در بحث تعداد زلزلهها در رنکینگ سوم هستیم و در تعداد کشتهها نیز در رنکینگ ششم قرار داریم که این نشان میدهد هم در نقشه خطر هستیم و هم آسیبپذیریم و زلزله باعث خسارات مالی شدید و ازدستدادن هموطنان عزیزمان شده است.
شرق نوشت: «وقوع زلزله در تهران دور از ذهن نیست، بلکه عنقریب است»؛ این جملهای است که مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان تهران، پنجم دیماه امسال در نشست هماندیشی روز ایمنی در برابر زلزله مطرح کرد.
شاهین فتحی با اشاره به این مخاطرات برای پایتخت عنوان کرد: «مخاطرات شناختهشده برای شهر تهران به حدی است که باید خواب را برای مسئولان در این حوزه حرام کند».
مدت کمی نیست که گفتمان مخاطرات طبیعی در کشور و بهویژه موضوع زلزله در تهران یکی از حساسترین و حتی امنیتیترین مباحث مورد بررسی در کشور است.
کارشناسان نیز هر بار نسبت به آن هشدارهای متعددی میدهند، اما به نظر نمیرسد که حساسیت لازم در قبال آن وجود داشته باشد.
روز گذشته، سیدمجتبی حسینی در وبینار تخصصی اهم اقدامات کاهش خطر در شهر تهران، با اشاره به زلزلهها در ایران عنوان کرد: بررسی زلزلهها از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۱۶ نشان میدهد کشور ما هم از نظر تعداد زلزلهها و هم از نظر کشتهها و زخمیها رتبه بالایی دارد.
بهطوری که در بحث تعداد زلزلهها در رنکینگ سوم هستیم و در تعداد کشتهها نیز در رنکینگ ششم قرار داریم که این نشان میدهد هم در نقشه خطر هستیم و هم آسیبپذیریم و زلزله باعث خسارات مالی شدید و ازدستدادن هموطنان عزیزمان شده است.
او به بیان برخی از مناطق متأثر از زلزله در تهران پرداخت و گفت: در تهران مناطق مختلفی در سالهای قبل تحت اثر زلزله بودند و خسارات داشتند.
ری در سالهای پیش از میلاد و در سالهای ۷۴۳، ۸۵۵، ۸۶۴ و ۹۵۸ لرزشهای شدیدی داشته که ۷.۷ ریشتر هم برای آن ثبت شده است.
در دماوند هم چنین لرزههایی ثبت شده است؛ دماوند در سال ۱۶۶۵ با شدت ۶.۵ ریشتر، در سال ۱۸۱۵ با شدت ۶.۵ ریشتر و در سال ۱۸۳۰ نیز با شدت ۷.۱ ریشتر لرزیده است.
در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۲۰ هم ما شاهد زلزلههای دماوند و ملارد بودیم که این دو زلزله در تهران احساس شد، اما خرابی آنچنانی نداشت. این میتواند بهعنوان یک زنگ خطر باشد و هرکدام از این زلزلهها میتوانست شهر را با بحران روبهرو کند.
زلزله یک بار رخ میدهد، اما مسئله مورد بحث در تهران، تنها نه زمینلرزه بلکه حوادثی است که پیرو این مخاطره میتواند در شهر رخ دهد؛ از تخریب ساختمانهای فرسوده، تأسیسات، قطعی آب و برق و گاز تا احتمال انفجار و آتشسوزی.
به همین دلیل هم مدیریت بحران در تهران کار سادهای نخواهد بود؛ نمیدانیم زلزله تهران قرار است چه روزی یا چه ساعتی رخ دهد، نباید فکر کنیم اگر زلزله در روز رخ دهد، حتما تلفات آن کمتر خواهد شد.
عامل اصلی تلفات در زلزله، ساختمانها هستند و این زلزله نیست که باعث مرگ انسانها میشود، بلکه باید ساختمانها ایمنسازی میشدند تا در برابر زلزله دوام بیاورند.
در مورد سامانه هشدار سریع زلزله در تهران ما ۲۶ ایستگاه فعال داریم و بحث عملیاتی و اجرائی آن پیش رفته است. ابتدا چهار نقطه با همکاری جایکا، عملیاتی شد و پس از آن ۲۲ ایستگاه دیگر اضافه کردیم که در مجموع ۲۶ ایستگاه فعال داریم.
این ایستگاهها در اطراف تهران بوده و دارای برق شهری، خورشیدی و باطری هستند. هم با مودم و سیمکارت و هم از طریق امواج رادیویی امکان برقراری ارتباط با آنها وجود دارد.
حسینی درباره اینکه آیا نمیتوان اطلاعات این سامانهها را بهطور علنی و برای عموم اعلام کرد، گفت: این سامانهها تنها چند ثانیه زودتر زلزله را اعلام میکنند.
در هیچ جای جهان امکان پیشبینی زودتر زلزله یا جلوگیری از آن وجود ندارد، اما برای اعلام هشدار عمومی نیاز به فرهنگسازی وجود دارد و البته این نیاز هم هست که سامانه بدون باگ باشد. ب
رای شهری مانند تهران بحث کدنویسی و بهروزرسانی نرمافزاری در حال انجام است و امیدوارم در سال آینده بتوانیم هشدار برای ارگانها و دستگاهها را داشته باشیم و چند سال بعد هم اگر همه چیز مناسب بود، اعلام هشدار عمومی انجام خواهد شد.
با این حال، باید توجه داشت که نباید این هشدار منجر به رفتار شدیدی از سوی افراد شود که خود این رفتار ممکن است منجر به بحران شود.
او درباره راهبردها برای کاهش خطرپذیری لرزهای ساختمانهای شهر تهران نیز گفت: ما وضع تهران را میدانیم. نتیجه مطالعات نیز نشان داد که حدود ۲۰ سال زمان میبرد که بتوانیم برای شهری مانند تهران هزینه کنیم تا وضعیت آن پایدار شود.
در این مطالعات، پنج سال اول ساختمانهای اصلی مانند بیمارستانها و امدادی و انتظامی در اولویت قرار میگیرند. البته اجرای آن هزینههای زیادی میطلبد که بخشی را ارگانهای دولتی باید بپردازند و برای منازل هم از طریق وام، تسهیلات و... باید فعالیت کرد.
به گفته او، در تهران هم مانند آنچه در زلزله جنوب کشور رخ داد، قابل پیشبینی است. خطر ریزش کوهها در زلزله تهران محتمل است، اما ما در برخی مناطق مخصوصا شمال تهران ریزش سنگ و زمینلغزش را خواهیم داشت.
اینها در حالی است که متخصصان میزان آمادگی پایتخت در مقابل زلزله را چندان قابل اعتنا نمیدانند. رضا کرمیمحمدی، عضو هیئتعلمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و متخصص زلزله، دراینباره میگوید: در این سالها اتفاقات مثبت و خوبی در حوزه مدیریت بحران رخ داده که از میان آنها میتوان به تشکیل سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، تدوین قانون مدیریت بحران کشور و ایجاد سازمان مدیریت بحران کشور و... اشاره کرد.
اما در بحث نرمافزاری این ضرورت وجود دارد که باید اقدامات بیشتری انجام شود. اگر امروز زلزلهای مانند آنچه در بم رخ داد، در تهران رخ دهد، ارزیابیها نشان میدهد در نهایت ۲۰ درصد آمادگی در برابر زلزله وجود دارد و این میتواند مشکلات زیادی را برای شهر تهران و حتی کشور ایجاد کند. از اینرو خیلی جای کار داریم و اقدامات زیادی باید انجام شود.
این استاد دانشگاه با اشاره به تصویب قانون جدید مدیریت بحران کشور گفت: این قانون که قانون خوبی هم هست، حدود دو سال پیش تصویب شد، اما هنوز بسیاری از آییننامههای اجرائی آن به تصویب نرسیده است که بعد از دو سال باید تصویب میشد. از اینرو لازم است در این حوزه نیز جدیت بیشتری وجود داشته باشد.
کرمیمحمدی از بیتوجهی مسئولان به موضوع مدیریت بحران نیز انتقاد کرد: یکی از چالشهای عمده مدیریت بحران در سالهای اخیر، بیتوجهی مسئولان به موضوع مدیریت بحران است.
مجلس هم باید این موضوع را پیگیری کند. شما ببینید در همین لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ هم توجهی جدی به موضوع مدیریت بحران و ابعاد مختلف آن بهخصوص پیشگیری و آمادگی برای مقابله نشده است که اینها همه باید مرکز توجه قرار بگیرد.
آذرماه امسال، رئیس شورای اسلامی شهر تهران از مذاکره برای همکاری میان دولت و مدیریت شهری برای احیای بافتهای فرسوده خبر داده بود.
مهدی چمران با اشاره به وضعیت بافتهای فرسوده گفته بود: بافت فرسوده در مواقعی مانند زلزله و سایر حوادث طبیعی بسیار خطرساز است و حتما باید فکری برای آن کرد.
در زمینه مسکن سازی در شهرهای اطراف تهران، بحثهای دیگری در دولت مطرح است، ولی در خود تهران باید سرمایهگذاری را به سمت بافت فرسوده ببریم.
اما چمران به اینکه قرار است شکل همکاری دولت و شهرداری تهران برای احیای بافتهای فرسوده چگونه باشد، اشاره روشنی نکرده است؛ آنهم در شرایطی که کارشناسان در ۱۵ سال گذشته که پروژههای مسکن سازی دولتی در قالب «مسکن مهر» و «اقدام ملی مسکن» اجرا شد.
بارها گوشزد کردند سرمایهگذاری دولت به جای اینکه در اراضی بایر و نیازمند زیرساخت صورت گیرد، باید در دل شهرها و با هدف احیای بافتهای فرسوده باشد.
با وجود این، اکنون در جریان فراخوان ثبت نام ساخت سالانه یک میلیون مسکن در کشور، شهر تهران بهعنوان یک گزینه قابل انتخاب برای ثبت نامکنندگان در فهرست شهرهایی که قرار است مسکن سازی در آنها صورت گیرد، قید نشده و به نظر میرسد برنامه احیای بافت فرسوده در تهران اگر به مرحله اجرا برسد، ارتباطی با طرح جهش مسکن که دولت سیزدهم درصدد اجرای آن است، ندارد.
همانطور که متخصصان زلزله اشاره کردهاند، زلزله تنها خطر پایتخت نیست و اتفاقات پس از آن میتواند به مراتب وحشتآفرینی بیشتری داشته باشد.
همین هم ضرورت ورود نهادهای شهری، سازمانهای مرتبط با مدیریت بحران و تأمین بودجه برای جبران خللها در این زمینه را گوشزد میکند.