مأموران در ادامه پرونده قدیمی پسر متوفی را از بایگانی بیرون کشیدند. بررسیها نشان داد پنج سال قبل خبر قتل مادر این جوان به مأموران داده شده بود. وقتی پلیس به محل اعزام شد و جسد خونین زن جوان را به پزشکی قانونی انتقال داد، مشخص شد ضربات کشنده را پسر جوان بر مادرش وارد کرده است. او در بازجوییها گفت: من مادرم را دوست داشتم و نمیخواستم او را بکشم و اصلا نمیدانم چرا این کار را کردم.
بوی تعفن راز مرگ مردی را که جسدش در خانهاش نگهداری میشد، برملا و پلیس را با یک پرونده مرموز روبهرو کرد.
به گزارش شرق، دو روز قبل مأموران پلیس تهران با تماس تلفنی شهروندانی در جریان بوی تعفنی قرار گرفتند که از خانه یکی از اهالی منطقه متصاعد میشد. بلافاصله مأموران به آدرسی که داده شده بود، رفتند. وقتی پلیس درِ خانه را زد، پسر جوانی در را باز کرد و مدعی شد همسایهها اشتباه کردهاند و بویی از خانه آنها بیرون نمیآید، اما مأموران بو را استشمام میکردند و به همین دلیل به پسر جوان گفتند باید محل را بررسی کنند.
این جوان وقتی دید مأموران متوجه ماجرا شدهاند، اعتراف کرد جسد پدرش را در خانه مخفی کرده است. او گفت: پدرم چند روز قبل فوت کرد، اما من مرگش را به کسی اطلاع ندادم و او را دفن نکردم و تصمیم گرفتم جسد پدرم را در خانه نگه دارم. جسد را زیر رختخوابها گذاشتم و در این مدت هر روز به پدرم سر میزدم.
رفتار پسر جوان از نظر مأموران عادی نبود؛ به همین دلیل مأموران موضوع را به بازپرس کشیک ویژه قتل خبر دادند. به دستور بازپرس، تیم تجسس و گروه تشخیص هویت به محل اعزام شدند و پسر جوان یکبار دیگر گفتههایش را در حضور آنها تکرار کرد. رفتارهای عجیب این جوان و حالات روحی بههمریخته او، به گرهی در این پرونده تبدیل شده بود تا اینکه یکی از کارآگاهان این جوان را شناخت و به یاد آورد که او را جایی دیده است. چند لحظه بعد، این مأمور گفت به یاد دارد این جوان را چند سال قبل به اتهام قتل مادرش بازداشت کرده است.
وقتی مشخصات پسر جوان به دست آمد، با جستوجو در سیستم پلیس ثابت شد پسر جوان چند سال قبل نیز بازداشت شده است؛ چراکه با واردآوردن ضرباتی، مادرش را به قتل رسانده بود. به دستور بازپرس جسد مرد میانسال به پزشکی قانونی انتقال یافت.
بررسی اولیه نشان داد چند روز از مرگ این مرد گذشته و جسد دچار فساد نعشی شده است. از آنجایی که بیان علت دقیق مرگ نیاز به زمان داشت، تیمی از متخصصان پزشکی قانونی برای تشخیص علت مرگ، جسد را معاینه کردند و قرار است در چند روز آینده گزارش خود را در این خصوص اعلام کنند.
در شاخهای دیگر از تحقیقات، پسر جوان تحت بازجوییهای تخصصی قرار گرفت و به مأموران گفت: پدرم به مرگ طبیعی فوت شد. این اتفاق من را بهشدت آشفته کرد. اصلا طاقت دوری از پدرم را نداشتم؛ به همین دلیل جسدش را دفن نکردم و تصمیم گرفتم آن را در خانه نگه دارم. همسایهها نیز به مأموران گفتند با این پدر و پسر رفتوآمدی نداشتند و خبری از شرایط زندگی آن دو ندارند. آنها گفتند این پدر و پسر خانوادهای آرام بودند و هیچوقت صدایی از خانهشان بیرون نمیآمد.
مأموران در ادامه پرونده قدیمی پسر متوفی را از بایگانی بیرون کشیدند. بررسیها نشان داد پنج سال قبل خبر قتل مادر این جوان به مأموران داده شده بود. وقتی پلیس به محل اعزام شد و جسد خونین زن جوان را به پزشکی قانونی انتقال داد، مشخص شد ضربات کشنده را پسر جوان بر مادرش وارد کرده است. او در بازجوییها گفت: من مادرم را دوست داشتم و نمیخواستم او را بکشم و اصلا نمیدانم چرا این کار را کردم.
متهم گفت: با مادرم جروبحث کردیم و من یکدفعه عصبانی شدم و بدون اینکه بدانم چه میکنم، مادرم را کشتم. حالا از کاری که کردهام، خیلی پشیمان هستم. آن زمان پدر متهم نیز مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت پسرش دچار پریشانی روحی و روانی است و بهدلیل مشکلی که دارد، دارو مصرف میکند. به این ترتیب پسر جوان به پزشکی قانونی انتقال یافت. متخصصان پزشکی قانونی بیماری روانی در این جوان را تشخیص دادند، اما آن را رافع مسئولیت کیفری ندانستند تا اینکه اولیایدم مقتول بدون قیدوشرط اعلام گذشت کردند. هرچند متهم در دادگاه کیفری استان تهران بهدلیل قتل مادرش و به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد، اما از آنجایی که موفق به جلب رضایت اولیایدم شده و دچار مشکل روانی نیز بود، آزاد شد. پسر جوان بعد از آزادی با پدرش زندگی میکرد و مشکلی وجود نداشت تا اینکه همسایهها متوجه بوی تعفن شدند و موضوع مرگ پدر این جوان لو رفت. بنا بر این گزارش، تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.