سروش زادعلی
شرکتهای خصوصی، معضلات نیروی کار و رسیدن به توسعه
حرکت به سمت توسعه در هر کشوری یک نقطه عطف تاریخی بوده است بعنوان نمونه انقلاب صنعتی در کشورهای اروپای غربی و در کشور عزیزمان به انقلاب مشروطه و به موازات آن انقلاب اسلامی میتوان اشاره کرد. با شروع انقلاب صنعتی در اروپای غربی اقتصاد و صنعت رشد قابل ملاحظه ی را به مفهوم کمی تجربه کرد اما در این بین نیروی انسانی به لحاظ حق و حقوق که رابطه مستقیم با توسعه دارد استثمار شد، این معضل چالش های فراوانی را در پی داشت تا اینکه تصمیمگیرندگان این کشورها با الهام گرفتن از فرضیات جامعه شناختی، اقتصادی و نهادینه کردن آن در اقتصاد و قانون کار میزان رضایتمندی نیروی کار را بالا بردند و موانع توسعه این کشورها بر طرف و کشور در مسیر توسعه قرار گرفت.
با عنایت به مطالب گفته شده فوق و قابلیت تعمیم دادن آن به شرایط حال حاضر کشورمان میتوان گفت در سالهای گذشته و پیش رو در کشور ما روند جذب نیرو بیشتر بر پایه جذب در بخش خصوصی نسبت به بخش دولتی بوده است این موضوع در جهت منشور اساسی اصل 44 قانون اساسی و دستور مقام معظم رهبری برای تسریع در انجام واگذاری بخشهای مختلف اقتصادی، صنعتی به بخش خصوصی در راستای سند چشم انداز بیست ساله برای رشد اقتصادی و رفاه عمومی کشور بوده است.
ارتقا نیافتن رفاه و عدم افزایش دستمزد نسبت به تلاش نیروی کار معضلات اجتماعی همچون فقر، فاصله طبقاتی (زمانی که سودهای کلان را عده معدودی و دستمزد پایین را عده زیادی که کالا یا خدماتی ارائه می دهند دریافت کنند رخ خواهد داد)، کاهش امید به زندگی و سایر آسیبهای اجتماعی را در پی داشته است.
اجهاف بوجود آمده نسبت به نیروی کار در سیستم خصوصیسازی مغایر با نظریات توسعه اجتماعی و اقتصادی مطرح شده در علوم اجتماعی می باشد و این معضل در زمان کنونی و در دراز مدت موجب بروز عدم رضایتمندی بخش بزرگی از سرمایه اجتماعی کشور خواهد شد که لزوم بازنگری در آن از جانب تصمیم گیرندگان احساس می شود.