تحقیقات بیشتر نشان داد، قاتل به دلیل اختلافات مالی زن جوان را با شلیک گوله به قتل رسانده و یک سال قبل با مقتول آشنا شده است.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۹۵ مطلب
تحقیقات بیشتر نشان داد، قاتل به دلیل اختلافات مالی زن جوان را با شلیک گوله به قتل رسانده و یک سال قبل با مقتول آشنا شده است.
حسینی: متهمان در حضور مقام قضایی با ابراز ندامت و پشیمانی فراوان از این اقدام هنجار شکنانه خود، از عموم مردم عذرخواهی و تقاضای عفو و بخشش کردند
موضوع تأسفبار این حادثه دردناک، حضور پسربچهای ششساله که فرزند مشترک قاتل و مقتول بوده، در زمان وقوع جنایت در منزل بوده که پس از شلیکهای صورتگرفته و فرار پدرش، با اجساد غرق در خون مادر، مادربزرگ و خالهاش روبهرو شده است.
به مأمور بدرقه اصرار کردم که بگذار چند دقیقهای اینجا بنشینیم، قبول نکرد و گفت رئیس کلانتری ایراد میگیرد. من نمیخواستم به زندان بروم، به همین خاطر هم تصمیم گرفتم فرار کنم. در واقع من همان لحظه تصمیم به فرار گرفتم. وقتی دویدم او خیلی زود به من رسید. همانجا بود که گلاویز شدیم و من او را چاقو زدم که فرار کنم و اصلا قصدم کشتن او نبود.
مدتی بود که متوجه شده بودم با دوستم فری درگیری دارد و به همین خاط چند استوری گذاشتم. این فقط من نبودم که استوری منتشر میکردم، دوستان دیگرم هم این کار را میکردند و من اصلا فکر نمیکردم مقتول بخواهد به این استوریها واکنش نشان بدهد؛ چون لاتهای زیادی علیه او استوری کرده بودند. روز حادثه من در مغازه بودم که یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت آماده باش که ساسان در حال آمدن به سمت مغازه توست...
بعد از گذشت هفت سال هنوز خانواده من نتوانسته به یک آرامش روحی برسد و نیاز است برای آرامش خانوادهام هم که شده حتما عامل قتل پدرم بازداشت شود.
شهاب پسر پولداری بود و از همان ابتدای آشنایی به من وعده ازدواج داده بود. او میدانست عاشق او شدهام. دو سال من را فریب داد و یکباره بیدلیل من را طرد کرد
با توجه به اینکه برای مشخص شدن ابعاد حادثه نیازمند بررسیهای بیشتر هستیم، موضوع پس از تکمیل شدن تحقیقات اطلاعرسانی خواهد شد.
شب حادثه من و پدرام با هم جروبحث کردیم. این موضوع جدیدی نبود. ما از مدتها قبل با هم اختلاف داشتیم و همیشه جروبحث میکردیم. او حرف رکیکی به من زد و من هم جوابش را دادم. من میدانستم پدرام روی خانوادهاش حساس است...
از بیرون به خانه برمیگشتم که با جسد نوزاد در حیاط خانهام مواجه شدم. همسایه طبقه چهارم ما باردار بود و گمان میکنم او به تازگی بچهدار شده است.