امیر علی ابوالفتح در گفتگو با فرارو بررسی کرد:
ائتلاف سازی آمریکا علیه ایران؛ چرا آمریکا نمیتواند؟

ظریف به عنوان نماینده نظام جمهوری اسلامی در دیپلماسی، تمام این موفقیتها را به طرف خارجی منتقل میکند و عنوان میکند اقتصاد ایران زیر فشار تحریمی آمریکا فرونپاشیده است یا اقدام خصمانه را با اقدام متقابل پاسخ میدهد، ایران از تمامیت ارضی و حریم دریایی خود دفاع میکند، اقدام انگلیسیها درجبل الطارق را بی پاسخ نمیگذارد. اینها همه وزن و اعتبار دستگاه دیپلماسی و شخص آقای ظریف را بالا میبرد.
به گزارش فرارو، ظریف که در فنلاند به سر میبرد با رییس جمهور و مقامات این کشور دیدار کرد و قرار است پس از این به نروژ و سوئد سفر کند. گفتنی است اواخر ماه جاری میلادی وزرای خارجه اتحادیه اروپا در فنلاند جلسه دارند. آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، چند روز پیش گفته بود در این جلسه مسئله ائتلاف دریایی در خلیج فارس بررسی خواهد شد.
امنیت خلیج فارس یکی از محورهای مذاکرات ظریف در فنلاند است. وزیر خارجه فنلاند درباره دیدار با رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران گفته بود: «من مشتاق گفتگو با وزیر خارجه ایران هستم. تنشها در خلیجفارس بر تمامی جهان تأثیرگذار است. اهمیت حفظ گفتگو در این اوضاع و شرایط ضروری است. پیش از این ظریف در سفر به کویت هم در مورد امنیت خلیج فارس رایزنی کرده بود.
در هفته جاری خبر خروج نفت کش ایرانی از جبل الطارق منتشر شد. بسیاری از مسئولین و کارشناسان علت آزادی نفت کش گریس ۱ را تلاشهای دیپلماتیک وزارت خارجه دانستند. واعظی، رییس دفتر رییس جمهوری در خصوص آزادی نفتکش حامل نفت ایران گفت: «آزادی نفتکش گریس١ با حمایت دولت و پشتیبانی همه ارکان نظام از حقوقدانان و دیپلماتهای کشور، یک پیروزی دیپلماتیک برای کل نظام است.»
نکتهای که در چند هفته اخیر بیش از پیش به چشم میخورد تاکید مقامات دولتی و حاکمیتی بر یکپارچگی دستگاه دیپلماسی و نهادهای حاکمیتی است. پس از اینکه وزرات خزانه داری آمریکا وزیر خارجه ایران را تحریم کرد، حمایت سایر مقامات ایران از ظریف بیشتر شد. بسیاری از مسئولین حاکمیتی و نظامی از او تمجدید کردند و سردار قاسم سلیمانی با ظریف دیدار کرد.

دلایل تغییر در دیپلماسی ظریف
ابوالفتح ادامه داد: در اتفاقاتی که طی چند ماه گذشته افتاده است هرچند نقش آقای ظریف بسیار قابل توجه و مهم بوده است آنهم تا جایی که آمریکا وزیر امور خارجه ایران را آمریکا تحریم کند، اما به هر حال فعل و انفعالات دیگری هم در جاهای دیگر رخ داده است. مثلا تاب آوری اقتصادی ایران زیر فشار تحریمی آمریکا زیر نظر وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی نبوده است.
او افزود: وقتی که مسئولین بعد از تمام کش و قوسها و ناتوانیها و ناکامیها توانستند قیمت ارز را با ثبات نگه دارند و تا حدودی کاهش دهند، مسئولین وزارت نفت توانستند صادات نفت را با همه سختیها ادامه دهند، در حوزه مسئولیت وزارت صمت و فعالین اقتصادی ارزاق عمومی با وجود گرانی کمیاب نشد، دیپلماسی هم دست بالا را خواهد داشت.
این کارشناس مسائل بین الملل افزود: وقتی نیروهای مسلح میتوانند پهپاد آمریکایی را سرنگون کنند، همین نیروهای مسلح میتوانند نفتکش متخلف انگلیسی را متوقف کنند؛ اینها قوتی است برای دستگاه دیپلماسی که وقتی ظریف به عنوان وزیر خارجه سفر میکند، کوله باری از موفقیتهای اقتصادی، نظامی، تسلیحاتی و اجتماعی را با خود حمل میکند و کشورهای مقابل در مواجهه با چنین کشوری رفتار متفاوتی دارند. مذاکرات جدیتر تلقی میشود و ظریف میتواند طرحهایی مطرح کند که مورد توجه قرار گیرد. ظریف بتواند در کویت بحث طرح عدم تعرض با کشورهای همسایه را مطرح کند یا در فنلاند بحث تامین امنیت دریایی خلیج فارس را پیش بکشد.
ابوالفتح گفت: میتوان گفت این اتفاقات در کشور رخ داده است و ظریف به عنوان نماینده نظام جمهوری اسلامی در دیپلماسی، تمام این موفقیتها را به طرف خارجی منتقل میکند و عنوان میکند اقتصاد ایران زیر فشار تحریمی آمریکا فرونپاشیده است یا اقدام خصمانه را با اقدام متقابل پاسخ میدهد، ایران از تمامیت ارضی و حریم دریایی خود دفاع میکند، اقدام انگلیسیها درجبل الطارق را بی پاسخ نمیگذارد. اینها همه وزن و اعتبار دستگاه دیپلماسی و شخص آقای ظریف را بالا میبرد.
او ادامه داد: از این جهت تمام این اتفاقات را نباید متوجه توانمندی شخص ظریف کرد. البته ایشان توانمند هستند و به همین دلیل بود که تحریم شد، اما باید موفقیتهای اقتصادی و اجتماعی و امنیت و تسلیحلاتی و نظامی و موفقیت دیپلماتیک را در پکیج بررسی کرد.

چشمانداز ائتلاف سازی آمریکایی
ابوالفتح گفت: این جلسه خروجی نداشت. بعد از آن نشست ندیدیم ائتلاف واقعا شکل بگیرد یا به قول خودشان ایران در منطقه مهار شود، تضعیف بشود، از حوزههای عراق و سوریه و یمن اخراج شود یا کشورها با ایران رابطه برقرار نکنند. این اتفاقات هیچکدام نیافتاد.
او افزود: البته کشورها در نشستی که قرار است در بحرین برگزار شود شرکت میکنند و بیانیه صادر میکنند، ولی اینکه شاهد باشیم منعی برای کشتیرانی ایران ایجاد کنند، بخواهند در سطح دریا یا زمین اقدام عملی انجام دهند قابل تصور نیست.
این کارشناس آمریکا گفت: از طرفی دولت ترامپ دچار تناقض شده و پیامهای متناقضی ارسال میکند. از یک طرف میگوید ما اصلا نیازی به خلیج فارس نداریم، نفت خلیج فارس به درد ما نمیخورد و کشورهای بهرهمند از خلیج فارس باید خود امنیت را تامین کنند. ترامپ با این سخنان این پیام را صادر میکند که آمریکا میخواهد وزن و نقش خود در خلیج فارس را به هر دلیل کاهش دهد.
ابوالفتح ادامه داد: از طرف دیگر میبینیم پمپئو دور دنیا سفر میکند تا ائتلاف سازی کند. برای کشورهای ثالث این سوال وجود دارد که آیا جهت گیری آینده آمریکا بر اساس سخنان ترامپ است؟ در این صورت اگر نیازی به خلیج فارس نباشد اصولا دلیلی به ائتلاف وجود ندارد و اگر قرار باشد ائتلافی هم شکل بگیرد ائتلاف اروپایی است. همان مسالهای که اروپاییها چندی پیش برای تامین امنیت خود مطرح کردند.
این کارشناس مسائل آمریکا گفت: اگر قرار است آمریکا این ائتلاف را تشکیل دهد باید سهم خود را بپردازد. اگر حرف، حرف پمپئو است آمریکا باید تجهیزات و نیرو و بودجه اختصاص دهد. جز آمریکا و انگلیس بقیه کشورها ظرفیت حضور نظامی در ائتلاف را ندارند. یک کشور ضعیف اروپای شرقی مگر چه تعداد ناو و ناوچه دارد؟ چه تعداد نیروی مسلح دارد که بتواند اعزام کند؟ معمولا ۲۰۰ تا ۳۰۰.
او افزود: در جنگ عراق و افغانستان هم همین بود. مثلا آلبانی ۲۰۰ نفر اعزام کرد؛ تعدادی نظامی و غیر نظامی. گرجستان ۵۰ نفر اعزام کرد. اینها تغییری در معادله قدرت در خلیج فارس ایجاد نمیکند. آمدن ۴۰ یا ۵۰ کشور به ائتلاف چیزی به آنچه که الان آمریکاییها دارند اضافه نمیکند. آمریکاییها ۵۰ یا ۶۰ هزار تا نیرو دارند، ناوهواپیمابر وهواپیمای استراتژیک دارند. حضور کشورهای دیگر دردی دوا نمیکند.
ابوالفتح ادامه داد: حتی حضور اسراییل با اینکه تحریک آمیز است، اما نیروی دریایی قوی ندارد که بتواند کمک حال آمریکا باشد و اگر اتفاقی افتاد، ناو یا زیر دریایی یا نیروهای مسلح اسراییل بتوانند کمکی کند. از این جهت اگر ائتلافی بخواهد شکل بگیرد ۸۵ تا ۹۰ درصد عِده و عُده این ائتلاف به عهده آمریکاست؛ آنهم آمریکایی که میگوید به خلیج فارس نیازی نداریم.
او افزود: از این جهت مقداری تردید وجود دارد که کشورها با احتیاط با این موضوع مواجه شوند؛ مثل رفتار آلمان و ژاپن. این تردیدها باعث میشود این ائتلاف شکل نگیرد یا اگر شکل بگیرد بیشتر برای تاثیر سیاسی و روانی موضوع است و تاثیر گذاری نظامی و امنیتی و تهدید برای ایران نیست.