نتایجی که دراگان در تیم ملی ایران گرفته، تحت تأثیر عوامل بیرونی است. عدهای آن را به ستارههای بزرگ ایران ازجمله مهدی طارمی و سردار آزمون ربط میدهند؛ اما عدهای دیگر با فکتهای آماری در پی اثبات این موضوع هستند که دراگان فقط توانایی بازیکردن برابر تیمهای ضعیف را دارد.
وضعیت تیم ملی ایران در آستانه برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ قطر چندان مساعد نیست. این تیم که فیفادی مساعد خرداد را با بیبرنامگی محض فدراسیون فوتبال از دست داده و اردوی پرحرفوحدیثی را در قطر برگزار کرده، بهشدت مورد انتقاد قرار گرفته است. سفر به قطر با آن شرایط بد آبوهوایی و از آن بدتر شکست برابر تیم دوم الجزایر در یک دیدار دوستانه، دست به دست هم داده تا نسبت به توانایی این تیم در برگزاری بازیهای درخور در جام جهانی شک و شبهه به وجود بیاید.
به گزارش شرق، ایران در حالی نتوانست بازیهای تدارکاتی مناسبی را برگزار کند که در واپسین ساعات باقیمانده، جدال با الجزایر را قطعی کرد و با پرداخت هزینه به تیمی که حتی نتوانسته جواز حضور در جام جهانی را به دست بیاورد، دیدار کرد. الجزایر هم با تیمی نصفهونیمه راهی قطر شد و در روزی که ایران نمایش بسیار ضعیفی ارائه داد، موفق شد با نتیجه ۲ بر یک «یوزهای ایرانی» را که قدرتشان هرگز در حد و اندازههای یک یوز نبود، شکست دهد.
همان شکست باعث شده تا اتفاقات عجیب و غریبی رخ دهد؛ دیدگاه هواداران فوتبال به تواناییهای دراگان اسکوچیچ بهعنوان سرمربی منفی شده و از آن بدتر، بازیکنان تیم ملی هم اعتمادشان را به این مربی کروات از دست دادهاند. آنطور که از شواهد امر پیداست، بزرگان تیم ملی از همکاری با دراگان اسکوچیچ ناراضی هستند و در پسِ پرده در تلاش هستند تا با رایزنی، تغییراتی روی نیمکت تیم ملی به وجود بیاورند. قبل از راستیآزمایی این مورد، بهتر است اتفاقاتی که بر دراگان در ماههای اخیر گذشته، مورد بررسی قرار بگیرد.
دراگان اسکوچیچ شروعی توفانی در تیم ملی ایران داشته و رکوردهای متعددی را جابهجا کرده است. او از زمانی که زمام امور را به دست گرفته، در بازیهای رسمی فقط یکی را باخته و یکی را مساوی کرده و بقیه را که تعدادشان زیاد است، با برد پشت سر گذاشته است. او توانست ایران را در سریعترین حالت ممکن به جام جهانی برساند و پاسخ خوبی به منتقدان دهد.
با این حال نتایجی که دراگان در تیم ملی ایران گرفته، تحت تأثیر عوامل بیرونی است. عدهای آن را به ستارههای بزرگ ایران ازجمله مهدی طارمی و سردار آزمون ربط میدهند؛ اما عدهای دیگر با فکتهای آماری در پی اثبات این موضوع هستند که دراگان فقط توانایی بازیکردن برابر تیمهای ضعیف را دارد. طبق آمار، اسکوچیچ با ایران فقط تیمهایی را شکست داده که در رنکینگ فیفا بالای رنک ۵۰ بودهاند. او در این مدت سه بار با تیمهایی که زیر رنک ۵۰ بوده بازی کرده که دو تا را باخته و یکی را مساوی کرده است. دو بازی با کره و یک دیدار با الجزایر، مجموع بازیهای ایران در رده اخیر است.
نکته عجیب اینکه ایران در هر سه بازی، دو بازی رفت و برگشت با کره و یک بازی با الجزایر، اصلا در حد و اندازههای تیمی بزرگ ظاهر نشده و نمایش ضعیفی در زمین مسابقه داشته است. این مورد و همگروهی ایران با تیمهای قدرتمندی مانند انگلیس، آمریکا و ولز که دو تای آنها از لحاظ سیاسی هم حیثیتی است، باعث شده تا فضا بهشدت علیه دراگان اسکوچیچ شود.
او اگرچه پیش از این امیدوار بود با نتایجی که به دست آورده، پایگاه مردمی داشته باشد، ولی شکست برابر الجزایر موجی از نارضایتی را بین هواداران فوتبال رقم زد و تعداد کثیری از آنها در فضای مجازی با راهاندازی هشتگ اخراج اسکوچیچ سعی کردند اعتراضشان به حضور این سرمربی در ایران را نشان دهند.
همزمان با این اتفاقات، اظهارنظر دوپهلوی میرشاد ماجدی، سرپرست ریاست فدراسیون فوتبال هم فضا را برای دراگان اسکوچیچ به هم ریخت. او در واکنش به همکاری یا عدم همکاری با دراگان اسکوچیچ در تیم ملی گفت: «آقای اسکوچیچ با ما قرارداد دارد و مربی که قرارداد دارد، قطعا در حفاظت و حمایت کامل فدراسیون فوتبال است؛ اما اولویت خود من و اعضای هیئترئیسه و ارکان فدراسیون فوتبال، تیم ملی است و بزرگتر از نام فوتبال کشورمان در بحث ورزشی و فوتبالی نام دیگری نیست».
ماجدی در ادامه صحبتهای خود درباره آینده دراگان اسکوچیچ در تیم ملی فوتبال ایران گفت: «ما هر کاری را برای سربلندی فوتبالمان انجام خواهیم داد، مخصوصا برای تیم ملی. سرمربیمان قرارداد دارد و ما متعهد به قراردادمان با ایشان هستیم. او مورد حمایت فدراسیون بوده و قرارداد دارد؛ اما باز هم عرض میکنم که بالاتر از تیم ملی هیچ آدمی نیست!».
همزمانی این صحبتها با جو منفی شکلگرفته علیه اسکوچیچ در تیم ملی باعث شد تا شایعه اخراج این مربی به گوش برسد. با این حال پرسشی که آن روزها مطرح شد این بود که دراگان برود و چه کسی بیاید؟ اینجا یک نام آشنا مطرح بود: کارلوس کیروش. کارلوس بعد از قطع همکاری با فوتبال مصر بیکار مانده و بسیاری از علاقهمندان به فوتبال در ایران اعتقاد داشته و دارند که بهترین گزینه برای این روزهای تیم ملی کارلوس کیروش است. البته نام کیروش بیخود هم بر سر زبان نیفتاده و به نظر میرسد بزرگان تیم ملی هم در پی بازگرداندن سرمربی سابق هستند.
مقدمهای که ذکر شد، سرآغازی بود بر اینکه به این نقطه رسیده شود؛ شایعه شده بازیکنان تیم ملی دل خوشی از همکاری با دراگان اسکوچیچ ندارند و میخواهند او تغییر کند. این موضوع را یکی از افراد حاضر در فدراسیون قبلی تأیید میکند. او که نمیخواهد نامش مطرح شود، به «شرق» میگوید: «واقعیت این است که بزرگان تیم ملی اعتقاد دارند دراگان در حد ایران نیست. آنها بارها اعتراضشان را به این موضوع بیان کرده و خواستار تغییر شدهاند».
او در پاسخ به اینکه کدامیک از بازیکنان چنین درخواستی داشته، میگوید: «وقتی میگویم بزرگان تیم ملی، دیگر نیازی نیست که از کسی نام ببرم. آنهایی که سابقه بیشتری دارند از کار دراگان در تیم ملی ناراضی هستند». بازیکنان به دنبال کدام مربی هستند؟ این فرد در پاسخ میگوید: «ببینید، بیشتر این بچهها با کارلوس کیروش کار کرده و میگویند کارکردن با این دو مربی اصلا قابل مقایسه نیست. دیسیپلین کارلوس و کیفیت تمرینات و سختگیریهای او کجا، وضعیت دراگان اسکوچیچ کجا؟».
او همچنین میگوید فضا چنان بر رئیس فدراسیون فوتبال بابت این انتقادات تنگ شده بود که او به این فکر میکرد که آیا باید با دراگان به جام جهانی برود یا خیر؟ حالا شاید حدسزدن اسامی بازیکنان ناراضی چندان سخت نباشد. بزرگان تیم ملی هم پنج، شش نفر که بیشتر نیستند. چندین نفر از آنها در قطر با وزیر ورزش دیدار داشتند و حتی شایعه شد که دو نفر از آنها به دیدار رئیسجمهور هم رفتهاند. این صحبتها مبنی بر تنگشدن عرصه به این بازیکنان در صورت ابقای دراگان نیست؛ چون این موج نارضایتی از همان روز نخست تا همین حالا وجود داشته است، ولی اتفاقا آنها بیشترین تلاش را برای موفقیت تیم دراگان در این مدت داشتهاند.
حالا که فضا علیه دراگان شده و همچنین مشخص شده تعداد زیادی از بازیکنان تیم ملی هم اعتقاد دارند دراگان نمیتواند گزینه مناسبی برای تیم ملی ایران باشد، آیا چاره کار کارلوس کیروش است؟ ظواهر امر اینطور نشان میدهد. او این روزها بدون تیم مانده و حتی همین دو روز پیش با انتشار پستی در فضای مجازی یادی از تیم ملی ایران کرده است.
کارلوس با یادآوری برتری ایران برابر مراکش در جام جهانی نوشته است: «یکی از بهترین خاطرات ورزشی من، چهار سال پیش در جام جهانی روسیه با یکی از بهترین خانوادههایی بود که این شانس را داشتم تا با آنها کار کنم. تنها راز فوتبال یک کلمه است: تیم. هیچ وقت در فوتبال دروغ نگویید، تیم همه و همه چیز است». صحبتهای جدید کیروش با بیان خاطره از تیم ملی ایران، به اعتقاد بسیاری، چراغ سبز علنی او برای بازگشت به ایران است.
از طرفی همین روز گذشته عنوان شد که کارلوس کیروش پیشنهاد بازگشت به تیم ملی مصر را هم رد کرده و گفته منتظر تجربه جدیدی است. این تجربه جدید ایران است؟ اگر قرار به تکرار باشد، خیر، ولی آنهایی که کیروش را میشناسند، میدانند که او بیتاب حضور در جام جهانی و خلق یک رکورد خاص برای خودش است.
از طرفی در زمان اندک باقیمانده و با توجه به تجربه همکاری با ایران، کیروش نیازی به زمان برای شناخت بازیکنان ایران ندارد. او همین حالا هم با بسیاری از بازیکنان ایران در ارتباط است و کار آنها را دنبال میکند. اما اینها یک روی سکه است؛ چون اتفاقا آنهایی که کارلوس را بیشتر میشناسند، میدانند او چندان اهل ریسک نیست.
او میداند برای کارکردن در ایران و آمادهسازی این تیم برای جام جهانی فرصت اندکی دارد و با توجه به فضای حاکم بر فدراسیون فوتبال و البته در پیش بودن انتخابات این فدراسیون، نمیخواهد بیگدار به آب بزند. از طرفی اهالی فدراسیون کنونی هم احتمالا از اینکه جو روانی علیه دراگان اعمال نشود، تغییرات در کادر فنی تیم ملی را رد میکنند.
احسان اصولی، سخنگوی فدراسیون فوتبال، در واکنش به این مسئله که بحث بازگشت کارلوس کیروش مطرح شده و گویا او هم پالس مثبت ارسال کرده و آیا بحث بازگشت او دنبال میشود، میگوید: «خیر، سرمربی ما در جام جهانی اسکوچیچ است و اعضای کادر فنی هم بر اساس فهرستی که او داده بود، انتخاب شدهاند و قرارداد آنها امضا شد و ما با همین تیم راهی جام جهانی خواهیم شد».