امیر تتلو؛ چطور از زیر زمین به گرجستان رسید!

به تتلو مجوز ندادیم. ولی کاش بازیاش هم نمیدادیم. سوءاستفاده هم نمیکردیم. از زیرزمین نمیکشیدیمش روی ناو جنگی. نبردیمش توی کمپینهای انتخاباتی. برای پست اینستاگرام نمیفرستادیمش بازداشت. حکم سنگین نمیبریدیم. نامه فدایت شوم نمینوشتیم. نمیکوبیدمش توی سر مخالفان. مصاحبه پشت مصاحبه نمیگرفتیم. هندوانه زیر بغلش نمیگذاشتیم. فراریاش نمیدادیم. روانیاش نمیکردیم.

کنسرت تفلیس جنجالی شد. اینستاگرام پر شد از هشتگ تتلو. هشتگ کنسرت تتلو. هشتگ فحشها رکیک تتلو!
گرجستانیها عصبانی شدند. گفتند: خواننده ایرانی علنی "گل" کشیده. بیآبرویی کرده. ما را مسخره کرده. فرهنگ را لگدمال کرده. اعتراضشان را بردند جلوی سفارت ایران. سفارت هم دست به کار شد، بیانیه داد: که ما هیچکارهایم! این ایرانینمای بیتربیت پرونده قضایی داد. حکم زندان دارد. مجوز هم نداشته و ندارد...
هیچکس نپرسید ایرانینمای بیمجوز را چرا بارها و بارها نشاندید جلوی دوربین برای مصاحبه. از اخبار ۲۰:۳۰ تا بی بی سی فارسی. از برنامه رضارشیدپور تا تلویزیونهای اینترنتی. دعوتش کردید اینجا و آنجا. این ور آب و آن ور آب. اگر بیتربیت بود چرا انقدر پررنگ شد؟
نگاه اول
گفتند: تتلو را عاصی کردیم. نه؛ تتلو از اول هم عاصی بود. اما تا نرفت پشت بلندگو هرچه از دهانش درآمد هوار نکشید، نفهمیدیم. یا به رویمان نمیآوردیم. به رویمان نمیآوردیم که او زیرزمینیخوان است. بیمجوز است. خواننده ملی شد. هنرمند جوانپسند. طرفدار جناح سیاسی. مبلغ مذهبی. عالم علوم غیبیه. ملاک حق علیه باطل! همه این بال و پرها را به یک عاصی دادیم.
تتلو اینجا کنسرت نداشت، ولی خیلی بالاتر از کنسرت داشت. مگر خواننده زیرزمینی کم داریم؟ با همه همین قدر مهربانیم؟ از تتلو مؤدبتر خیلیست. با همه همینقدر منعطفیم؟ یا فقط خل و چلها؟! آنها که وقتش به دردمان میخورند؟!
تتلو یک گوشهای با طرفدارانش بغ بغو میکرد. بهتر نبود مسیر خودش را میرفت؟ انقدر در باغ سبز نمیدید؟ این شاخه آن شاخه نمیپرید؟
توی زیرزمینش سرک کشیدیم؛ تو بدی، چون خالکوبی داری. خوبی، چون برای امام رضا خواندهای. بدی، چون با دخترهای بدحجاب عکس داری. خوبی، چون فالوور داری. حالا بیا خالکوبیهایت را بپوشان. بیا حجاب تبلیغ کن. بیا تل بزن. بیا تل نزن. بیا صورتت رو رنگ کن. مدافع حقوق حیوانات شو. بیا انتقاد کن.
تتلو فقط یک رپر بود. یکی از همانها که توی شعر بیسر و ته هم میگویند. فحش هم میدهند. یکی از جوانهای عاصی که به هر شاخهای چنگ میزنند.
نگاه دوم
گفتند: این حرفها را همه میزنند. چرا تتلو بد شد؟
نه فقط تتلو، هر که میگوید بددهن است. به بددهن، میکروفن نمیدهند نعره بکشد. ادبیات لجامگسیخته جایش استودیوهای زیرزمینی است. همانجا که بود و ما میخواستیم نباشد.
البته که "حرف بد، مصلحت آن است که مطلق نزنیم"، اما حکایت بعضی حرف ها، حکایت گل کشیدن در گرجستان است. توی پستو مشکلی نیست. علنی که شد قشقرق میشود.
خواننده زیرزمینی
تتلو نه سرسپرده میرحسین بود نه رئیسی. نه طرفدار حجاب بود نه بیحجابی. نه مدافع حرم بود نه کافر واجبالقتل (آنطور که حمید رسایی گفته).
یک خواننده بود که یکی از موسیقیاش خوشش نمیآمد و چند نفر خوششان میآمد. یکی طرفدارش نبود، ولی منکر طرفدارانش هم نبود.
خواننده زیرزمینی یا باید شجاعانه مجوز بگیرد. پای خوب و بدش بایستد. یا مصلحت اندیشانه نگیرد. پایش را هم اندازه گلیمش دراز کند.
به تتلو مجوز ندادیم. ولی کاش بازیاش هم نمیدادیم. سوءاستفاده هم نمیکردیم. از زیرزمین نمیکشیدیمش روی ناو جنگی. نبردیمش توی کمپینهای انتخاباتی. برای پست اینستاگرام نمیفرستادیمش بازداشت. حکم سنگین نمیبریدیم. نامه فدایت شوم نمینوشتیم. نمیکوبیدمش توی سر مخالفان. مصاحبه پشت مصاحبه نمیگرفتیم. هندوانه زیر بغلش نمیگذاشتیم. فراریاش نمیدادیم. روانیاش نمیکردیم.
تتلو ایرانینمای بیتربیت نبود. یک جوان ایرانی بود که "خواننده زیرزمینی" بود و این "زیرزمین" استعارهایترین حالت حقیقی ممکنش بود.