صالحیامیری: موضوع حمید عارف تهاجم سیاسی بود
آقای مهندس عارف به همراه تعدادی دیگر از هنرمندان و دانشگاهیان دراینباره فعالیتهایی را از گذشته داشتهاند؛ بهویژه برای تولید فیلمهایی که مضامین صلح و ورزش در آنها برجسته باشد. البته این کمیسیون تاکنون تشکیل نشده است و اعضای آن هنوز قطعیت پیدا نکردهاند. به اعتقاد من، این تهاجم بیشتر جنبه سیاسی داشت تا جنبه کارشناسی؛ چون هنوز کمیسیونی شکل نگرفته و فعالیتی انجام نشده است که آن را نقد کنند.
همیشه هر مدیر یا رئیسی که قرار باشد مدیریت مؤسسهای را بر عهده بگیرد، برای خودش چندین اصل را تعریف میکند. شما برای ریاست بر کمیته بینالمللی المپیک چه اصولی را برای خودتان تعریف کردید؟
ما چند اصل را بهعنوان آغاز مسیر حرکت انتخاب کردیم. اولین اصل، انسجام در داخل نهادهای ورزشی است؛ نهادهای ورزشی یعنی دولت، وزارت ورزش، فدراسیونها و کمیته ملی المپیک. نکته دوم ثبات و آرامش در ورزش است. ورزش در 40 سال گذشته از مناقشه رنج برده است. بخش زیادی از انرژی ورزش در این سالها صرف پرداختن به حاشیه و تقابل با یکدیگر شده است. این حاشیه همیشه فربهتر از متن بوده است، اما امروز حاشیه تقریبا به صفر رسیده است؛ یعنی واقعا حاشیهای وجود ندارد.
اینجا بحث توسعه دیپلماسی ورزش با هدف ایجاد فرصتهای جدید و کسب کرسیهای بینالمللی است. ما در 10 ماه گذشته سه سفر خارجی داشتیم و در مجموع بیش از 20 ملاقات. در این ملاقاتها دو هدف اساسی را دنبال میکردیم؛ اول، اعتمادسازی و کاهش تهدید برای ورزش قهرمانی و دوم، کسب امکانات و امتیازات برای ورزش قهرمانی. این مذاکرات دو دستاورد عمده داشت: اول، شناخت قویتر و شفافتر نهادهای بینالمللی نسبت به واقعیتها و ظرفیتهای ورزش قهرمانی ایران. از آقای باخ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک، تا شیخ احمد، رئیس شورای المپیک آسیا و سایرین همه یک حرف اساسی داشتند و آن اینکه هیچکس نمیتواند ظرفیت ورزش ایران را در دنیا نادیده بگیرد.
چالش ورزش ما با عربستان قبل از اینکه چالش ورزشی باشد، چالش سیاسی است؛ بنابراین حل آن نیز در چارچوب بازتعریف روابط سیاسی امکانپذیر خواهد بود. این پدیدهای نیست که از ورزش وارد حوزه سیاست شده باشد؛ بلکه برعکس از حوزه سیاسی وارد ورزش شده است و به نظر من باید مسئله را با تدبیر و درک از شرایط منطقهای حلوفصل کنیم.
بله، ما در بحث فوتبال به فیفا شکایت کردیم و آن را به CAS (دادگاه بینالمللی ورزش) آوردیم. من معتقدم برای بازی با عربستان، هم در تهران و هم در ریاض مشکل نداریم و باید این را بپذیریم که ما در حوزه ورزش میتوانیم زمینهساز دیپلماسی سیاسی شویم؛ چنانکه آقای باخ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک، توانست با پرچم سفید عامل وحدت دو کره شود و دو کشور بازیهای زمستانی را با هم برگزار کردند.
حضور زنان ما در ورزش ملی و بینالمللی افزایش چشمگیری داشته است. البته زنان ما شایسته جایگاهی بهتر از این هستند. در المپیک جوانان در بوئنوسآیرس، 49 نفر اعزامی داشتیم که 14 نفر آنها زن بودند. در بازیهای آسیایی جاکارتا، از مجموع 380 نفر اعزامی، صد نفر خانم بودند. استراتژی ما این است که در یک دوره حداکثر 10 ساله، هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی برابری جنسیتی ایجاد کنیم. اگر بتوانیم در دوره بازیهای بعدی جمعیت زنان را از 25 درصد فعلی به 35 درصد و نهایتا 50 درصد برسانیم، به این معناست که برابری جنسیتی شکل گرفته است. اگر بتوانیم این روند را در المپیک 2020 و 2024 تداوم دهیم، نهایتا در یک پروسه 10 ساله میتوانیم مانند بسیاری از کشورهای آسیایی برابری جنسیتی داشته باشیم. ما در شرایطی در عرصه بینالمللی ظاهر میشویم که چین، کره و ژاپن دستکم نیمی از مدالهایشان متعلق به خانمهاست و ما حدود 20 تا 25 درصد از مدالهایمان متعلق به زنان است. از این منظر اگر زنان ما در عرصه بینالمللی و آسیایی بدرخشند، میتوانند در ارتقای جایگاه ایران نقش مؤثری ایفا کنند.
در بحث حضور زنان در ورزشگاهها ما معتقد هستیم که نباید نگاه جنسیتی داشته باشیم. حضور زنان در ورزشگاهها یک نیاز اجتماعی است. البته ما در حوزه فقهی دخالتی نداریم؛ ولی انتظار ما از حوزه این است که با توجه به شرایط حاضر، نیاز زنان و واقعیتهای موجود در این فضا، زمینه لازم برای حضور حداکثری زنان را فراهم کنند؛ بهعنواننمونه در بازی ایران و پرتغال، با وجود حجم گسترده حضور خانوادهها در ورزشگاه آزادی برای تماشای زنده این دیدار، هیچگونه چالشی نداشتیم. در حقیقت برشی از جامعه تهران آن شب در ورزشگاه حضور پیدا کردند و همه با احساس مشترک تیم ملی را تشویق کردند. در بازی با رقیب ژاپنی در فینال لیگ قهرمانان آسیا هم هیچگونه رفتار ناهنجاری مشاهده نشد؛ ضمن اینکه این امر یک مطالبه بینالمللی نیز هست و در صورت نپذیرفتن آن حتما باید هزینههایی را بپذیریم.
ما در ذیل کمیته ملی المپیک دارای 15 کمیسیون هستیم که درمجموع 150 نفر از نخبگان و فرهیختگان و اصحاب ورزش در آن فعال هستند. کمیسیون فرهنگی، کمیسیون رسانه، کمیسیون زنان، کمیسیون ورزشکاران، کمیسیون حقوقی و...، این کمیسیونها جنبه مشورتی دارند و بازوی مشورتی کمیته ملی المپیک هستند. یکی از این کمیتههای 15گانه، کمیته «صلح و ورزش» است که در راستای تحقق یکی از سیاستهای IOC مبنیبر توسعه صلح از طریق ورزش طراحی شده.