موج پلمب منقل خانه‌ها
اولین پاتوق در نزدیکی هسته مرکزی شهر بود. سرکشی‌های متعدد از پاتوق نشان می‌داد این خانه محل استعمال مواد مخدر است. زن و شوهر به همراه دختر ۲۷ ساله خود، خانه‌ای برای مصرف شیشه و کراک مشتری هایشان فراهم کرده بودند. وقتی با مقام قضایی و ماموران پلیس به محل رسیدیم خبری از صاحبخانه نبود و وقتی هم در پلمب شد، مرد خانواده از سر کوچه فقط تماشاگر بود، انگار نه انگار که در خانه اش پلمب می‌شود. «این ملک تا اطلاع ثانوی جهت پیشگیری از وقوع جرم به دستور مقام محترم قضایی پلمب خواهد بود».
با ورود دادستانی، شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر و پلیس مبارزه با مواد مخدر و با بررسی اطلاعات به دست آمده توسط پلیس و نهاد‌های اطلاعاتی و امنیتی و با حضور جانشین دادستان در دادگاه انقلاب استان، سه پاتوق مواد مخدر در بیرجند پلمب شد و تعدادی از گردانندگان این خانه‌های سیاه دستگیر شدند.
به گزارش خراسان، اولین پاتوق در نزدیکی هسته مرکزی شهر بود. سرکشی‌های متعدد از پاتوق نشان می‌داد این خانه محل استعمال مواد مخدر است. زن و شوهر به همراه دختر ۲۷ ساله خود، خانه‌ای برای مصرف شیشه و کراک مشتری هایشان فراهم کرده بودند. وقتی با مقام قضایی و ماموران پلیس به محل رسیدیم خبری از صاحبخانه نبود و وقتی هم در پلمب شد، مرد خانواده از سر کوچه فقط تماشاگر بود، انگار نه انگار که در خانه اش پلمب می‌شود. «این ملک تا اطلاع ثانوی جهت پیشگیری از وقوع جرم به دستور مقام محترم قضایی پلمب خواهد بود».
هنوز دقایقی از بسته شدن این سردمخانه نگذشته بود که جمعی از اهالی برای تشکر نزد ماموران و مسئولان آمدند. یکی گفت: ۱۰ سال است که ساکنان این خانه آسایش را از ما گرفته اند.
دیگری هم ضمن قدردانی از این اقدام این طور گفت که دختر دبیرستانی دارم و برای رفتن به مدرسه هر روز باید خودم او را همراهی کنم.
این جا بسیاری از افراد از هر قشری رفت و آمد داشتند و امنیت جانی نداشتیم. این خانه برای ما آبرویی نگذاشته است و اگر می‌خواهیم آدرس بدهیم همه می‌گویند اون کوچه ...؟ شما امروز این خانه را پلمب می‌کنید و امیدواریم فردا باز نشود و اگر امکان دارد این خانه را تخریب کنید و خاک آن را هم از این کوچه ببرید که مایه ننگ است.
نامزدم مرا در بلا انداخت
دومین پاتوق که با مشارکت اهالی یکی از کوچه‌های خیابان مدرس شناسایی شده بود با حضور جانشین دادستان در دادگاه انقلاب استان، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر و پلیس مبارزه با مواد مخدر بسته شد.
گویا مشتریان این سردمخانه تازه رفته بودند، چون بساط وسایل استعمال مواد مخدر در اتاق پهن بود. زن میان سال خود را صاحب منزل معرفی کرد و قسم خورد که این جا کسی رفت و آمد ندارد. این وسایل متعلق به خودم است، این بلا را نامزدم بر سرم درآورد، او خود را عاشق من داشت و، چون چاق بودم پیشنهاد لاغری با مصرف مواد مخدر را داد.
تا جایی که پول داشتم عاشقم بود، اما یک شب برای همیشه مرا ترک کرد و حالا به جرم حمل مواد مخدر در زندان به سر می‌برد. در ادامه صاحبخانه به همراه خواهر و دوستش که در آن جا حضور داشتند به دادگاه انقلاب منتقل شدند و دومین سردمخانه با نصب بنر و کلیشه رنگی پلمب شد.
آغل دام در خانه
از همان ابتدای ورود به کوچه بوی ناخوشایندی به مشام می‌رسید. ماموران زنگ در منزل را به صدا درآوردند، جوانی در را باز کرد و وقتی با مامور پلیس رو به رو شد سری تکان داد.
در دالان ورودی منزل دو موتورسیکلت پارک بود. بعد از طی کردن دالان در کنار سالن باریک در یکی از اتاق‌ها فردی در حال استعمال مواد بود و در اتاق رو به رو خانمی جوان در حال جمع آوری وسایل بود. حیاط به همه چیز شباهت داشت جز حیاط خانه.
در گوشه‌ای از حیاط آغل گوسفندان، قفسه‌ای پر از مرغ و اردک و خرگوش‌هایی که در حال جست و خیز بودند قرار داشت و دیگر اتاق‌ها محل جمع آوری اقلام ضایعاتی شده بود.
یکی از ماموران می‌گوید: اگر در خانه بسته باشد مشتریان این خانه از پشت بام وارد منزل می‌شوند و مواد مخدر مصرف می‌کنند. منزل متعلق به خانمی است که دوران محکومیتش را در زندان سپری می‌کند.
فرزند بزرگش موضوع مواد مخدر و خرده فروشی را در خانه رد می‌کند و وقتی با جانشین دادستان استان روبه رو می‌شود می‌گوید: تازه از زندان آزاد شده ام. هنگام نصب بنر و پلمب این پاتوق، خانم مسنی از همسایه‌های این منزل با صدای بلند گفت که خدا خیرتان بدهد. این خانه محل رفت و آمد افرادی است که اگر شما هم ببینید دلتان درد می‌گیرد. آقایان و خانم‌های جوان در می‌زنند و از لای در پول رد و بدل می‌شود و مواد مخدر تحویل می‌گیرند. مرد میان سالی هم می‌گوید: منزل من رو به روی این خانه است، اما آسایش و امنیت نداریم.
هرگز نمی‌توانم خانه ام را خالی بگذارم، چون افرادی که به این خانه (پاتوق) رفت و آمد دارند دست به هر کاری می‌زنند. می‌خواستم ملکم را بفروشم، اما وقتی با بنر پلمب روبه رو شدم کمی دلم آرام گرفت. در پلمب این سه پاتوق، شش نفر از اعضای اصلی توزیع کننده مواد مخدر دستگیر و برای درمان به کمپ‌های ترک اعتیاد بانوان و آقایان معرفی شدند.
پلمب پاتوق‌ها ادامه دارد
دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان هم درباره پلمب پاتوق‌های مواد مخدر گفت: در بازدید‌های میدانی مشاهده شد که مالکان برخی خانه‌ها سبب ایجاد مزاحمت برای اهالی محل شده اند و مردم نیز با مراجعات حضوری و ارسال نامه‌های کتبی از این وضعیت شکایت داشتند.
«مقدس» با اشاره به این که بازدید‌های میدانی مشترک نیز موید این بود که این مکان‌ها به کانون فساد در زمینه‌های مختلف تبدیل شده است افزود: برخورد قاطع و بازدارنده با گردانندگان این اماکن در دستور کار قرار گرفت و با همکاری و مشارکت مردم و با تشریفات قانونی سه پاتوق در بیرجند پلمب شد.
وی با بیان این که پلمب دیگر پاتوق‌ها با قدرت و قاطعیت ادامه خواهد داشت افزود: مالکان این مکان‌ها نیز تحت تعقیب قانونی قرار خواهند گرفت.
به گزارش خراسان، اولین پاتوق در نزدیکی هسته مرکزی شهر بود. سرکشی‌های متعدد از پاتوق نشان می‌داد این خانه محل استعمال مواد مخدر است. زن و شوهر به همراه دختر ۲۷ ساله خود، خانه‌ای برای مصرف شیشه و کراک مشتری هایشان فراهم کرده بودند. وقتی با مقام قضایی و ماموران پلیس به محل رسیدیم خبری از صاحبخانه نبود و وقتی هم در پلمب شد، مرد خانواده از سر کوچه فقط تماشاگر بود، انگار نه انگار که در خانه اش پلمب می‌شود. «این ملک تا اطلاع ثانوی جهت پیشگیری از وقوع جرم به دستور مقام محترم قضایی پلمب خواهد بود».
هنوز دقایقی از بسته شدن این سردمخانه نگذشته بود که جمعی از اهالی برای تشکر نزد ماموران و مسئولان آمدند. یکی گفت: ۱۰ سال است که ساکنان این خانه آسایش را از ما گرفته اند.
دیگری هم ضمن قدردانی از این اقدام این طور گفت که دختر دبیرستانی دارم و برای رفتن به مدرسه هر روز باید خودم او را همراهی کنم.
این جا بسیاری از افراد از هر قشری رفت و آمد داشتند و امنیت جانی نداشتیم. این خانه برای ما آبرویی نگذاشته است و اگر می‌خواهیم آدرس بدهیم همه می‌گویند اون کوچه ...؟ شما امروز این خانه را پلمب می‌کنید و امیدواریم فردا باز نشود و اگر امکان دارد این خانه را تخریب کنید و خاک آن را هم از این کوچه ببرید که مایه ننگ است.
نامزدم مرا در بلا انداخت
دومین پاتوق که با مشارکت اهالی یکی از کوچه‌های خیابان مدرس شناسایی شده بود با حضور جانشین دادستان در دادگاه انقلاب استان، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر و پلیس مبارزه با مواد مخدر بسته شد.
گویا مشتریان این سردمخانه تازه رفته بودند، چون بساط وسایل استعمال مواد مخدر در اتاق پهن بود. زن میان سال خود را صاحب منزل معرفی کرد و قسم خورد که این جا کسی رفت و آمد ندارد. این وسایل متعلق به خودم است، این بلا را نامزدم بر سرم درآورد، او خود را عاشق من داشت و، چون چاق بودم پیشنهاد لاغری با مصرف مواد مخدر را داد.
تا جایی که پول داشتم عاشقم بود، اما یک شب برای همیشه مرا ترک کرد و حالا به جرم حمل مواد مخدر در زندان به سر می‌برد. در ادامه صاحبخانه به همراه خواهر و دوستش که در آن جا حضور داشتند به دادگاه انقلاب منتقل شدند و دومین سردمخانه با نصب بنر و کلیشه رنگی پلمب شد.
آغل دام در خانه
از همان ابتدای ورود به کوچه بوی ناخوشایندی به مشام می‌رسید. ماموران زنگ در منزل را به صدا درآوردند، جوانی در را باز کرد و وقتی با مامور پلیس رو به رو شد سری تکان داد.
در دالان ورودی منزل دو موتورسیکلت پارک بود. بعد از طی کردن دالان در کنار سالن باریک در یکی از اتاق‌ها فردی در حال استعمال مواد بود و در اتاق رو به رو خانمی جوان در حال جمع آوری وسایل بود. حیاط به همه چیز شباهت داشت جز حیاط خانه.
در گوشه‌ای از حیاط آغل گوسفندان، قفسه‌ای پر از مرغ و اردک و خرگوش‌هایی که در حال جست و خیز بودند قرار داشت و دیگر اتاق‌ها محل جمع آوری اقلام ضایعاتی شده بود.
یکی از ماموران می‌گوید: اگر در خانه بسته باشد مشتریان این خانه از پشت بام وارد منزل می‌شوند و مواد مخدر مصرف می‌کنند. منزل متعلق به خانمی است که دوران محکومیتش را در زندان سپری می‌کند.
فرزند بزرگش موضوع مواد مخدر و خرده فروشی را در خانه رد می‌کند و وقتی با جانشین دادستان استان روبه رو می‌شود می‌گوید: تازه از زندان آزاد شده ام. هنگام نصب بنر و پلمب این پاتوق، خانم مسنی از همسایه‌های این منزل با صدای بلند گفت که خدا خیرتان بدهد. این خانه محل رفت و آمد افرادی است که اگر شما هم ببینید دلتان درد می‌گیرد. آقایان و خانم‌های جوان در می‌زنند و از لای در پول رد و بدل می‌شود و مواد مخدر تحویل می‌گیرند. مرد میان سالی هم می‌گوید: منزل من رو به روی این خانه است، اما آسایش و امنیت نداریم.
هرگز نمی‌توانم خانه ام را خالی بگذارم، چون افرادی که به این خانه (پاتوق) رفت و آمد دارند دست به هر کاری می‌زنند. می‌خواستم ملکم را بفروشم، اما وقتی با بنر پلمب روبه رو شدم کمی دلم آرام گرفت. در پلمب این سه پاتوق، شش نفر از اعضای اصلی توزیع کننده مواد مخدر دستگیر و برای درمان به کمپ‌های ترک اعتیاد بانوان و آقایان معرفی شدند.
پلمب پاتوق‌ها ادامه دارد
دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان هم درباره پلمب پاتوق‌های مواد مخدر گفت: در بازدید‌های میدانی مشاهده شد که مالکان برخی خانه‌ها سبب ایجاد مزاحمت برای اهالی محل شده اند و مردم نیز با مراجعات حضوری و ارسال نامه‌های کتبی از این وضعیت شکایت داشتند.
«مقدس» با اشاره به این که بازدید‌های میدانی مشترک نیز موید این بود که این مکان‌ها به کانون فساد در زمینه‌های مختلف تبدیل شده است افزود: برخورد قاطع و بازدارنده با گردانندگان این اماکن در دستور کار قرار گرفت و با همکاری و مشارکت مردم و با تشریفات قانونی سه پاتوق در بیرجند پلمب شد.
وی با بیان این که پلمب دیگر پاتوق‌ها با قدرت و قاطعیت ادامه خواهد داشت افزود: مالکان این مکان‌ها نیز تحت تعقیب قانونی قرار خواهند گرفت.
