bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۴۲۲۳۴

«زندگی پس از زندگی»؛ مبهم، تکراری، بدون پرسش

«زندگی پس از زندگی»؛ مبهم، تکراری، بدون پرسش

در شروع هر قسمت از برنامۀ «زندگی پس از زندگی» این عبارت روی صفحه ظاهر می‌شود که «این برنامه صرفا یک گفتگوی تلویزیونی نیست. شما بینندۀ یک پژوهش هستید». اما اتفاقا وقتی از منظری نقادانه و جستجوگر نگاه می‌کنیم، تنها چیزی که در این برنامه نمی‌توان یافت «پژوهش» است. این برنامه صرفا یک گفتگوی تکراری است، پر از مفاهیم مبهم و تعریف نشده که هر کس می‌تواند هر نتیجه‌ای از آن بگیرد.

تاریخ انتشار: ۱۹:۳۹ - ۱۶ فروردين ۱۴۰۱
فرارو- علیرضا اسمعیل زاده؛ فصل سوم برنامۀ «زندگی پس از زندگی» با تهیه‌کنندگی، کارگردانی و اجرای عباس موزون از ابتدای ماه رمضان امسال به شبکۀ چهار تلویزیون بازگشته است. فصل‌های اول و دوم این برنامه هم در ماه‌های رمضان دو سال گذشته به عنوان ویژه‌برنامۀ پیش از افطار از همین شبکه پخش شده‌اند. فصل دوم این برنامه بر طبق نظرسنجی سازمان صدا و سیما پربیننده‌ترین برنامه پیش از افطار در رمضان سال قبل بود.
 
نام این برنامه از کتاب Life After Life گرفته شده که ریموند مودی (Raymond Moody) آن را در سال ۱۹۷۵ و در رابطه با موضوع «تجربه‌های نزدیک به مرگ» تالیف کرد (این اصطلاحی است که خود مودی برای نخستین بار آن را در همین کتاب به کار برد). این کتاب حاصل گفتگو با ۱۵۰ نفر از کسانی است که چنین تجربه‌ای داشته‌اند. مودی این نوع تجربیات را به عنوان اثباتی برای وجود روح غیرمادی و حیات بعد از مرگ در نظر می‌گیرد.
 
دیدگاهی که مودی در کتاب پرفروش خود مطرح کرده است، در طی سال‌ها با انتقادات گوناگونی از جانب رشته‌های مختلف علمی مواجه شده است. بیشتر انتقاداتی که به این دیدگاه وارد شده‌اند، بر نادرست بودن روش او در نتیجه‌گیری از داده‌ها تاکید دارند. برخی گفته‌اند که مودی در نتیجه‌گیری خود، تحقیقات علمی دربارۀ تجربه‌های توهمی را نادیده گرفته است و برخی دیگر هم بر این نکته تاکید کرده‌اند که هیچ مدرکی دال بر اینکه این افراد واقعا مرده باشند و آگاهیشان به صورت کاملا مستقل از بدن ادامه پیدا کرده باشد وجود ندارد.
 
به هر حال بحث دربارۀ موضوع تجربه‌های نزدیک به مرگ بحثی ادامه‌دار است که دربارۀ آن هنوز دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد و تبیین‌های مختلفی دربارۀ آن ارائه می‌شود؛ بنابراین معقول‌ترین انتظاری که می‌توانیم داشته باشیم این است که هر برنامۀ جدیدی که با محوریت این موضوع ساخته می‌شود بتواند گامی رو به جلو در شفاف‌تر کردن این بحث یا گشودن گره‌های آن بردارد و آگاهی تازه و نتیجه‌بخشی برای بیننده فراهم کند.
 
اما برنامۀ «زندگی پس از زندگی» کوچکترین قدمی در جهت پیشبرد این بحث نتوانسته است بردارد. این برنامه همانطور که نامش از کتاب مودی گرفته شده، تمام روح و ماهیتش هم در همان دیدگاه خلاصه شده و هیچ روشنگری تازه، استدلال تازه یا رویکرد تازه‌ای نسبت به موضوع ارائه نداده است. این برنامه بر خلاف این ادعا که می‌گوید «صرفا یک گفتگوی تلویزیونی نیست»، دقیقا فقط و فقط یک «شوی تلویزیونی» است که برای خیلی از مخاطبان جذاب است و حتی ممکن است تاثیرگذار هم باشد، اما هیچ رنگی از پژوهش و آگاهی‌بخشی واقعی در آن نیست.
 

عدم توجه به پرسش‌های اساسی

آنچه در این برنامه می‌بینیم تکرار تجربه‌های مختلفی است که همگی ساختار نسبتا مشابهی دارند. در واقع اگر یکی از قسمت‌های این برنامه را ببینید تقریبا می‌شود گفت همۀ قسمت‌های آن را دیده‌اید. فقط جزئیات داستان‌ها متفاوت است، اما اصول و ساختار‌ها کاملا یکی است. اما این تکرار مکرر به غیر از جذابیت‌های معمولی و مخاطب‌پسند چه فایدۀ معرفتی و نظری‌ای دارد؟ در حقیقت هیچ یک از پرسش‌های جدی و عمیقی که دربارۀ این موضوع می‌توان مطرح کرد در این برنامه پاسخ داده نمی‌شوند؛ نه تنها پاسخی وجود ندارد بلکه اصلا پرسش منسجمی هم در کار نیست.
«زندگی پس از زندگی»؛ مبهم، تکراری، بدون پرسش
برای مثال این پرسش را در نظر بگیرید که چه تفاوتی میان رویا و تجربۀ نزدیک به مرگ وجود دارد؟ با چه معیار قاطعی می‌شود این تجربه‌ها را از توهم، هذیان یا رویا جدا کرد؟ هر کدام از ما ممکن است رویا‌هایی دیده باشیم که تجربه‌هایی شبیه به بهشت یا جهنم را برای ما مجسم کرده باشند. گاهی ممکن است رویا‌هایی دیده باشیم که از نظر خودمان صادقه بوده‌اند و خبر از رویدادی در آینده می‌داده‌اند. چرا نباید تجربه‌های نزدیک به مرگ را از جنس چنین رویا‌هایی بدانیم؟
 
این برنامه هیچ رویکرد نظام‌مند و عمیقی برای پاسخ دادن به این پرسش ندارد. فقط گاهی به صورت پراکنده از مهمان‌های برنامه چنین سوال‌هایی پرسیده می‌شود و جواب آن‌ها هر چه که باشد ظاهرا بدون چون و چرا پذیرفته می‌شود. مثلا در قسمت اول از فصل سوم که با چند تجربه‌گر غیر ایرانی گفتگو می‌شود، موزون از ابین الکساندر می‌پرسد: «آیا می‌توانید تجربۀ نزدیک به مرگ خود را حاصل فعل و انفعالات مغزی بدانید؟» و الکساندر پاسخ می‌دهد: «با توجه به میزان و شدت عفونت مغزم امکان خیالپردازی و یا توهم منتفی است». همین! امکانش منتفی است! موزون هم کاملا قانع می‌شود و گفتگو ادامه پیدا می‌کند. الکساندر جراح مغز است، اما جراح مغز بودن اصلا مجوزی برای تعیین حد و حدود توانایی مغز انسان نیست. چه کسی می‌تواند ادعا کند که همۀ کارکرد‌ها و قابلیت‌های مغز انسان را می‌شناسد؟ در واقع فلسفۀ علم به ما می‌گوید که در حیطۀ علم تجربی هرگز نمی‌توانیم مطمئن باشیم که به حد نهایی شناخت یک پدیده رسیده‌ایم. همیشه، حتی در قلمرو ساده‌ترین پدیده‌ها، امکان وجود امور ناشناخته هست؛ مغز انسان که جای خود دارد.
 

ابهام مفاهیم

نبود پرسش‌های مبنایی و روشنگر که به مباحث جهت ببخشند، باعث شده است که مفاهیم اصلی این برنامه کاملا مبهم باقی بمانند. «تجربۀ نزدیک به مرگ» یعنی چه؟ در گفتار آغازین هر قسمت، موزون این مفهوم را اینطور تعریف می‌کند: «تجربۀ نزدیک به مرگ؛.. حالتی که فرد به یکباره از کالبد برون می‌شود و پس از مشاهدۀ فرازی از بیکرانه‌های عالم غیب، به قالب جسم بازمی‌گردد؛.. این تجربیات با مرگ قطعی شباهتی قطعی دارند». سوالی که پیش می‌آید این است که ما از کجا می‌دانیم که این تجارب با «مرگ قطعی» شباهت دارند؟ آیا کسی هست که تجربۀ مرگ قطعی‌اش را هم بازگو کرده باشد؟ اصلا تفاوت بین مرگ قطعی و تجربۀ نزدیک به مرگ چیست؟ آیا وقتی می‌گوییم «نزدیک» به مرگ، یعنی قبول داریم که هنوز مرگ رخ نداده و بدن به طور کامل از کار نیافتاده است؟ اگر اینطور باشد پس نمی‌توانیم با اطمینان از تجربۀ «روحی» یا تجربۀ «جدا از بدن» حرف بزنیم.
 
مفهوم «بدن‌های انشائی» نمونۀ دیگری از مفاهیم مبهمی است که موزون مکررا از آن استفاده می‌کند و طوری دربارۀ آن حرف می‌زند که انگار یک حقیقت مسلم دینی یا عقلی است، در حالیکه به هیچ وجه چنین قطعیتی دربارۀ این مفهوم، نه در فلسفه و نه در دین وجود ندارد. ممکن است متفکری مثل ملاصدرا شبیه به چنین مفاهیمی را مطرح کرده باشد، اما این دلیل نمی‌شود که آن را بی هیچ چون و چرا بپذیریم و به عنوان مسئله‌ای کاملا بدیهی و یقینی معرفی کنیم.
 

نسبت نامشخص با آموزه‌های قرآنی

اما اصلی‌ترین مشکل این برنامه این نیست که پرسش‌های معمول دربارۀ تجربه‌های نزدیک به مرگ را نمی‌پرسد و پاسخ نمی‌دهد. «زندگی پس از زندگی» ظاهرا رویکردی دینی دارد و قصدش این است که با پرداختن به تجربه‌های نزدیک به مرگ، مدرکی روشن برای تایید جهان‌بینی دینی فراهم کند. اما مبانی نظری این برنامه آنقدر مبهم است که در نسبت با آموزه‌های قرآنی بیشتر از اینکه روشنگر باشند، قابلیت ابهام‌آفرینی دارند.
 
آیۀ ۲۵۹ از سورۀ مبارکۀ بقره را در نظر بگیرید. این آیه داستان مردی (عزیر یا ارمیا) را روایت می‌کند که وقتی از شهری ویران عبور می‌کرد، با خود گفت خدا چگونه این مردم را بعد از مرگشان زنده می‌کند؟ بعد از این فکر، خداوند او را می‌میراند و صد سال بعد دوباره زنده‌اش می‌کند و از او می‌پرسد چه مدت در اینجا بوده‌ای؟ او پاسخ می‌دهد یک روز یا بخشی از روز. خداوند می‌فرماید نه، بلکه صد سال اینجا بوده‌ای.
 
این آیۀ صریح و واضح از قرآن کریم چه نسبتی با «تجربه‌های نزدیک به مرگ» دارد؟ اگر ارمیا بعد از مرگش از تونل نور رد شده بود، بدن خودش را از بالا دیده بود، از رودخانۀ رنگ گذشته بود و به طور کلی اگر تجربۀ مرگ برای او شبیه به آن چیزی بود که تجربه‌گران برنامۀ «زندگی پس از زندگی» تعریف می‌کنند، پس چطور بعد از زنده شدن فکر می‌کرد که فقط نصف روز را در خواب بوده است؟ چرا نمی‌دانست که مرده است؟ پیداست که مرگ قطعی برای ارمیا تجربۀ نوعی ناآگاهی محض بوده و یا اگر آگاهی‌ای وجود داشته، از نوعی بوده است که قابلیت یادآوری در زندگی دوباره را نداشته است.
 
«زندگی پس از زندگی» چنین پرسش‌هایی را مطرح نمی‌کند و نسبت دقیق خودش را با آموزه‌ها قرآنی مشخص نمی‌کند. در واقع اصلا دربارۀ چیستی آموزه‌های قرآنی در باب مرگ هیچ بحث منسجم و روشنی در برنامه وجود ندارد. کارشناسان مذهبی برنامه هم بر اساس هیچ نظریۀ روشن و جامعی داوری و تحلیل نمی‌کنند و به سراغ مباحث کلیدی و مبنایی که قرن‌ها در فلسفه و کلام اسلامی مورد بحث بوده‌اند نمی‌روند. مثلا در قسمت دوم از فصل سوم، تنها نکته‌ای که کارشناس برنامه بیان می‌کند این است که بله، فرشتگانی به همراه انسان هستند که موکل بر او هستند و ممکن است گاهی حضور آن‌ها بروز و ظهور پیدا کند. مسلما بهتر بود که نکات فرعی و جزئی مثل این جای خود را به پرسش‌ها و تاملات عمیق‌تر و بنیادی‌تری می‌دادند.
 
این برنامه اگر بخواهد برنامه‌ای واقعا «پژوهشی» با محوریت آموزه‌های قرآنی باشد، باید قبل از هر چیز دربارۀ معنای قرآنی مرگ و موضوعات مرتبط با آن به نتیجۀ روشنی رسیده باشد. قبل از اینکه منظر قرآنی را دربارۀ موضوعاتی مثل معاد جسمانی، چیستی عالم برزخ و ماهیت نفس روشن کرده باشیم، هر گفتگویی دربارۀ مرگ تنها در حیطۀ تخیلاتی است که از فیلم‌های هالیوودی در ذهنمان رسوخ کرده‌اند.
 

راهی به سوی خرافه

از این گذشته، نوع تجربه‌هایی که بعضی از افراد حاضر در گفتگو‌ها مطرح می‌کنند، بیش از آنکه با آموزه‌های اسلامی نسبت داشته باشند، با نوعی معنویت مدرن و غیردینی در پیوند هستند. ابین الکساندر در این برنامه می‌گوید که تا قبل از تجربۀ نزدیک به مرگش کاملا ماتریالیست بوده و هیچ اعتقاد دینی‌ای نداشته. اما با اینحال تجربۀ او کاملا بهشتی و دلپذیر بوده است. او می‌گوید این تجربه به او آموخته که آدم‌ها صرفا اگر به دیگران آسیبی نرسانند، زندگی درستی دارند. او با نقل قولی از کریستوفر کاپس می‌گوید: «مادامی که آدم‌ها وارد درگیری با دیگران نشوند یا به طرد موجودی دامن نزنند در مسیر درستی قرار دارند». شاید در ظاهر این حرف قابل قبولی به نظر برسد، اما خرافه یا انحراف همیشه به واسطۀ شباهتی که به حقیقت دارد می‌تواند در ذهن افراد رسوخ کند.
 
موزون در یک مصاحبه در پاسخ به چگونگی احتراز از افتادن به دام خرافه می‌گوید: «برای اینکه برچسب خرافه‌گرایی زده نشود از گفتمان غالب که تجربه‌گرایی است استفاده می‌کنیم..؛ و به همین دلیل اذهان پوزیتیویستی هم نمی‌توانند آن را خرافه بدانند». مسئله این است که خطر خرافه‌گرایی دقیقا از همان جایی شروع می‌شود که بخواهیم برای مسئلۀ حیات بعد از مرگ یا هر موضوع دینی دیگری استدلال‌های «تجربه‌گرایانه» بیاوریم که اذهان «پوزیتیویستی» را راضی کند. پوزیتیویسم و تجربه‌گرایی علمی، به لحاظ ذات و مبانی‌شان، هیچ امکانی برای پذیرش امور فراطبیعی در قلمرو مخصوص خود ندارند و بنابراین هر تلاشی برای اثبات امور دینی به اذهان پوزیتیویستی، به نتیجه‌ای منجر خواهد شد که هر چه باشد مسلما دینی نیست.
 
کارگردان و مجری این برنامه بیش از حد شیفتۀ تجربه‌های به اصطلاح نزدیک به مرگ است و این شیفتگی باعث شده که به جای رویکرد نقادانه و پرسشگرانه، پذیرش محض و بی‌چون و چرایی را در برابر هر روایتی از این تجربه‌ها در پیش بگیرد. این برنامه مجموعه‌ای از خاطرات و تجربه‌های جالب است، اما چندان اهمیتی نمی‌دهد که این روایت‌های جذاب و مخاطب‌پسند چقدر به لحاظ نظری انسجام دارند، مرز یا نسبتشان با آموزه‌های دینی کجاست و نهایتا در ذهن مخاطب به چه نتیجه‌گیری‌ای منجر می‌شوند. این برنامه می‌خواهد تلنگری معنوی برای مخاطبانش باشد؛ احتمالا همینطور هم هست. اما تاثیر معنوی نباید به قیمت کنار گذاشتن پرسشگری‌های عقلانی و معارف مسلم و متقن دینی به دست بیاید.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
کاملا درست است انقدر تجربه ها مطرح شده دلپذیر جلوه مکند که گویا غالب مردم به همین شکل مرگ را تجربه خواهند کرد و یک حس ارامش و خیال راحتی به مخاطب میدهد که برو خوش باش تا اینکه نوبت تجربه تو هم برسد با این وصف نمیدانیم نهج البلاغه را چه کار کنیم که پیوسته به سکرات موت و سخت جان کندن هشدار میدهد به نظر من انچه در ان تجر به ها رخ میدهد مرگ نیست یک بیهوشی است مانند اغما یا کما برای لحظاتی وگرنه در مرگ ملک الموت یا ملائکه قبض روح حتما باید دیده بشوند در حالیکه در هیچ موردی دیدن ملائکه لا بشری یومئذ یا ملائکه بشری مطرح نشده و تجربه گر یا فقط خودش بوده یا یکی دو نفر دیگر مثل خودش را دیده است . در مجموع این برنامه جذابیت شنیدن یک اتفاق جدید و متفاوت براییک شخص دیگر را دارد که اکثرا را تجربهشیرینی داشته اند طوری که ارزو میکنند دوباره ان حال و هوی را تجربه کنند ایا روی این مطالب تجربه گر ها میشود برنامه زندگی را تنظیم کرد ؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
نقد خوبی بود.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
خسته شدیم از این برنامه های تکراری
barfak
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
در دین چه چیز متقنی وجود دارد؟
ماه رمضان
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
مدتهاست ما منتظر تحول در شبکه هستیم
انتشار یافته: ۲۶
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۶
اخه الا کسی هست که بتونه در این زمینه پاسخ مستند و متقن داشته باشد ؟
سها
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۶
حالا چون با علم نمی‌رسه ثابت کرد دلیل دروغ و توهمی بودنشان نمی شود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۶
کاملاً سوگیرانه برنامه را نقد کرده اید. استنباطی که از آیه 259 سوره بقره شده هم بسیار ابتدایی و ناشیانه است. ضمن آن که به نظر می رسد نویسنده صرفاً به دیدن چند قسمت از این برنامه آن هم به صورت گذرا اکتفا کرده است!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۶
این برنامه امسال خیلی ضعیف شده.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۶
شما نویسنده محترم
پیشنهادتون چیه؟
حمید مولایی
Finland
۰۱:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
اول برنامه اون مطلب رو می‌نویسه که مخاطب متوجه بشه این یک نمایش یا شوی تلویزیونی نیست، تجارب واقعیه.

وقتی خودمون اطلاع چندانی از دنیای بعد از مرگ نداریم؛ بنده خدا بیاد چی بگه؟ همین که تجربه‌ی مشترک مسلمون و نامسلمون داره به اشتراک گذاسته میشه، به نظر خیلی تاثیرگذار هست. من طرفدار برنامه‌شون هستم و فکر می‌کنم کنی‌غیرمنصفانه نقد شده این برنامه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۵:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
نویسنده در این مطلب اغراض شخصی خودش رو دنبال کرده آیا؟ این همه برنامه با رویکرد تکراری گفتگو با سلبریتی ها و ورزشکاران ساخته میشه که کمترین مفهومی رو به بیننده منتقل نمی کنند، این همه سخنرانی مذهبی و غیرمذهبی با مضامین تکراری پخش میشه که کمترین تاثیری روی مخاطب ندارند و... حالا چند صباحی ه برنامه ای متفاوت ساخته شده که برای بعضی از مردم اثرش از هزار سال وعظ و خطابه واعظانی که چون یه خلوت میروند آن کار دیگر می کنند ییشتره. چرا باید اینطور غرض ورزانه بهش تاخت؟ اگر تجربه این افراد توهم ه، چرا انقدر این توهمات شبیه هم هستند، البته با جزئیات متفاوت؟؟! چرا فراموش نشدن و با تمام جزییات در یادشون مونده؟ و خیلی پرسش های دیگه... البته که علم هنوز جواب روشنی برای این پرسش ها نداره. پس تا اون زمان، بذارید متوهم ها با توهم خودشون خوش باشند!!!
ناشناس
Turkiye
۰۶:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
نقد کاملا درستی است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
فراموش نکنیم که این برنامه برای مخاطب عام درست شده است نه دانشکده فلسفه و کلام. اصلا پیش فرض این برنامه دینی بودن است و سوگیری دارد ولی در حد خود برنامه تاثیرگذاری است.
خوش تیپ
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
حضور یک فیلسوف در برنامه ضروری است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
بجای اینکارا چندتا کارشناس خبره و منتقد تو این زمینه ها بیارین
ناشناس
United Arab Emirates
۱۰:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
با سلام
چرا امسال و بر خلاف سالهای قبل و در هنگام افطار سریال طنز از هیچ یک از شبکه های سیما خش نمی شود ؟ ‍‍
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
در سال قبل هم چندین نقد به این مجموعه به خصوص در تحلیل و نتیجه گیری مجری داشتم که جایی پیدا نکردم بیان کنم و به اطلاع مجری و مجموعه برسانم .
کلا در ایران بخشی مزتبط با نظرات و شنیدن نظرات و پاسخ به نظرات وجود ندارد . دوست دارند همیشه یک طرفه باشند چون احساس آزادی و راحتی می کنند .
این مشکل یک طرفه بودن به خصوص در نخبگان و تحلیل گران و فعالان اجتماعی و سیاسی و ... صدا و سیما و از همه بیشتر در روحانیت به وفور دیده می شود و اعمال هم می شود .
این برنامه شاید در دوره اول ، با ابزار هیجان موضوع دنبال طرح موضوع و جذب مخاطب باشد اما در دوره های بعدی باید چارچوب هایی داشته باشد تا اولا هر تجربه راستی آزمایی شود و دوما از نتیجه گیری قطعی اجتناب شود .
omid
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
اساسا مساله مرگ، روح و سوژه های متافیزیکی غامض و پیچیده هستند.
نویسنده این نقد، چه راهی میتونه پیشنهاد بده که شخصی براحتی بتونه به درک دنیای پس از مرگ برسه؟
کثیری از عرفا هم رویا را هم ردیف یک تجربه عرفانی معرفت بخش معرفی کرده اند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
برنامه خیلی خوبی است.
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
برخلاف نظر نویسنده این مقاله به نظر بنده برنامه زندگی پس از از زندگی واقعا یک کار پژوهشی هست و اتفاقا خوش ساخت و پر مخاطب . انتقادات مطرح شده در این مقاله بسیار ضعیف و صرفا حاصل نگاه بسیار شخصی نویسنده هست .
احمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
نقد کاملا ناروا و مزخرف
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
این جور برنامه ها برای تحریک احساسات و بهره برداری از اون درست میشه وگرنه کسی که یه ذره مطالعه داره میدونه پدیده ی nde یا تجربه ی نزدیک به مرگ به لحاظ علمی توضیح داده شده ولی مردم که دنبال علم نیستن
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
بنظرم برنامه خیلی خوبی است اما وقتی یک برنامه پرمخاطب می شود تلویزیون ما سعی می کند آنرا سریالی کند و این آفت ماجراست زیرا ممکن است افرادی فقط برای دیده شدن در برنامه دروغهایی را سر هم کنند و کسی هم ابزاری برای کشف دروغ انها ندارد. بهتر است این جور برنامه ها سریالی و ابزاری برای پول درآوردن صدا و سیما نشود.
امین
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
احسنت
بسیار دقیق و به جا و منصفانه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
سلام
یادداشت خوبی بود.اما چگونه بهتر شدن را نگفتید.شما بودید چگونه می ساختید؟
bato-adv
bato-adv
bato-adv