bato-adv
کد خبر: ۳۷۶۹۲۳

درخواست دختر جوان برای ازدواج با یک قاتل

«دوستم آن روز با فردی که از اراذل و اوباش بود قرار دعوا گذاشته بود. من هم همراهش رفتم، اما آن شخص سر قرار نیامد. بعد از آن دو نفری به خانه ما رفتیم و مشروب خوردیم. در شرایطی که در حالت عادی قرار نداشتیم دعوا کردیم و من با قمه او را کشتم، بعد جسد را از خانه خارج کردم».
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۶ - ۲۱ مهر ۱۳۹۷
دختری جوان با مراجعه به دادسرای جنایی اعلام کرد قصد دارد با فردی که مرتکب قتل عمد شده است، ازدواج کند، به همین دلیل می‌خواهد با او در زندان ملاقات کند.
 
به گزارش شرق، این دختر گفت: از مدت‌ها قبل به این متهم علاقه داشته و دو نفری قرار ازدواج گذاشته بودند و او هنوز به عهدی که بسته پایبند است. متهم که جواد نام دارد، مرداد امسال به اتهام قتل دوستش دستگیر شد.
 
این پرونده از روز ۱۸ تیر با کشف جسد جوانی ناشناس در کانال آب در شرق تهران گشوده شد و درحالی‌که ابتدا سرنخی از هویت مقتول وجود نداشت، یک روز بعد زنی با مراجعه به کلانتری نبرد از گم‌شدن فرزندش خبر داد. مشخصاتی که او از پسرش ارائه داد با مشخصات جسد هم‌خوانی داشت،
 
به‌این‌ترتیب هویت مقتول فاش شد. کارآگاهان در ادامه فهمیدند مقتول آخرین‌بار سوار بر وانت دوستش، جواد و همراه او دیده شده است. وقتی مأموران سراغ جواد رفتند فهمیدند او وانت را فروخته و از زمان قتل ناپدید شده است. به‌همین‌دلیل احتمال دست‌داشتن او در این جنایت قوت گرفت و تلاش‌ها برای دستگیری این فرد وارد مرحله‌ای تازه شد تا اینکه متهم روز ۱۳ مرداد خودش را تسلیم پلیس کرد و گفت: دوستش را کشته است.
 
جواد گفت: دوستم آن روز با فردی که از اراذل و اوباش بود قرار دعوا گذاشته بود. من هم همراهش رفتم، اما آن شخص سر قرار نیامد. بعد از آن دو نفری به خانه ما رفتیم و مشروب خوردیم. در شرایطی که در حالت عادی قرار نداشتیم دعوا کردیم و من با قمه او را کشتم، بعد جسد را از خانه خارج کردم.
 
متهم در ادامه صحنه قتل را هم بازسازی کرد و به دستور بازپرس روانه زندان شد. رسیدگی به این پرونده ادامه داشت تا اینکه هفته گذشته دختری جوان به دادسرای جنایی مراجعه کرد و گفت: قصد دارد با جواد ازدواج کند. او گفت: من و جواد همدیگر را دوست داریم و از مدت‌ها قبل قرار ازدواج گذاشته بودیم، حالا هم با اینکه می‌دانم او مرتکب قتل شده و حکمش به احتمال زیاد قصاص است، نظرم تغییری نکرده و می‌خواهم با او ازدواج کنم. به همین دلیل باید به ملاقاتش بروم تا مقدمات ازدواج را انجام بدهم. بازپرس بعد از شنیدن حرف‌های این دختر اجازه ملاقات را صادر کرد.
bato-adv
مجله خواندنی ها