bato-adv
bato-adv

نیسان آبی، قسمت پنجم

نیسان آبی، قسمت پنجم

پنجمین قسمت از سریال نیسان آبی به تهیه کنندگی احسان ظلی پور و کارگردانی منوچهر هادی در روز چهارشنبه بیست و ششم آبان ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.

فراروـ  قسمت پنجم سریال نیسان آبی به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی احسان ظلی پور، چهارشنبه ۲۶ آبان ماه ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
 
در خلاصه داستان این قسمت آمده است:
«آریا تصادف کرده! دختر میرطاهر به کما رفته! جمشید بیچاره هم وسط این هیر و ویر بدبختی به بدبختی‌اش اضافه می‌شود! ولی بالاخره بد روزگار دست از سر جمشید بر می‌دارد و اتفاقات به گونه دیگری رقم می‌خورند...»
 
جمشید بی‌خبر از همه جا در خانه‌اش کنار دکتر بچه‌ها به مرور فیلم‌های جمشید هاشم پور مشغول است که بدبختی تازه زنگ در را به صدا در می‌آورد. صاحب‌خانه با خبر عروسی پسرش و حکم تخلیه خانه جلوی در منتظر جمشید است. جمشید ابتدا از در دوستی و بعد خواهش و بعد تهدید وارد می‌شود تا خانه را تخلیه نکند؛ اما هیچ راهی چاره‌ساز نیست. حتی ورود رضا خرسند به ماجرا و فیلم گرفتن از وضعیت زندگی جمشید و ظالم و مظلوم خواندن مستاجر و صاحب‌خانه نیز کاری از پیش نمی‌برد و درنهایت اساس‌های جمشید پشت نیسان آبی به گاوداری و خانه سرایداری رضا خرسند منتقل می‌شود.
 
آریا با ورود خانواده‌اش به گاوداری راه فرار از کشور و رفتن به ترکیه را پیش می‌گیرد. او از مرگ دختر جوان و مجازات بعدش می‌ترسد و راهی جز فرار ندارد. بالاخره ماجرای تصادف لو می‌رود و جمشید را دستگیر می‌کنند. او هم به محض مطلع شدن از خراب‌کاری پسرش گناهش را گردن می‌گیرد و روانه بازداشتگاه می‌شود. رضا خرسند هم که طاقت گرفتاری رفیقش را ندارد، خیلی زود برایش سند جور می‌کند تا او شب را در زندان صبح نکند.
 
داستان نیسان آبی با از چاله به چاه افتادن‌های پیاپی جمشید پیش می‌رود. او از یک بدبختی سوار بر موج بدبختی دیگری می‌شود و در این میان از عشقش به جمشید هاشم پور هم دست نمی‌کشد. خانواده جمشید هم با این کار‌های او کنار آمده‌اند و اعتراضی ندارند.
 
نیسان آبی سعی می‌کند ضعف داستان و بی‌رمقی شوخی‌هایش را با شوخی با برخی از آثار سینمایی و سریال‌ها جبران کند. از شوخی با موسیقی قورباغه تا فیلم سینمایی تنگه ابوغریب. سکانس‌هایی که با اسلوموشن یا حرکات دوربین سعی در شوخی با این آثار دارد. اما بیشتر شبیه این است که کارگردان بگوید من هم می‌توانم مثل شما بسازم...
 
نوعی نشان دادن اعتماد به نفس از جنس همان مصاحبه‌ای که اخیرا از او منتشر شد. این که بگوید من خیلی هم خوبم و مخاطب هم زیاد دارم، شما هم هیچ نگویید. منوچهر هادی راست می‌گوید. او مخاطب‌های زیادی دارد. در جمعیت ۸۵ میلیونی ایران هر کسی به نحوی خودش را در معرض دید قرار بدهد، حتما تماشاگران زیادی پیدا می‌کند؛ اما این‌که در معرض دید بودن از چه طریقی باشد، جای سوال دارد!
bato-adv
bato-adv
bato-adv