آيا خدا حجاب را واجب كرده است؟.. پوشش چگونه باشد؟ (۱۰)

استاد شهيد آيت الله مطهري

حدود پوشش
بررسی
اكنون میخواهيم حدود پوششی كه در اسلام بر زن واجب شده است با توجه به همه دلائل موافق و مخالفی كه در مسأله هست ، از ديده فقهی بررسی كنيم .
مجددا توضيح میدهيم كه بحث ما جنبه علمی دارد نه فتوائی . اين بنده نظر خودم را میگويم . و هر يك از شما بايد عملا به فتوای همان مجتهدی عمل كند كه از او تقليد مینمايد .
قبلا لازم است مطالبی را كه از نظر فقه اسلامی قطعی و مسلم است مشخص كنيم و سپس به مواردی كه مورد اختلاف و قابل بحث است بپردازيم :
1 - در اينكه پوشانيدن غير وجه و كفين بر زن واجب است از لحاظ فقه اسلام هيچگونه ترديدی وجود ندارد . اين قسمت جزء ضروريات و مسلمات است . نه از نظر قرآن و حديث ، و نه از نظر فتاوی ، در اين باره اختلاف و تشكيكی وجود ندارد . آنچه مورد بحث است پوشش چهره و دستها تا مچ است .
2 - مسأله " وجوب پوشش " را كه وظيفه زن است از مسأله " حرمت نظر بر زن " كه مربوط به مرد است بايد تفكيك كرد . ممكن است كسی قائل شود به عدم وجوب پوشيدن وجه و كفين بر زن ، و در عين حال نظر بدهد به حرمت نظر از جانب مرد . نبايد پنداشت كه بين اين دو مسأله ملازمه است . همچنانكه از لحاظ فقهی مسلم است كه بر مرد واجب نيست سر خود را بپوشاند ولی اين دليل نمیشود كه بر زن هم نگاه كردن به سر و بدن مرد جايز باشد.
بلی ، اگر در مسأله نظر ، قائل به جواز شويم ، در مسأله پوشش هم بايد قائل به عدم وجوب شويم ، زيرا بسيار مستبعد است كه نظر مرد بر وجه و كفين زن جايز باشد ولی كشف وجه و كفين بر زن حرام باشد .
بعدا نقل خواهيم كرد كه در ميان ارباب فتوا در قديم كسی را نمیتوان يافت كه قائل به وجوب پوشيدن وجه و كفين باشد ولی هستند كسانی كه نظر را حرام میدانند.
3 - در مسأله جواز نظر ، ترديدی نيست كه اگر نظر از روی " تلذذ " يا " ريبه " باشد حرام است . تلذذ " يعنی لذت بردن ، و نگاه از روی تلذذ يعنی نگاه به قصد لذت بردن باشد ، و اما " ريبه " يعنی نظر به خاطر تلذذ و چشم چرانی نيست ، ولی خصوصيت ناظر و منظور اليه مجموعا طوری است كه خطرناك است و خوف هست كه لغزشی به دنبال نگاه كردن به وجود آيد .
این دو نوع نظر مطلقا حرام است حتی در مورد محارم . تنها موردی که استثنا شده نظری است که مقدمه خواستگاری است که در این مورد اگر تلذذ هم باشد - که معمولا هم هست - جایز است .البته شرطش این است که واقعا هدف شخص ازدواج باشد یعنی مرد جدا به خاطر ازدواج بخواهد زن را ببیند و از لحاظ سایر خصوصیات مورد نظر زن را پسندیده باشد نه آنکه برای چشم چرانی قصد ازدواج را بهانه قرار دهد . قانون الهی مانند قانونهای بشری نیست که بتوان با صورتسازی خیال خود را راحت کرد . در اینجا وجدان انسان حاکم است و خدای متعال که هیچ چیز بر او پوشیده نیست محاسب . علیهذا باید گفت در حقیقت استثنائی در کار نیست ، زیرا آنچه قطعا حرام است نگاه به قصد تلذذ است و آنچه مانعی ندارد این است که نگاه به قصد تلذذ نباشد ولی تلذذ قهرا پیدا شود .
فقهاء تصريح كردهاند كه جايز نيست كسی به زن ها نگاه كند تا در بين آنها يكی را انتخاب كند . آنچه جايز است ، در مورد يك زن خاص است كه به او معرفی شده است و دربارهاش میانديشد ، از ساير جهات ترديدی ندارد فقط از نظر چهره و اندام ترديد دارد ، میخواهد ببيند آيا میپسندد يا نه ؟ برخی ديگر از فقها به صورت احتياط مطلب را بيان كردهاند .
چهره و دو دست ( وجه و كفين )
بعد از اينكه موارد قطعی پوشش را بيان كرديم ، نوبت میرسد به بحث درباره " پوشش وجه و كفين " .
مسأله پوشش بر حسب اينكه پوشانيدن وجه و كفين واجب باشد يا نباشد دو فلسفه كاملا متفاوت پيدا میكند . اگر پوشش وجه و كفين را لازم بدانيم در حقيقت طرفدار فلسفه پردهنشينی زن و ممنوعيت او از هر نوع كاری جز در محيط خاص خانه و يا محيطهای صددرصد اختصاصی زنان هستيم .
ولی اگر پوشيدن ساير جاهاي بدن را لازم بدانيم و هر نوع عمل محرك و تهييج آميز را حرام بشماريم و بر مردان نيز نظر از روی لذت و ريبه را حرام بدانيم اما تنها پوشيدن گردی چهره و پوشيدن دستها تا مچ را واجب ندانيم آنهم به شرط اينكه خالی از هر نوع آرايش جالب توجه و محرك و مهيج باشد بلكه ساده و عادی باشد ، آنوقت مسأله ، صورت ديگری پيدا میكند و طرفدار فلسفه ديگری هستيم ، و آن فلسفه اينست كه لزومی ندارد زن الزاما به درون خانه رانده شود و پردهنشين باشد بلكه صرفا بايد اين فلسفه رعايت گردد كه هر نوع لذت جنسی اختصاص داشته باشد به محيط خانواده ، و كانون اجتماع بايد پاك و منزه باشد و هيچگونه كامجوئی خواه بصری و خواه لمسی و خواه سمعی نبايد در خارج از كادر همسری صورت بگيرد . بنابراين زن میتواند هر نوع كار از كارهای اجتماعی را عهدهدار شود .
البته در اينجا چند نكته هست :
الف - ما فعلا در اين مقام نيستيم كه آيا زن در درجه اول بايد به وظائف خانوادگی عمل كند يا خير ؟ شك نيست كه ما طرفدار اين هستيم كه وظيفه اول زن ، مادری و خانه سالاری است .
ب - برخی از مناصب است كه از نظر اينكه آيا زن از نظر اسلام میتواند عهدهدار بشود يا نه ، نيازمند بحث جداگانه و مفصل است ، از قبيل سياست و قضاء و افتاء ( فتوا دادن و مرجعيت تقليد ) . ما درباره اينها جداگانه بحث خواهيم كرد .
ج - خلوت با اجنبيه خالی از اشكال نيست . شايد عقيده اكثر فقهاء حرمت باشد . ما فعلا نظر به آن نوع كار اجتماعی نداريم كه مستلزم خلوت با اجنبيه است .
د - از نظر اسلام مرد رئيس خانواده است و زن عضو اين دائره است .
عليهذا در حدودی كه مرد مصالح خانوادگی را در نظر میگيرد حق دارد كه زن را از كار معينی منع كند.
مقصود ما اينست كه اگر پوشيدن چهره و دو دست ، مخصوصا چهره واجب باشد خود بخود شعاع فعاليت زن ، به اندرون خانه و اجتماعات خاص زنان محدود میشود ولی اگر پوشيدن گردی چهره واجب نباشد ، اين محدوديت خودبخود لازم نمیآيد . اگر احيانا محدوديتی پيدا شود از جهت خاص استثنائی خواهد بود .
به هر حال با لازم نبودن پوشيدن گردی چهره ، حكم شرعی برخی از كارها از نظر حرمت يا جواز روشن میگردد . بسياری از كارها است كه از نظر فقهی و شرعی اولا و با لذات بر زن حرام نيست ، ولی اگر پوشش وجه و كفين را لازم بشماريم ثانيا و بالعرض بر زن حرام است ، يعنی از آن جهت حرام است كه مستلزم باز گذاشتن چهره و دو دست میشود . بنابراين جواز و عدم جواز آن كارها برای زن بستگی بدين دارد كه پوشش وجه و كفين واجب باشد يا نباشد . ما ذيلا چند نمونه از اين كارها را مطرح میكنيم :
1 - آيا برای زن ، رانندگی جايز است ؟
میدانيم كه مسأله رانندگی بخصوص ، حكمی ندارد ، بايد ديد آيا زن میتواند وظائف ديگر خود را در حين رانندگی اجراء كند يا نه ؟ اگر پوشش وجه و كفين واجب باشد بايد گفت زن نمیتواند رانندگی كند.
2 - آيا كار فروشندگی در خارج از منزل برای زن جايز است يا نه ؟
البته مقصود آن نوع فروشندگي ها نيست كه فعلا در دنيا معمول است و در حقيقت فريبندگی است نه فروشندگی
3 - آيا كار اداری برای زن جايز است يا نه ؟
4 - آيا زن حق دارد عهدهدار تدريس - و لو برای مردان - بشود يا نه ؟ و آيا حق دارد كه در كلاسی كه مرد تدريس میكند ، متعلم باشد يا نه ؟
اگر بگوئيم پوشش وجه و كفين لازم نيست و مرد هم در صورتی كه نظر ريبه و تلذذ نداشته باشد میتواند به وجه و كفين نگاه كند ، نتيجه اينست كه مانعی ندارد . و الا جايز نيست .
خلاصه اينكه وجه و كفين ، مرز محبوسيت و عدم محبوسيت زن است ، و ايرادهائی كه مخالفين پوشش میگيرند ، در صورتی است كه حجاب وجه و كفين را لازم بدانيم .
ولی اگر پوشيدن وجه و كفين را واجب ندانيم ، در پوشش ساير قسمتهای بدن هيچگونه اشكال تراشی نمیتوان كرد ، بلكه اشكال برطرف مخالف وارد است .
اگر زن ، مرض نداشته باشد و نخواهد لخت بيرون بيايد ، پوشيدن يك لباس ساده كه تمام بدن و سر ، جز چهره و دو دست تا مچ را بپوشاند ، مانع هيچ فعاليت بيرونی نخواهد بود . بلكه برعكس ، تبرج و خودنمائی و پوشيدن لباسهای تنگ و مدهای رنگارنگ است كه زن را به صورت موجودی مهمل و غير فعال در میآورد كه بايد تمام وقتش را مصرف حفظ پزيسيون خود كند .
ما به زودی توضيح خواهيم داد و قبلا نيز از قدمای مفسرين نقل كرديم كه استثناء وجه و كفين ، به منظور رفع حرج و امكان دادن به فعاليت زن است ، و به همين ملاك است كه اسلام آن را واجب نشمرده است .
اكنون دلائل موافق و مخالف را در مسأله ، تحقيق میكنيم .
ادامه دارد...