ترنج موبایل
کد خبر: ۵۸۵۳۷

مرثیه‌ای برای دریاچه ارومیه

تبلیغات
تبلیغات


متهم اصلي نابودي درياچه اروميه، مجموعه اي از دخل و تصرف هاي نارواي انسان در طبيعت است و نامش توسعه ناپايدار! مديريت غلط آب و زمين، آرام آرام تبديل به اژدهاي عظيم الجثه‌اي شده كه كاسه درياچه اروميه را جرعه جرعه مي نوشد و آنقدر هم ولع دارد كه تا تمام اش نكند دست بردار نيست. صادق زيبا كلام، عمق فاجعه را خوب لمس كرده و مي گويد "كاري نكنيم كه يك سال و يا حداكثر چند سال ديگر دردرس جغرافيا به دانش آموزانمان ياد دهيم كه قبلا دراروميه درياچه بزرگي بود ولي نياكان ما گذاشتند برود و كك شان هم نگزيد".

بايد گريست نه به حال درياچه‌اي كه روزگاري مظهر باروري خطه آذربايجان بود بلكه به حال آدم‌هايي كه با تمام ادعايشان گذاشتند نگين سرخ اروميه جلو چشمشان خشك شود.

همه ما شنيده ايم كه درياچه اروميه بعد از بحروالميت بزرگ‌ترين درياچه آب شور جهان است و غير از آن به سبب موقعيت بسيار ويژه اي كه دارد، آب و هوايي مطلوب را براي ساكنان خطه آذربايجان و كردستان به ارمغان آورده است و «آرتيمیا»، اين سخت پوست قرمز رنگ دنيا، فقط در درياچه اروميه وجود دارد.

همه ما باز هم اخباري در مورد كم آب شدن درياچه اروميه و احتمال خشك شدن آن شنيده ايم. ولي واقعيت اين است كه تا نبيني باور نمي‌كني كه اين توسعه ناپايدار چه بر سر نگين سرخ آذربايجان آورده است.

درياچه اروميه دارد‏ مي ميرد‏‌! شنيده ايم‏، مي خواهد نجات اش دهند، ‏‌اما اگر اين روزها ببيني‌اش، باور نمي كني كه كسي بتواند ان را زنده نگه دارد.

درياچه‌اي كه نزديك به 40 سال است‏‌، كه مدعي حفاظت از آن هستند‏،‌ چه شد كه به يك باره در ورطه نابودي افتاده است؟ درياچه اروميه كه به عنوان يكي از 9 ذخيرگاه بيوسفري ايران در يونسكو شناخته مي شود و از سال 1357 نيز در زمره يكي از مهم‌ترين تالاب‌هاي بين‌المللي جهان در سايت رامسر به ثبت رسيده است امروز در سايه روزمرگي متوليان توسعه درحال نابودي تدريجي است.
فكر مي كنيد درياچه اروميه چقدر ديگر دوام بياورد‏؟‌ محمد جواد محمدي زاده، رئيس سازمان حفاظت محيط زيست كه خيلي خوشبين است،‌ برنامه 5 ساله اي را براي احيا درياچه اروميه تعريف كرده و مي گويد:« نجات اش مي دهيم»،اما نوشدارويي پس از مرگ، سهرا ب را چه حاصل؟

محمد باقر صدوق، معاون محيط زيست طبيعي سازمان حفاظت از محيط زيست، از رئيس سازمان واقع بين تر است. او اميد چنداني به نجات درياچه اروميه ندارد. مي گويد :«شايد تا سه سال ديگر هنوز بتوانيم زنده نگه اش داريم»!

بيش از نيمي از درياچه اروميه خشك شده است
درياچه اروميه روز به روز بيشتر آب مي رود، اميد يوسفي، سرپرست پارك ملي درياچه اروميه مي گويد‏‌:«از دو سال پيش تا كنون ده كيلومتر از ضلع خوبي درياچه اروميه خشك شده است. جايي كه دو سال پيش مي توانستي آب را لمس كني ‏‌اكنون تا كيلومترها شوره زار نمك است. در سواحل جنوبي درياچه اروميه به دليل ورود رسوبات رودخانه سطح درياچه بالاتر آمده است و در اين قسمت آب از 10 تا 12 كيلومتر عقب نشيني كرده است حال اين 10 كيلومتر را در 7 متر كاهش ارتفاع سطح آب درياچه اروميه ضرب كنيد تا بينيد كه عمق فاجعه كجاست».

حسن عباس‌نژاد، مديركل محيط زيست استان آذربايجان غربي هم «عوامل انساني و طبيعي را در وضعيت بحراني درياچه اروميه» مقصر مي داند. او مي گويد: «خشكسالي و توسعه ناپايدار سه هزار كيلومتر از پنج هزار كيلومترمربع وسعت درياچه اروميه را تبديل به شوره‌زار كرده است.

غلظت نمك به پيش از 330 گرم در ليتر رسيده و بستر درياچه در اثر اشباع شدن از نمك كاملاً سفيد پوش شده ‏، گويا درياچه اروميه در اين قسمت ها كفن پوش شده است».

آب درياچه اروميه زلال زلال است، پس آرتیميا كجاست؟
روزگاري اگر يك مشت آب از درياچه بر مي داشتي، مي توانستي "آرتيميا"، سخت پوست‌هاي كوچكي را كه تنها ساكن هميشگي درياچه اروميه هستند را در آن ببيني، اما اكنون آب، زلال زلال است، حتي يك آرتيمیا هم در اين نواحي ديده نمي‌شود.پس آرتمياها كجايند؟

درياچه اروميه همراه هميشگي مردم آذربايجان بوده، فقط مردم محلي و كساني كه به طور مستقيم يا غير مستقيم از اين منبع حيات، ارتزاق مي كردند، مي دانند كه درياچه اروميه يعني چه. مرگ اين درياچه را هم هيچ كس به خوبي مردم محلي لمس نمي كند.

وقتي بمب نمكي 8 ميليارد تني درياچه اروميه منفجر شود، تاريخ دوباره شاهد فاجعه ديگر است، درياچه اروميه به طور قطع به تاريخ مي‌پيوند، همانگونه كه آرال در شوروي سابق براي هميشه از روي نقشه جهان پاك شد.

50 سال پيش هم مسولان شوروي فكر چنين روزي را كه آرال خشك شود، نمي‌كردند. همانگونه كه مسولان ما اكنون طرح‌ها و نقشه‌هاي بزرگ انتقال آب از حوزه‌هاي آبريز ديگر به درياچه اروميه را در ذهن مي‌پروراند، متوجه عمق فاجعه نيستند، نقشه‌هايي كه خدا مي‌داند اگر اجرا هم بشود چه مقدار هزينه مالي و زيست محيطي به دنبال دارد.

خشك شدن آرال، طوفان شن و نمك كه حامل غبارهاي سمي آفت كش و سموم كشاورزي و انواع بيماري‌هاي تنفس و سرطان پوستي و ريوي را براي مردم به ارمغان آورد و خدا مي‌داند نابودي درياچه اروميه چه بلايي بر سر خطه آذربايجان و سرزمين‌هاي مجاورش مي‌آورد.

مسعود باقرزاده كريمي، كارشناس مسوول تالاب‌ها اين خطر را به خوبي احساس كرده است. او مي گويد: «در صورت خشك شدن درياچه اروميه ، ميزان بالاي نمك اين درياچه فاجعه آفرين است». او هشدار مي دهد: «وزش بادهاي حاوي نمك به سمت شهرها و زمين‌هاي كشاورزي خطرناك است بنابر اين بايد دقت داشته باشيم وجود نمك در شهرها، تخريب ساختمان‌ها و خودروها را به دنبال دارد و علاوه بر اين موجب شور شدن زمين‌هاي كشاورزي شده و آنها را از حيث انتفاع خارج مي‌كند كه مسلما هزينه‌هاي سنگيني را بر جوامع محلي متحمل مي‌سازد».

توسعه ناپايدار جرعه جرعه جان درياچه اروميه را مي نوشد
متهم اصلي نابودي درياچه اروميه ، مجموعه اي از دخل و تصرف هاي نارواي انسان در طبيعت است و نامش توسعه ناپايدار، مديريت غلط آب و زمين، آرام آرام تبديل به اژدهاي عظيم الجثه‌اي شد كه كاسه درياچه اروميه را جرعه جرعه مي نوشد و آنقدر هم ولع دارد كه تا تماش نكند دست بردار نيست. خشكسالي و احداث سدهاي بي حساب و كتاب و برداشت بي‌رويه چاه‌هاي مجاز و غير مجاز و احداث ميانگذر و... چنان گره كوري برسر راه ادامه حيات نگين سرخ آذربايجان انداخته است كه هيچ كس را ياراي باز كردن آن نيست.

احداث سدهاي بي حساب و كتاب و چاه هاي غير مجاز ، مثل خوره به جان درياچه اروميه افتاده است
احداث سدهاي بي‌حساب و كتاب در رودخانه‌هاي منتهي به درياچه اروميه ناجوانمردانه جان درياچه را گرفته است. جالب است بدانيد كه در مسير 12 رودخانه‌اي كه به درياچه اروميه مي‌ريزد 29 سد خاكي و بتوني وجود دارد كه با خساست تمام حتي قطره‌هاي آب را از درياچه تشنه آذربايجان دريغ مي‌كنند.

توسعه بي‌رويه اراضي كشاورزي و استفاده نادرست از منابع آبي و حفر چاه‌هاي غير مجاز هم مثل خوره به جان درياچه افتاده است به طوري كه امروز هزاران حلقه چاه غير مجاز و مجاز در اطراف درياچه اروميه وجود دارد كه باعث افت سفره‌هاي آب زيرزميني شده است. بنابر اين حتي اگر باران به مقدار كافي هم ببارد اين آب نخست جذب زمين مي‌شود تا سفره‌هاي آب زيرزميني را پر كند و بعد نوبت رودخانه‌هاي روان مي‌شود. البته ميزان آب رودخانه‌ها هم كه به خاطر پمپاژ آب و احداث سدها به صفر رسيده است، پس عملا رودخانه‌‌ها نيز شرمنده لب‌هاي تشنه درياچه اروميه مي‌شوند.

متهم ديگر نابودي درياچه اروميه خشكسالي است. آنقدر كمبود آب در درياچه مشكل ساز شده است كه به گفته باقرزاده كريمي «با توجه به بارش‌هاي امسال كه 10 درصد از متوسط بارش‌هاي سال گذشته بيشتر بوده هم كمبود آب را اندكي جبران نکرده است».

داستان نابودي درياچه اروميه را براي هر كس مي‌گويي آهي مي‌كشد و مي‌گويد راهي براي نجات درياچه اروميه وجود ندارد. هرچند مسئولان همچنان اميدوارند و مي گويند حتما بايد راهي باشد.

آيا برنامه كميته راهبردي مديريت جامع درياچه اروميه، راه به جايي مي برد؟
براي نجات درياچه اروميه كميته راهبردي مديريت جامع درياچه اروميه به دستور محمود احمدی نژاد و رياست معاون اول او تشكيل شده است.

در اين كميته كه با حضور استانداران سه استان آذربايجان‌شرقي، غربي و كردستان، رياست سازمان محيط‌زيست و وزيران نيرو و جهاد كشاورزي تشكيل شده‏‌، مقرر شده است تا برنامه‌هايي براي نجات درياچه اروميه تهيه شود كه از آن جمله مي‌توان بحث اجرايي كردن مديريت درياچه اروميه، بحث انتقال آب حوزه‌اي از حوزه زاب كه مراحل اجرايي آن در دست بررسي است اشاره كرد.

يكي ديگر از برنامه‌هاي اين كارگروه مكلف كردن وزارت نيرو به تامين سالانه 1/3 ميليارد متر مكعب آب براي درياچه اروميه است.

اين مصوبه، مصوبه خوبي است اما واقعيت اين است كه اكنون درياچه اروميه پيش از 16 ميليارد متر مكعب آب نياز دارد و به قول نماينده وزارت نيرو در «كارگاه بين‌المللي گامي به سوي شكل‌گيري مديريت پايدار اكوسيستم‌هاي تالابي ايران»، ظرفيت كل 29 سد احداث شده در حوضه آبريز درياچه اروميه 3/1 ميليارد متر مكعب است بنابراين اگر وزارت نيرو همه دريچه سدها را هم بازكند بار هم اين كمبود جبران نمي‌شود و سطح آب درياچه يك ميلي متر هم بیشتر بالا نمي‌آيد.

بحث انتقال آب از حوضه‌هاي آبي ديگر مانند زاب و ارس نيز راهكار ديگر كارگروه تخصصي ملي نجات درياچه اروميه است اما به گفته علي نظري دوست رئيس پروژه حفاظت از تالاب‌هاي ايران،«انتقال اب از يك حوزه آبي به يك حوزه آبي ديگر از نظر زيست محيطي عواقب وخيمي دارد و هنر اين است كه آب يك حوزه آبي را از همان حوزه آبي تامين كنيم وگرنه مشكلات دو چندان مي‌شود».

درياچه اروميه يك شبه خشك نشده ‏، پس يك شبه هم احيا نمي شود
واقعيت اين است كه خشك شدن درياچه اروميه يك شبه به وجود نيامده كه يك شبه هم حل شود. به گفته نظري دوست «تقريبا نيمي از مشكلات درياچه اروميه از مشكلات تالاب‌هاي اطراف آن ناشي مي‌شود»،او مي‌گويد:«حوزه آبي درياچه اروميه شامل 12 تا 15 حوزه تالابي دارد كه از لحاظ اكولوژيك به درياچه وصل هستند اين تالاب‌هاي محل زندگي وزادآوري انواع پرندگان تالابي مانند لك لك، حواصيل و فلامينگو هستند».

نظري دوست مي‌گويد:« بر خلاف تصور همه فلامينگوها در درياچه اروميه زندگي نمي‌كنند بلكه تنها از آرتيمیاي موجود در آب درياچه تغذيه مي‌كنند وگرنه ساير فعاليت‌هاي آنها مانند لانه‌سازي و تخم گذاري وجوجه آوري در تالاب‌هاي اطراف درياچه اروميه انجام مي‌شود».

او ادامه مي‌دهد: «متاسفانه به علت خشكسالي و احداث سدهاي بي حساب و كتاب از 15 تالاب درياچه اروميه تنها 7 تا 8 تالاب از لحاظ اكولوژيك فعال‌اند و بقيه خشك شده و جاي خود را به زمين‌هاي كشاورزي را دارند».

رئيس پروژه حفاظت از تالاب‌هاي ايران تاكيد مي‌كند: «واقعيت اين است كه سد سازي الزاما بد نيست ولي متاسفانه در كشور آنقدر بد به كار گرفته شده است كه تبديل به يك معضل شده است و گرنه آبخيزداري به هيچ عنوان نمي‌تواند كار سد را انجام دهد پس از مدتي از خشك شدن تالاب‌ها مردم محلي متوجه عمق فاجعه شدند چون هم سرسبزي منطقه از بين رفت و هم چاه‌ها آرام آرام خشك شدند بنابراين مردم دست به كار شدند در حال حاضر برخي تالاب‌ها مانند "سولدوز" كامل احيا شده ، "يادگارلو" پس از 20 سال امسال احيا شد و "درگه سنگي" نيز در دست احيا شدن شدن است».

جوامع محلي به داد برخي از تالاب ها رسيدند اما كمي دير
نظري دوست عقيده دارد:«احيا تالاب‌ها توسط جوامع محلي هم باعث بهبود وضعيت كشاورزي منطقه مي شود و هم بررونق اكوتوريسم تاثيرمثبت دارد كه اين دو عامل موجب معيشت راحت‌تر مردم محلي مي‌شود، غير از همه اينها مي‌تواند تنوع زيستن تالابي درياچه اروميه را حفظ كند».

گرچه احيا تالاب‌هاي اطراف درياچه اروميه توسط جوامع محلي و به راهنماي پروژه حفاظت از تالاب‌هاي ايران تا حدود موفق بوده است ولي به نظر مي‌رسد براي انجام چنين فعاليت‌هايي اندكي دير شده است.

واقعيت اين است كه نه فقط براي موفقيت در نجات درياچه اروميه بلكه تمام تالاب هاي ايران كه به نوعي در معرض خطر قرار دارند بايد درك مشتركي از مديريت زيست بوم بين دست اندكاران پروژه‌هاي زيست محيطي مطرح باشد.

به عقيده حميد فراهاني راد عضو انجمن ارزيابي محيط‌زيست ايران «گرچه اكنون همگان تلاش دارند تا در جهت احياء تالاب‌هاي ايران به ويژه درياچه اروميه گام بردارند اما در بحث حفاظت و توسعه هنوز در بين مسوولان مناقشه وجود دارد و بسياري از مسوولان معتقدند كه محيط زيست با توسعه متعارض است».

او تاكيد مي‌كند:« هنوز كاركردهاي تالاب‌ها به ويژه در بين تصميم گيران مشخص نيست».

فراهاني راد عقيده دارد: «رويكرد ما نسبت به درياچه رويكردي سنتي بوده و تنها به مناطق چهارگانه حفاظتي تاكيد دارد در حالي كه مديريت زيست بومي نگاهي يكپارچه دارد و مرزي نمي‌شناسد و نوك پيكانش رو به سوي توسعه پايدار اس».

واقعيت اين است كه براي نجات درياچه اروميه تلاش بسياري صورت مي‌گيرد از شكل گيري كميته راهبردي مديريت جامع درياچه اروميه گرفته تا برگزاري كارگاه تخصصي مديريرت پايدار تالاب كه به منظور استفاده از تجارت موفق در احيا تالاب‌ها صورت ميگيرد.

اما آنچه در اين ميان مهم است اين است كه آيا چند نشست و ابلاغ چند مصوبه و برگزاري كارگاه‌هاي تخصصي از اين دست مي‌تواند دردي از دردهاي نگين سرخ آذربايجان دوا كند واقعيت اين است كه به گفته معاون استاندار آذربايجان غربي تا زماني كه اين مصوبه‌ها رنگ عمل به خوب نگيريد هيچ تغييري در وضعيت درياچه اروميه صورت نمي‌پذيرد.

شايد وقت آن باشد كه دست از حرف زدن برداريم و اندكي عمل كنيم، حداقل آنچه در توان داريم اكنون براي درياچه اروميه انجام دهيم.

واقعيت اين است كه بسياري از كاركردها و ارزش‌هاي اكولوژيكي و غير اكولوژيكي درياچه اروميه از دست رفته و يا مختل شده است ولي اينكه آيا اين مختل شدن قابل برگشت است يا خير هنوز مشخص نيست.

بايد نهايت تلاش را به كار بست، نكند به قول صادق زيبا كلام يك سال و يا حداكثر چند سال ديگر دردرس جغرافيا به دانش آموزانمان ياد دهيم كه قبلا دراروميه درياچه بزرگي بود ولي نياكان ما گذاشتند برود و كك شان هم نگزيد.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات