گرچه اعتراضات ۱۴۰۱، مهمترین اعتراضات سیاسی در اصفهان نبوده و این شهر بارها و بارها شاهد رفتارهای اعتراضی مردم بوده است، اما بعضی از این اعتراضات، تاثیرگذاری گستردهای داشته که بررسی آنها میتواند در ابعاد بزرگتر، بعضی حوادث سیاسی ایران را در ادوار مختلف بهویژه در ربع قرن گذشته، شرح دهد. شاید این هم یکی دیگر از دلایلی باشد که موجب شود اصفهان بهعنوان دماسنج سیاسی ایران شهرت یابد.
هممیهن نوشت: روز دوشنبه اعلام شد که حکم برخی از متهمان حوادث اصفهان صادر شد و سه نفر از افراد دخیل در ماجرای شلیک به سه نفر از ماموران امنیتی به اعدام محکوم شدند. این خبر بار دیگر اصفهان را مورد توجه رسانهها قرار داد. گرچه اعتراضات ۱۴۰۱، مهمترین اعتراضات سیاسی در اصفهان نبوده و این شهر بارها و بارها شاهد رفتارهای اعتراضی مردم بوده است، اما بعضی از این اعتراضات، تاثیرگذاری گستردهای داشته که بررسی آنها میتواند در ابعاد بزرگتر، بعضی حوادث سیاسی ایران را در ادوار مختلف بهویژه در ربع قرن گذشته، شرح دهد. شاید این هم یکی دیگر از دلایلی باشد که موجب شود اصفهان بهعنوان دماسنج سیاسی ایران شهرت یابد.
میگویند هر نامزدی در اصفهان برنده انتخابات ریاستجمهوری شود، یا هر جریانی که برنده انتخابات مجلس شود، دولت و مجلس نیز منطبق با همان تشکیل میشود. مصداق آن در بعضی مقاطع تاریخی نیز قابل بیان است؛ از جمله سال ۸۴ که نوع رای اصفهان و قم و تهران به محمود احمدینژاد و مقایسه آن به درک نتیجه انتخابات آن زمان کمک میکند. احمدینژاد شهردار تهران بود و رای مردم قم هم بهصورت سنتی با اصولگرایان بوده است، اما گردش مردم اصفهان به سمت احمدینژاد، برای تحلیلگران سیاسی عجیب بود. اصفهان نه شهر اصولگرایان بود و نه حتی مذهبیهای شهر، یکدل بودند...
اصفهان یکی از قدیمیترین شهرهای ایران است که پیشینه بلندبالایی دارد. این شهر در دامنه زاگرس قرار دارد و برخی از مورخان عقیده دارند قدمت آن به قدمت کشور نزدیک است و جزو اولین شهرهای ایران بوده است. براساس اساطیر ما، پیدایش اصفهان به زمان طهمورث، سومین پادشاه سلسله پیشدادیان بازمیگردد، اما امروزه عمده شهرت تاریخی آن بهخاطر دوران صفویه است؛ دورانی که این شهر پایتخت ایران شد و همزمان شیعه بهعنوان مذهب رسمی کشور معرفی شد. از آن زمان اصفهان مرکز تحولات بزرگ سیاسی و اقتصادی کشور بوده و در همه دولتها، سیاستمدارانی از این شهر در رأس نظام سیاسی کشور قرار گرفتند. از سالهای اولیه انقلاب حضور اصفهانیها در کابینه چشمگیر بود.
از دولت مرحوم هاشمی تا دولت خاتمی و احمدینژاد و روحانی و حتی دولت ابراهیم رئیسی، اصفهانیها همیشه یک ستون اصلی تشکیل کابینه بودهاند بهشکلی که مردم این استان هرگز نمیتوانند ادعا کنند که در دولتی نادیده گرفته شدهاند. همین مسئله، حتی گاه باعث ایجاد حاشیههایی شده است. مثلا بعضی چهرههای خوزستانی معتقد بودند که نفوذ سیاستمداران اصفهانی زمینهای شد تا تصمیمات غلط درباره آب خوزستان گرفته شود. گرچه این تصمیمات غلط، برای اصفهان هم امروز دستاوردی نداشته است و زایندهرود سالهاست خشک شده است. به هر حال طی دهههای اخیر اصفهان یکی از پرسروصداترین استانها بوده است.
سال ۱۳۷۶ تنها چند ماه از ریاستجمهوری خاتمی میگذشت که آیتالله منتظری، سخنرانی تندی را علیه برخی مقامات و نهادها انجام داد. بعد از سخنرانی مرحوم منتظری، برخی تندروها در قم به منزل و حسینیه ایشان حمله کردند و مرحوم منتظری به حصر رفت. در آن زمان بعضی طرفداران مرحوم منتظری در نجفآباد اعتراضاتی برگزار کردند و این شهر روزهای ملتهبی را تجربه کرد. صحبتهای آقای منتظری در آن زمان به گونهای بود که حتی احزابی مثل مجمع روحانیون مبارز، کارگزاران سازندگی و سازمان مجاهدین انقلاب نیز با صدور بیانیههایی نسبت به تبعات آن هشدار دادند. مسئله ارتباط منتظری با حاکمیت البته هرگز حل نشد و مثل یک استخوان لای زخم باقی ماند.
سال ۱۳۸۱ یک بار دیگر یک روحانی منتقد همه چیز را بههم ریخت. نامهنگاری آیتالله سیدجلالالدین طاهری با رهبری و استعفای او از مسئولیت نمایندگی، ولی فقیه در اصفهان، بار دیگر بعد از چند سال جو اصفهان را به هم ریخت. این بار، اما یک تفاوت مهم ایجاد شده بود و احزاب اصلاحطلبی که در اصفهان نیرو و شعبی داشتند، نهتنها علیه طاهری بیانیه ندادند که حتی به شکلی از او حمایت هم کردند. جبهه مشارکت و دفتر تحکیم وحدت بیانیههایی در دفاع از آقای طاهری منتشر کردند و اصرار روزنامه نوروز به بازتاب این بیانیهها، زمینه توقیف این روزنامه را فراهم کرد.
سمیرم جنوبیترین شهر استان اصفهان و همسایه استان فارس است. سال ۱۳۸۲ این شهر روزهای ناآرامی را سپری کرد. در آن زمان گفته شد که هشت نفر در درگیری ماموران نیروی انتظامی استان اصفهان با مردم سمیرم کشته شدهاند. ۶ تن از کشتهها از معترضان بودند و ۲ تن از ماموران نیروی انتظامی که در نوع خود بیسابقه بود. آنچه مردم سمیرم را به اعتراض واداشته بود، مصوبه پنج روز قبل هیئت دولت درباره جدایی دهستان وردشت و سمیرم و الحاق آن به شهرستان تازهتاسیس دهاقان بود. سایت خبری بازتاب آن زمان تعداد معترضان را سه هزار نفر اعلام کرد.
محمود میرلوحی، معاون حقوقی و امور مجلس موسویلاری، وزیر کشور گفته بود استاندار اصفهان مکررا ماموران نیروی انتظامی را از تیراندازی منع کرده بود، اما اوضاع از کنترل خارج میشود و حتی تلاش وزیر کشور هم برای آرام کردن اوضاع بهجایی نرسید. در نهایت در تیراندازی ماموران نیروی انتظامی به سوی معترضان سمیرم ۶ نفر از آنها کشته شدند. این اعتراضات موجب شد موضوع انتزاع وردشت از سمیرم با ابطال مصوبه هیئت دولت در دیوان عدالت اداری به پایان برسد، با این حال همین اعتراضات نشانهای بود از وضعیت ناآرام شهرستان سمیرم در مقایسه با سایر شهرستانهای استان اصفهان.
بعد از اعتراضات سال ۸۸، اصفهان هم روزهای ناآرامی را تجربه کرد. چند ماه بعد از انتخابات، مرحوم منتظری درگذشت و حامیان او که در پیوند خوردن با حامیان مهندس موسوی، جمعیتی دوچندان یافته بودند، تظاهرات بزرگی را در نجفآباد برگزار کردند.
خرداد ۱۳۹۲ نیز آیتالله طاهری درگذشت. اگر مراسم تشییع آیتالله منتظری، محلی برای معترضان به نتایج انتخابات بود، حضور حسن روحانی در خرداد ۹۲ در مراسم تشییع آیتالله طاهری، تاثیر زیادی روی افزایش اعتماد چهرههای اصلاحطلب و میانهروی اصفهان، برای رای دادن به روحانی داشت. به این ترتیب در فاصله چهار سال، اصفهان در تشییعجنازه دو روحانی سیاسی، دو فضای کاملا متفاوت را تجربه کرد و چند روز بعد، حسن روحانی در میان حیرت همگان، رای اول را در انتخابات اصفهان بهدست آورد.
سال ۱۳۹۳ و بعد از روی کار آمدن دولت روحانی، گروهی از اصولگرایان با برگزاری همایشهایی با عنوان «دلواپسیم»، به روند مذاکرات هستهای انتقاد کردند. اما همزمان گروهی دیگر با عنوان «نگرانیم» نسبت به مسائل فرهنگی و بهخصوص حجاب انتقاد داشتند که مرکز این اعتراضات شهرهای قم و اصفهان بود. همان زمان افراد ناشناسی به زنان اصفهانی که حجاب مناسبی نداشتند، اسیدپاشی کردند. با وجود گذشت ۸ سال از آن اتفاقات، مشخص نیست اسیدپاشان اصفهان، واقعا با گروههای افراطی ارتباطی داشتهاند یا نه. در همان زمان تجمعی در اصفهان در انتقاد از عدم پیگیری پرونده اسیدپاشی تشکیل شد. در جریان این تجمع چند فعال سیاسی نیز بازداشت شدند. تجمعات سال ۹۳ اصفهان را میتوان مهمترین اعتراض شکلگرفته افراد کمحجاب تا قبل از اعتراضات ۱۴۰۱ خواند؛ اعتراضاتی که مثل نمونههای مشابه، نادیده گرفته شد و استخوان لای زخم آن هشت سال بعد در ابعادی بسیار بزرگتر، سر باز کرد.
سال ۱۳۹۶ و در جریان اعتراضات دیماه آن سال، اصفهان نیز روزهای ملتهبی را تجربه کرد. لااقل در دو شهر این استان، اعتراضات بهخشونت کشیده شد. خبرگزاریهای رسمی دولتی اعلام کردند که شش نفر در قهدریجان و دو نفر در خمینیشهر، جان خود را در این درگیریها از دست دادند. بعضی رسانهها ادعا کرده بودند که معترضان به یک کلانتری در قهدریجان حمله کردهاند و آنجا را به آتش کشیدهاند. تصاویری که از کشتهشدگان اعتراضات منتشر شده بود نیز نشان میداد بسیاری از آنها از خانوادههای سنتی و مذهبی آن منطقه بودند. در واقع اعتراضات آن دوره نشان داد زیر پوست شهرهای مذهبی فلات مرکزی ایران نیز انتقادات جدی به برخی شیوههای مدیریتی در کشور وجود دارد.
اعتراضات سال ۹۸ احتمالا تندترین اعتراضاتی است که در شهر اصفهان انجام شده است. دهها شعبه بانک و نهاد دولتی در اعتراض به افزایش قیمت بنزین به آتش کشیده شد و دهها نفر از معترضان نیز بازداشت و به زندانهای طولانیمدت محکوم شدند. در این اعتراضات گویا بعضی معترضان جان خود را از دست دادند و در مراسم چهلم آنها نیز اعتراضاتی در اصفهان برگزار شد. به جز شهر اصفهان، بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ این استان نیز به شکلهای مختلف شاهد برگزاری تجمعات متعدد معترضان بود.
با افزایش خشکسالی در کشور، کشاورزان اصفهان نیز بارها و بارها به شکلهای مختلف دست به اعتراض زدند که بعضی از آنها در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای یافت. سال ۱۴۰۰ که در سال اول دولت ابراهیم رئیسی، اعتراضات تند به آن صورت برگزار نمیشد، اصفهان یکی از استانهایی بود که شاهد اعتراضات کشاورزان شرق این استان بود. این اعتراضات در ابتدا روندی بدون خشونت و آرام داشت، اما روز پنجشنبه ۴ آذر، پس از برخورد نیروهای امنیتی با معترضان و کشاورزان اصفهانی در بستر زایندهرود و آتشزدن چادر آنها، اعتراضات به خشونت کشیدهشد. همزمان با این اعتراضات، اینترنت شهر اصفهان قطع شد.
درحالیکه برخی معتقدند ناآرامیهای ۱۴۰۱، مادر همه اعتراضهای پیشین بوده است، اما بررسی جغرافیای ناآرامیها در اصفهان نشان میدهد شهرهای مذهبیتر استان مثل نجفآباد و خمینیشهر و قهدریجان، این بار شاهد ناآرامیهای گسترده نبودهاند. اما در عوض شهرهایی مثل سمیرم، بار دیگر به خشونت کشیده شد. به شکلی که گفته میشود این بار هم تعدادی از معترضان سمیرمی، در جریان اعتراضات آسیب دیده یا حتی کشته شدند. البته این به معنای رضایت شهرهای مذهبی استان از وضعیت موجود نیست، چنانچه در اردیبهشت امسال نیز شهر گلپایگان شاهد تجمعی در اعتراض به گرانیهای بعد از آزادسازی قیمت دلار در اقلام اساسی بود.
در اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ نیز شهر اصفهان در روزهای مختلف شاهد تجمعات مختلفی بود؛ تجمعاتی که هم دو دانشگاه شمالی و جنوبی اصفهان - دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی اصفهان - در آن دخیل بودند و هم معترضان به بهانههای مختلف در خیابانهای این شهر حضور پیدا کردند و در بعضی فراخوانها نیز، اعتصاب عمومی در بعضی شهرهای این استان برگزار شده بود.
بهنظر میرسد اصفهان در حال حاضر آرام است، اما تجربه این همه اعتراض نشان میدهد خاموش نشدن کامل این اعتراضات و تبدیل خشم مردم به آتش زیر خاکستر، راهبرد موفقی در واکنش به اعتراضات گروههای مختلف مردم نبوده است.
جمعی از دانشجویان دانشگاه اصفهان در زمان پیروزی سیدمحمد خاتمی، سال ۷۷ حزبی سیاسی به نام سازمان عدالت و آزادی تشکیل دادند که بیشتر در سطح استان اصفهان فعالیت میکرد. سال ۸۸ که دو حزب بزرگ اصلاحطلب منحل شدند، سازمان عدالت و آزادی، مهدی مقدری را بهعنوان دبیرکل جدید خود انتخاب کرد و فعالیت و دفاتر خود را در سراسر کشور گسترش داد تا جایی که سال ۹۶ نهتنها در اصفهان که در بسیاری شهرهای مهم کشور، نیروهای این حزب وارد شوراهای شهر شدند. از جمله الهام فخاری که وارد شورای شهر تهران شده بود و سعید نادری که به شورای شهر اراک رفته بود و خود مقدری که عضو و سخنگوی شورای شهر اصفهان شد.
فعالیتهای مقدری در آن دوره منتهی به صدور احکام قضایی برای او شد. او از شورای شهر اصفهان کنار رفت و در سالهای اخیر به تدوین و ترجمه کتاب در حوزه حکمرانی خوب پرداخت. او در جریان اعتراضات اخیر، درحالیکه فعالیت جدی در شبکههای اجتماعی نداشت، بازداشت شد و یکی از شناختهشدهترین چهرههای سیاسی است که در جریان اعتراضات بازداشت شده است.
حسین یزدی، روزنامهنگار اصفهانی است که سالهای سال است بهخاطر کانال تلگرامی خاص خود به نام «ایرانتایمز» شناخته میشود. حسین یزدی البته پیش از این هم سابقه چند بار بازداشت بهخاطر فعالیتهای سیاسی و رسانهای داشت، اما او در ایام اعتراضات، بیشتر به بازنشر اخبار رسانههای دیگر در این کانال تلگرامی میپرداخت.
توماج صالحی، خواننده رپ بود که بازداشت او در جریان اعتراضات ۱۴۰۱، بازتاب زیادی در برخی رسانهها داشت. برخی افراد در شبکههای اجتماعی با اشاره به مضامین اعتراضی موزیکهای توماج، حتی ادعا کردهاند که او ممکن است به اعدام محکوم شود.
ششم آذر جعفری، رئیس کل دادگستری استان اصفهان در رابطه با جزئیات پرونده توماج صالحی گفت: «توماج صالحی به افساد فیالارض از طریق نشر اکاذیب بهصورت گسترده به نحوی که موجب خسارات عمده گردیده است، فعالیت تبلیغی علیه نظام، تشکیل و اداره دستهجات غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور، همکاری با دولت متخاصم علیه جمهوری اسلامی و نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی از طریق فضای مجازی و تحریک و ترغیب افراد به اعمال خشونتآمیز متهم است.»
در ابتدای دیماه نیز امیر رئیسیان، وکیل دادگستری که وکالت پرونده بعضی از معترضان را پذیرفته است، در توئیتر نوشت: «وکالت من و همکارم، خانم رزا اعتمادانصاری، در پرونده آقای توماج صالحی پذیرفته شد، بخشی از پرونده توسط همکارم مطالعه شده است. در روزهای آتی کل پرونده مطالعه خواهد شد و با موکل ملاقات خواهیم کرد.»
فضلالله صلواتی، فعال سیاسی و از نیروهای ملی-مذهبی اصفهان است که در دوره اول مجلس شورای اسلامی از این شهر به مجلس راه یافت. وی داماد محمدتقی جعفری و استاد دانشگاه اصفهان و از چهرههایی است که مورد قبول بسیاری از جریانهای سیاسی اصلاحطلب و نواندیش این استان بهشمار میرود. با او درباره اعتراضات اخیر به گفتگو نشستیم که در ادامه میآید.
به نظر شما ریشه اعتراضات و نارضایتیهای اصفهان چه بوده است؟
اعتراضات گذشته اصفهان بهخاطر دخالت نهادهای امنیتی بود و برخوردهای امنیتی با شخصیتهایی مثل آیتالله منتظری و دیگران انجام میشد. این اعتراضات از اول انقلاب بوده و افراد زیادی هم بازداشت شدند و باعث ناراحتی مردم شدند که بعضی از آنها ناشی از اختلافات حزب جمهوری اسلامی بود. مرحوم حسن آیت مشکلات سال ۱۳۳۲ و مسائل مربوط به دکتر مصدق را به میان کشیده و آن را به حزب جمهوری اسلامی میکشاند و از همان اول مردم را به دو دسته تبدیل کرد و تشکلهایی مثل نهضت آزادی که انقلابی بودند را کنار گذاشتند.
اعتراضات اخیر البته با اعتراضات گذشته اصفهان تفاوتهایی دارد. چنین گزارهای را قبول دارید؟
این دو دسته بودن جریانهای سیاسی تا همین امروز ادامه دارد، اما در سالهای اخیر بیکاری و گرانی و مشکلات جوانها به میان آمده که این دیگر راست و چپ ندارد و بحث جوانهای بیکار ناراضی در میان است. همین باعث شده برخی جوانان به خارج بروند و بسیاری از این جوانان این احساس را دارند که حذف شدهاند و علت این احساس هم قابل تشخیص است و آن ناشی از بد بودن مدیران ما بوده است. در سطحی بالاتر بد بودن این مدیران را میتوان نتیجه نظارت استصوابی، و بد عمل کردن برخی افراد سیستم عنوان کرد و نتیجه کار این مدیران ضعیف باعث شد افرادی دینستیز و دینگریز شوند و فکر کنند اشکال از دین است. همان چیزی که در اعتراضات اخیر نمونههایی از آن را شاهد بودیم.
نسبت جریانهای معترض مذهبی با جریانهایی که امروز اعتراض میکنند چه بوده است؟
ببینید در اصفهان همیشه اعتراضات از ناحیه افراد مذهبی بود، اما اینبار اعتراضات و آشوبها از طرف افراد غیرمذهبی اتفاق افتاده است و البته مسئله قابلتامل این است که مذهبیها هم نسبت به این اعتراضات ساکت هستند، شاید بهجز مسئله حجاب، که مسئلهای مذهبی است، در سایر موارد مردم مذهبی هم اعتراض دارند. گرانی و فشار و برخوردهایی که با مردم معترض شده، مردم مذهبی را هم ناراحت کرده است. اقشار مذهبی هم نمیخواهند با مردم برخورد شود.
چه راهکاری در حال حاضر برای عبور از این بحران وجود دارد؟
این مسائل را خودشان باعث شدند. اگر میتوانستند مدیریت کنند، این اتفاق نمیافتاد. همین دلار که قیمتش بالا رفته و قیمت کالاها هر روز افزایش مییابد به جناح راست و چپ ارتباطی ندارد. همه مردم باید گوشت را گران بخرند. همه ارزاق و داروها گران شده است. دیگر مریضی که دست مردم نیست که تصمیم بگیرند مریض نشوند. جوانان ناراحت هستند که نمیتوانند ازدواج کنند و صاحب خانه شوند. اگر یک مذهبی بخواهد ازدواج کند، نمیداند از کجا بهدست بیاورد. من بر این باورم هر آنچه بر سر مردم آمده ناشی از عملکرد شورای نگهبان است. افراد دانشمند را کنار میگذارند و چهرههایی به مجلس میروند که اقتصاد و سیاست بلد نیستند و حتی یک مقاله سیاسی و اقتصادی نخواندهاند. شاید این استانداران که سابقه نظامی دارند در جنگ موفق بودهاند، اما درکی از کار اجرایی و شناخت مشکلات امروز مردم ندارند.
در همین راهپیمایی اربعین سال گذشته که قرار بود ارزش بهشمار آید، با مدیریت اینها تبدیل به ضدارزش شد و ناراحتی و نارضایتی ایجاد کرد و همین مدعیان نتوانستند جمعیت را کنترل کنند و همه اینها باعث بروز وضعی نامناسب و افزایش نارضایتی شد. بعد که نارضایتی درست میشود، متاسفانه میخواهند با خشونت آن را حل کنند. این هم موجب میشود که به مقامات اهانت شود. من که سلامتی و جوانیام را در راه انقلاب گذاشتم، هیچوقت دلم نمیخواست که امروز مردم به انقلاب اهانت کنند، یا جوانانمان معترض به اوضاع در خیابان باشند، و به زندانهای طولانیمدت محکوم شوند. ما که این انقلاب را دوست داشتیم، الان رنج میکشیم و جانمان را در راه این رنج میگذاریم.