسل بسیار جدید با نام نسل پنجم جنگندهها پدید آمده که به واقعیت باید اعتراف کرد که این جنگندهها، سلطان واقعی آسمان هستند.
نسل پنجم
نسل پنجم که بهطور نمونه میتوان به اف ۲۲ رپتور و اف-۳۵ لایت نینگ آمریکایی اشاره نمود، خلبان دید کاملی را از صحنه نبرد بهوسیله سیستمهای اویونیکی پیشرفته پیش روی خود داشته و میدان را کاملاً در کنترل خود دارد. مهمترین ویژگی جنگندههای نسل پنجم، همان ویژگی پنهانکاری و رادار - مخفی است که به بقا پذیری جنگنده کمک شایانی مینماید.
مطالعه و بررسی بر روی نسل ۶
نیروی هوایی آمریکا همواره سعی در حفظ برتری خود نسبت به رقیبان داشته و برای تحقق این امر، ضمن داشتن بهترین و سنگینترین آموزشها برای خلبانانش، برترین جنگندههایی که آسمان به خود دیده را ساخته است. در حال حاضر پادشاه راستین آسمانها جنگنده اف ۲۲ رپتور است که از سال ۲۰۰۵ وارد خدمت در نیروی هوایی آمریکا شد. رپتور اولین جنگنده نسل ۵ عملیاتی و تنها جنگنده از نسل خود است که به توان عملیاتی کامل خود رسیده است. باوجوداینکه رپتور نسبت به جنگندههای فعلی و آنها که تا چند سال دیگر توسط کشورهای رقیب عملیاتی خواهند شد، برتری دارد، اما آمریکا تصمیم به ساخت جایگزینی برای آن دارد.
ایالاتمتحده آمریکا همواره سعی داشته تا پاسخ جنگندههای رقیب خود را با جنگندههایی یک نسل جلوتر بدهد. برای نمونه، هنگامیکه شوروی جنگنده رهگیر نسل۳ میگ-۲۵ را در اختیار داشت، آمریکا جنگندههای نسل ۴ را وارد خدمت کرد و هنگامیکه شوروی تلاش در ساخت جنگندههای نسل ۴ داشت، آمریکا دستبهکار طراحی جنگندههای نسل ۵ شد. در حال حاضر که رقیبان یعنی چین و روسیه مشغول تکمیل طرح جنگندههای نسل ۵ خود و نزدیک به زمان عملیاتی کردن آن هستند، نیروی هوایی آمریکا نیز در پایان مرحله بررسی نیازمندیهای فناوری برای ساخت جنگنده نسل ۶ است.
در شرایطی که هنوز جنگندههای نسل پنجم بهطور کامل وارد خدمت نشدهاند نیروی هوایی آمریکا پروژه پژوهشی را شروع کرده برای بررسی طراحی بمبافکن نسل هفتم بی ۳ این بمبافکن قرار است برای سالهای ۲۰۳۵ وارد میدان شود شاید هم تا ۲۰۵۰ طول بکشد این نوید آیندهای هولناک است، چون پیشبینی بمبافکنی برای دو نسل آینده نویددهندهی رشد سریع تکنولوژی است.
در حال حاضر بیشترین بار مسئولیت بمبافکنهای امریکا به عهدهی بمبافکنهای فوق سنگین بی ۵۲ است که باوجودی که ضدرادار نیست، اما بیشترین میزان محموله را میتواند حمل کند برای مأموریتهایی که نیاز بهسرعت عمل و پنهانکاری دارند از بی ۱ استفاده میکند و در مأموریتهای ویژه از بی ۲.
باید توجه داشت نگهداری از بمبافکنها بسیار هنگفت و هزینهبر است بهطور مثال آمریکا حدود ۲۰ فروند بمبافکن بی ۲ در اختیار دارد (قیمت هرکدام ۲ میلیارد دلار) که هزینه پرواز آنها بسیار زیاد است (هر پرواز در حدود ۱ میلیون دلار) که همین هزینه بالای نگهداری باعث شده در حال حاضر هماکنون بیش از ۱۲ فروند از آنها فعال نباشد که آنهم قرار است حداکثر تا سال ۲۰۲۰ فعال باشند. بمبافکنهای بی ۵۲ باوجودی که بیش از ۵۰ سال عمر دارند هنوز بهصرفهترین گزینه برای نیروی هوایی امریکا بشمار میآیند و گفته میشود تا ۲۰۵۰ هم در خدمت خواهند بود.
امکان زیادی دارد بی ۱ها هم تا ۲۰۵۰ در خدمت باقی بمانند، اما بمبافکنهای بی ۲ باوجودی که پیشرفتهتر هستند بهزودی از رده خارج خواهند شد بنابراین نیروی هوای تا سال ۲۰۳۰ الا ۲۰۵۰ نیاز به جایگزینی بمبافکنهایش با یک بمبافکن فوق مدرن که در عین کارآمدی کمهزینه بوده و بتواند هم با خلبان و هم بدون خلبان پرواز کند و بدون محدودیت به هرجا برود. دیگر بحثی که در مورد این بمبافکن مطرح است امکان هوافضاپیما بودن آن است یعنی بتواند همچون شاتلها از جو خارج شود که در این صورت اولین فضاپیمای مسلح خواهد بود یعنی بتواند حتی ماهوارهها را نیز هدف قرار دهد و یا حتی کار شاتلهایی همچون ایکس ۳۳ را به انجام رساند.
باید توجه داشت به هر صورت این بمبافکن چندان ارزان نخواهد بود، چون فقط ۳۵ میلیون دلار هزینه تحقیقات اولیه آن است. در مورد تسلیحات گفتههای در مورد افکان نصب لیزر هوابرد در آن برای نابودی اهداف (در مورد لیزر هوابرد بعداً شرح خواهم داد) و یا استفاده از امواج مایکرو ویو (HPM) در آن شنیده میشود که در صورت واقعیت باید فیلمهای علمی تخیلی با سلاحهای لیزری را جدی بگیریم.
به هر صورت بی ۳ پرندهای خواهد بود که اوج نبوغ و خلاقیت را در خود داشته باشد و نمادی کامل از سلاحهای جنگی هولناک در آیندهای کمتر ۵۰ سال است.
جمع بندی
هماکنون سرمایهگذاری و تمرکز بر روی ساخت جنگندههای پیشرفته به رقابت تسلیحاتی جدیدی در بین کشورها منجر شده است. رقابتی که فقط مختص امریکا و روسیه نیست بلکه سایر کشورها هم در حال ورود به این عرصه هستند. برای مثال کشورهایی نظیر چین با سرمایهگذاری روی جنگندههای نسل پنجم جی ۲۰ و جی ۳۱، هند با پروژه نسل پنجم FGFA (با همکاری روسیه)، ژاپن جنگنده ATD-X را با استفاده از توان تکنولوژیکی بومی خود و... به پیش میبرند.