شبی که ماه کامل شد از معرفی و تاریخ اکران تا ترانه محسن چاوشی
شبی که ماه کامل شد تازهترین فیلم نرگس آبیار بعد از درخشش از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر و کسب ۶ سیمرغ بلورین از ۱۵ خردادماه در سینماهای کشور اکران میشود.

فیلم «شبی که ماه کامل شد» در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در ۱۳ بخش کاندیدای دریافت سیمرغ شد و توانست سیمرغ «بهترین فیلم»، «بهترین کارگردانی»، «بهترین بازیگر نقش اول مرد»، «بهترین بازیگر نقش اول زن»، «بهترین بازیگر نقش مکمل زن» و «بهترین چهره پردازی» را از آن خود کند.
کلیپ موزیک ویدیو فیلم «شبی که ماه کامل شد» توسط حمید نجفی راد ساخته شده و قرار است این کلیپ در تاریخ ۲۴ خرداد به شکل رسمی منتشر شود.
این فیلم به تهیه کنندگی محمدحسین قاسمی تولید شده و پخش آن به عهده نور تابان است و روایت دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی شهرستانی میشود و این در حالی است که دختر به دلایلی مجبور به مهاجرت از ایران است که در این مسیر برادرش با او همراه میشود، اما در میانه راه اتفاقاتی برای آنها رقم میخورد.
معرفی فیلم «شبی که ماه کامل شد» با دور تند
عبدالحمید در بازار تهران عاشق چشمهای فائزه، دختر یکی از مشتریانش میشود. بانویی که درنبود پدر با مشقت فراوان دوفرزندش؛ فائزه وشهاب را بزرگ کرده ورغبتی به عروس کردن راه دوردخترش ندارد. اما با این همه عشق دختر وپسر به مخالفتها میچربد وفائزه همسر عبد الحمید میشود.
فیلم تازه نرگس آبیار-شبی که ماه کامل شد- یک عاشقانه است در دل خشونت افراطی. یک داستان پرتنش از یک ماجرای ملتهب معاصر. آبیار قصهاش را روان روایت میکند و توانسته به لحنی متناسب با ماهیت قصه دست یابد. فیلم پر از جزئیات مفید است، غافلگیریها و تعلیقهای حساب شده دارد، اطلاعات را سرصبر و به موقع منتقل میکند و با وجود زمان طولانی، ریتم مناسبی دارد و خستهکننده نیست.
پرداختن به ماجرای واقعی عبدالمالک ریگی و نزدیک شدن به فضای حاکم بر گروه تکفیریها جسورانه است، طرفه آنکه فیلم تا حد زیادی از خطر گرفتار شدن به دام شعارزدگی و یکسونگری جان سالم به در برده است.
شاید ورودی داستان اولیه و حکایت شکل گیری رابطه زن و مرد اصلی نیاز به پرداخت جزئینگرانهتری داشت تا شکل رابطه این دو که در ادامه داستان، بسیار به کار میآید، از سطح فاصله بگیرد و باورپذیرتر باشد.
صحنههای درگیری و نبرد مسلحانه فیلم گرچه خوب و پرکشش از آب درآمده، ولی میتوانست با جزئیات افزونتر و مکث بیشتر روی وجه اکشن ماجرا به نمایش درآید، چراکه درک خشونت بیمنطق و افراطی تکفیریها و قدرت بالای نظامی این گروه، پرداخت دقیقتری میطلبد.
شخصیت پردازی و تغییر تدریجی کاراکترها در گذر قصه، در غالب موارد، به درستی طراحی شده و باورکردنی از آب درآمده. ورود قصه به موقعیت بحرانی هم نرم و تدریجی اتفاق افتاده است.
بازی فرشته صدرعرفایی و هوتن شکیبا ستودنی است و آبیار هم نشان داد در کارگردانی، به مرز پختگی رسیده و فرصت خوبی برای نمایش تواناییهایش یافته است. این بهترین فیلم اوست و میشود امیدوار بود کارگردانی مسلط و قابل اتکا به سینمای ایران اضافه شدهاست.
در هر جای دنیا دست گذاشتن روی سوژههای ملتهب سیاسی-امنیتی برای سینماگران کار سختی است و در ایران با وجود خوانشهای فرامتنی از اثر این کار سختتر هم میشود. اما نرگس آبیار در فیلم «شبی که ماه کامل شد» با هوشمندی در انتخاب سوژه و مدل روایتش توانسته از گردنه سخت پرداختن به ماجرای گروه «جندالله» و برادران ریگی به سلامت رد شود.
فیلم نرگس آبیار کاملا مخصوص پرده سینماست و این ویژگی بزرگ فیلم اوست. صحنههای تعقیب و گریزی در حد استانداردهای جهانی، استفاده دقیق و هدفمند از پتانسیل لوکیشنهای خارجی و البته بازسازی استاندارد وقایع تاریخی از مهمترین نکات برجسته فیلم است.

البته جدا از بحث اینکه فیلم با مدت زمان بالای ٢ ساعت و نیم کمی طولانی است و حتما برای اکران عمومی باید دستی به آن کشیده شود و نسخه کوتاهتری برای مخاطب عام روی پرده برود، اما شاید بزرگترین ایراد ظاهری فیلم آبیار اصرار عجیب او بر استفاده از دوربین روی دست در تقریبا تمام پلانها است که باعث شده تصاویر بیش از حد لرزان و اذیتکننده باشند.
درباره بخشهای مختلف «شبی که ماه کامل شد» مفصل باید صحبت کرد، اما در شرایطی که خیلی از کارگردانان مرد سینمای ایران توانایی یا جرأت رفتن به سمت ساخت چنین فیلمی را ندارند، نرگس آبیار جسورانه در سختترین مسیر کارنامه کاری خود تا امروز و حتی شاید تا سالها بعد قدم گذاشته و با نتیجهای فراتر از انتظارات آن را به پایان رسانده، پس حقش هست که بعد از یک خسته نباشید اساسی به تیم سازنده این فیلم گفت: «خانم آبیار دست مریزاد!»