یک پرسش بسیار ساده از وزارت گردشگری که جواب آن باید به شکل روزانه یا دست کم هفتگی در بخشهای مختلف این دستگاه دولتی، مورد پایش و واکنش قرار بگیرد، بعد از یک هفته از طرح آن توسط خبرنگار «دنیای اقتصاد» خطاب به مسوولان این وزارتخانه، هنوز به دریافت پاسخ منجر نشده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، ماجرا از این قرار است که خبرنگار برای اطلاع از نبض سفرهای داخلی به عنوان «ستون فقرات» سیاستگذاری توریسم، از هفته پیش تاکنون تلاش کرد به «آمار حجم مسافرت در ماههای گذشته از سال ۱۴۰۱» -از طریق طرح همین پرسش آماری خطاب به روابط عمومی وزارت گردشگری و دفتر توسعه گردشگری داخلی این وزارتخانه- دست پیدا کند تا به واسطه تجزیه و تحلیل آمارهای سفر و میزان تغییرات ماهانه و سالانه آن، ابتدا «وضعیت کیفیت اوقات فراغت» خانوارهای ایرانی را بررسی کند و در نهایت، سیاستهای موثر برای خروج از رکود احتمالی گردشگری را در قالب نسخه کارشناسی به سیاستگذار پیشنهاد کند.
کاملا محرز و غیرقابل انکار است که «اطلاع از وضعیت شاخصهای یک حوزه»، گام اول تصمیم گیری و سیاستگذاری برای آن حوزه است. وزارت گردشگری اگر از «حجم هفتگی و ماهانه سفرهای داخلی ایرانی ها» به شکل دقیق و کامل از بابت اینکه «چه تعداد خانوار در چه روزهایی از هفته یا ماه، به کدام مناطق کشور سفر میکنند؟»، اطلاع آماری و تحلیلی نداشته باشد، قطعا در «اصلاح سیاستهای رونق توریسم» یا «حذف سیاستهای ناکارآمد و بهکارگیری سیاستهای جدید موثر»، ناکام خواهد ماند. نماگرهای حوزه توریسم داخلی، مثل صفحه نمایشگر یک خودروی در حال حرکت است که اگر خاموش یا خراب باشد، سرنشینان آن خودرو حتما به مقصد نخواهند رسید.
سیاستگذار گردشگری در وضعیت فعلی، به مثابه یک پزشک که به محض مراجعه بیمار، ابتدا به سنجش دو شاخص مهم، اما ساده - دمای بدن و فشار خون - اقدام میکند، باید با توجه به خروج کشور از وضعیت محدودیتهای کرونایی از یکسو و رشد شدید هزینههای زندگی خانوارها از سوی دیگر، «اوضاع نحوه گذران اوقات فراغت» ایرانیها را از طریق سنجش نبض سفرهای داخلی، پایش کند تا در صورت اختلال یا اشکال در این حوزه، اقدام لازم را صورت دهد.
اما پاسکاری این پرسش آماری بین بخشهای مختلف وزارتخانه و دست آخر، عدم ارائه پاسخ ساده به آن، حکایت از آن دارد که احتمالا برای مسوولان این حوزه نیز «آمار سفرهای داخلی» در دسترس نیست چرا که اگر بود، در اختیار رسانهها قرار میگرفت یا در سامانه آماری وزارت گردشگری، این داده منتشر میشد.
نکته قابل تامل اینجاست که «سری زمانی آمار سفر توریستهای خارجی به کشور» در سامانه وزارت گردشگری موجود است، اما «آمار مهمتر» که همان نبض سفرهای داخلی است، در دسترس نیست.
آیا از نگاه سیاستگذار گردشگری، «رونق سفرهای خارجی» به «رونق سفرهای داخلی» اولویت دارد؟ حتی اگر این اولویت هم وجود داشته باشد، رونق ورود توریست مثل همه جای دنیا، از «پل سفرهای داخلی» عبور میکند.
تجربه جهانی کشورهای موفق در حوزه جذب توریست خارجی نشان داده است، تا زمانی که گردشگری داخلی یک منطقه یا یک شهر یا یک کشور، پا نگیرد، محال است آن مجموعه، در رونق سفر خارجی موفق بوده باشد.
به رغم این واقعیت، اما برداشتی که از وضعیت موجود سیاستگذاری توریسم داخلی قابل مشاهده است - نمونه اخیر همین خلأ آمار از نبض سفر- بیانگر آن است که مرحله اول فرآیند موفق سیاستگذاری، با اشکال روبه رو است.
فرید جواهرزاده رئیس انجمن طبیعت گردی ایران درباره اهمیت گردشگری داخلی به «دنیای اقتصاد» میگوید: درصد بالایی از کل درآمد گردشگری در جهان به توریسم داخلی مربوط میشود؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت یکی از شاخههای اصلی صنعت توریسم به گردشگری داخلی برمی گردد.
علاوه بر آن، این شیوه از گردشگری به توزیع درآمد در کشور منجر میشود، به این ترتیب که یک گردشگر از یک شهر برخوردار یا کم برخوردار به شهر یا منطقه دیگری رفته و مبلغی را در آنجا هزینه میکند، در مقابل گردشگران دیگری نیز به منطقه او میآیند و این تبادل مالی و توزیع درآمد به کاهش فقر، بهبود معیشت، اشتغال زایی و سایر مواردی که جزو شاخصهای رشد اقتصادی یک منطقه است منجر میشود.
او با قیاس گردشگری داخلی و خروجی بیان میکند: توریسم داخلی اثر مثبت اقتصادی بر منابع داخلی دارد در حالی که در گردشگری خروجی با نشت اقتصادی مواجهیم.
در مدل دوم توریست با سفر خود، ارز از کشور خارج کرده و بازگشت سرمایه را شاهد نیستیم، ولی در توریسم داخلی رفاه جامعه بومی و محلی در مناطق مختلف به دست میآید.
جواهرزاده با اشاره به اینکه توریسم داخلی در همه کشورها اهمیت زیادی دارد به آمارهای جهانی پیش از کرونا در این باره اشاره میکند و میگوید: تا سال ۲۰۱۹ کشورهای موفق در حوزه صنعت گردشگری ۷۰ تا ۸۰ درصد درآمد خود را از توریسم داخلی به دست میآوردند. به عنوان مثال این رقم برای آمریکا به عنوان یک کشور پیشرو در این حوزه ۸۵ درصد بود. او اضافه میکند: در دو سه سال گذشته و با شیوع ویروس کرونا بسیاری از کشورها روی گردشگری داخلی تمرکز کردند.
مطالعهای که در سال ۲۰۲۰ انجام شد نشان میداد بسیاری از کشورها برای عدم شیوع ویروس مرزهای خود را بستند و محدودیتهای زیادی را برای ورود اتباع سایر کشورها در نظر گرفتند.
این محدودیتها گاه بیش از یک سال ادامه پیدا کرد و سال ۲۰۲۱ را هم تحت تاثیر خود قرار داد. در چنین شرایطی تنها گزینه سفر، گردشگری داخلی بود و متولیان اقتصادی نیز تمرکز خود را روی این حوزه قرار دادند و توانستند به آن رونق قابل ملاحظهای دهند.
رئیس انجمن طبیعت گردی ایران و مدرس دانشگاه درباره آمارهای منتشر شده درباره سهم گردشگری داخلی در توریسم ایران میگوید: آخرین آمار منتشر شده به مرکز ملی آمار برمی گردد که نشان میدهد بیشترین حجم سفرهای داخلی ایرانیان مرتبط با سفرهای داخلی بوده است، به طوری که در سال ۱۴۰۰ عددی معادل ۸/ ۹۹ درصد ایرانیها سفرشان به داخل مرزهای کشورمان محدود میشد.
او بخشی از عدم استقبال از سفرهای خارجی را به شیوع کرونا مرتبط میداند و میافزاید: در حوزه سفرهای داخلی نیز ۷۰درصد سفرها در قالب سفرهای یک روزه اتفاق افتاده و کسانی که مشمول این آمار میشوند برای اقامت شبانه به محل سکونت خود بازگشته اند.
این مدرس گردشگری با تفکیک دو مفهوم مسافر و گردشگر میگوید: گردشگر به کسی اطلاق میشود که یک شب را در مقصد سفر خود بیتوته کرده باشد، در همین راستا اقامت شبانه شرط تعریف گردشگر است که با انگیزههای مختلف اعم از تفریح یا موضوع کاری کیلومترها از محل زندگی خود فاصله میگیرد و فعالیتهایی را در مقصد انجام میدهد؛ بنابراین بخش قابل توجهی از افرادی که سفر کرده اند در دسته مسافران قرار میگیرند.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه باید به دنبال توسعه گردشگری داخلی برای رونق اقتصادی کشورمان باشیم، ادامه میدهد: بررسی شاخصهای اقتصادی کشورهایی مانند ژاپن، استرالیا و سنگاپور نشان میدهد آنها با تمرکز روی توریسم داخلی توانستند بخش عمدهای از ضرر و زیان کرونا را مدیریت کنند و حتی برای بازگشت به شرایط پساکرونایی نیز بسیار بهتر از سایرین عمل کنند. در ایران نیز ما باید با چنین مدلی حرکت میکردیم و با بهره گیری از تجربه کشورهایی که با تمرکز روی توریسم داخلی توانستند به بهبود شرایط اقتصادی برسند از ظرفیت گردشگری داخلی بهره میبردیم.