ترنج موبایل
کد خبر: ۴۲۳۳۶۰

آخرین خبرها از قتل غزاله؛ حکم اعدام آرمان عبدالعالی اجرا شد؟

آخرین خبرها از قتل غزاله؛ حکم اعدام آرمان عبدالعالی اجرا شد؟

برخی اخبار از تعویق حکم اعدام آرمان عبدالعالی حکایت می کنند. آرمان ۶ سال قبل به اتهام قتل غزاله بازداشت شد.

تبلیغات
تبلیغات
امروز در اولین ساعات روز قرار بود آرمان به دار آویخته شود، ولی دو نفر از سه قاضی که رای بر محکومیت آرمان به قتل عمد داده بودند، اعلام کردند برای آن‌ها در وقوع قتل، شک به وجود آمده است.
به گزارش خبرآنلاین، از آن جایی که آرمان مقابل قضاتی که او را محاکمه می‌کردند، هرگز اعتراف به وقوع قتل نکرد، شاهدی هم در لحظه قتل وجود نداشت و برخی نشانه‌ها ازجمله فقدان آثار خون بر آلت قتاله (میله بارفیکس) و ریخته شدن خون زیر فرش -نه روی فرش- حکایت از آن دارد که صحنه‌ای که اتفاق افتاده به صورت واضح مشخص نیست، و از همه مهمتر، هیچ جسدی پیدا نشده یا نشانه‌ای از مرگ حتمی غزاله نیست، قضات صادر کننده رای، دست نگه داشتند.

یکی از قضات پرونده در مصاحبه‌ای گفته از جمله مواردی که وکیل متهم ارائه کرده است «برگه‌ای از دانشگاه بود که صرف نظر از صحت آن نشان می‌داد که مقتول مرخصی تحصیلی گرفته است.»

علاوه بر این گفته شده که دفترچه بیمه او هم تمدید شده بود. حالا شاید تمدید دفترچه بیمه را فرد دیگری بتواند انجام دهد، اما مرخصی تحصیلی را فقط خود فرد باید بگیرد. این‌ها تردید ایجاد کرد که نکند مقتول زنده باشد.

در نتیجه با این ابهامات بود و با وجودی که گفته شده پدر و مادر غزاله از چند روز پیش نه در خانه را باز کردند تا به نصیحت کسانی که می‌خواستند آن‌ها از قصاص گذشت کنند گوش دادند و نه حاضر شدند تلفنی در این باره با کسی حرف بزنند، سرنوشت برای آرمان فرصتی داد تا باز هم زنده بماند بنابراین اجرای حکم بهه صورت موقت برای مدت ۳۰ روز، متوقف شده است.
صحبت‌های وکیل آرمان درباره شبهات پرونده قتل غزاله

روایت آرمان از ماجرای قتل غزاله

در جلسه دادگاه قاضی عبداللهی، ارمان را پای میز خواند تا از خودش دفاع کند. ارمان (که در آن زمان ۱۹ سال دارد) صدایش آرام و آهسته است. قاضی از او می‌خواهد که بلندتر صحبت کند. صورتش سفید شده و کلمات را جویده، جویده به زبان می‌آورد.

آرمان در جواب قاضی که از وی می‌پرسد آیا در ماجرای قتل غزاله مباشرت داشته است یا خیر، می‌گوید:

من و غزاله نزدیک عید در سفری در ترکیه با هم آشنا شدیم. هر دو با خانواده‌های مان به آن سفر رفته بودیم. بعد از آشنایی با تماس تلفنی با هم در ارتباط بودیم، اما بعد از مدتی در تهران همدیگر را دیدیم.

رابطه ما چند بار به هم خورد و دوباره از نو شروع کردیم. من خیلی تمایلی به ادامه رابطه نداشتم، چون هم درسم ضعیف شده بود و در آستانه کنکور بودم و هم اینکه باید به اصرار پدر و مادرم رشته دندانپزشکی قبول می‌شدم.

در نخستین جدایی مان چند بار پیگیری کردم، اما وقتی چند بار این اتفاق افتاد دیگر دنبال ماجرا را نگرفتم.

آن روز غزاله در واتس آپ به من پیغام داد و حالم را پرسید و قرار شد همدیگر را ببینیم. طبق معمول از مدرسه به خانه آمده بودم و به خاطر حساسیت، آنتی هیستامین مصرف می‌کردم. در حال استراحت و خواب آلودگی بودم که تماس ناموفق غزاله را روی گوشی ام دیدم.

با او تماس گرفتم و گفت: می‌خواهم بیایم ببینمت. مادر و پدرم در خانه نبودند و از رفت و آمد غزاله به خانه ما اطلاع نداشتند. این مورد خط قرمزی بود که پدر و مادرم برایم مشخص کرده بودند و نمی‌توانستم از آن عبور کنم. اگر این کار را می‌کردم گوشی تلفنم را می‌گرفتند و تنبیهم می‌کردند.

آرتین برادرم را در اتاقش با ایکس باکس مشغول کردم و هدفون روی گوشش گذاشتم تا متوجه ورود غزاله نشود.

غزاله آمد و با هم درمورد کار و مسافرت حرف زدیم. گفت: می‌خواهم برای ادامه تحصیل از ایران بروم من هم سوئد را به او پیشنهاد دادم و گفتم در تماس‌های بعدی اطلاعات کامل‌تر را می‌دهم.

غزاله را تا جلوی در خانه بدرقه کردم، اما همین که در را بستم صدای افتادنش را روی پله‌ها شنیدم. از ترس پدر و مادرم جنازه را به داخل خانه آوردم. فرش‌ها را کنار زدم و با دست خونی میله بارفیکس را برداشتم و به گوشه‌ای از اتاق پرتاب کردم. بعد جسد را با یک لایه مشما پوشاندم و در چمدانی که از انباری خانه آورده بودم گذاشتم و آن را به نخستین سطل زباله نزدیک خانه انداختم. بعد آمدم و لکه‌های خون روی پله‌ها و داخل را شستم.
آخرین خبرها از قتل غزاله؛ حکم اعدام آرمان عبدالعالی اجرا شد؟
واکنش مادر غزاله به کمپینی که برای بخشش آرمان به راه افتاد
تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات

نظرات بینندگان

(۲۱ نظر)
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات