کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
به گزارش مهر، به سراغ اثری رفتیم که بدون تردید نه تنها یکی از خاطرهانگیزترین موسیقیهای مرتبط با تیتراژهای برنامههای رادیویی و تلویزیونی است بلکه به واسطه حضور و نبوغ یکی از هنرمندان نام آور موسیقی سرزمین ایران، تبدیل به یکی از جاودانهترین موسیقیها و آثاری در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی ایران شده که همچنان با شنیدن آن روح انسان سرشار از طراوت و سرزندگی میشود که گویی غم و غصههای دنیای امروزی با شنیدن این نوای آسمانی که نوای نی آن از دم مسیحایی استاد بی بدیل عرصه نی نوازی موسیقی این سرزمین برآمده، همه چیز را میشورد و میبرد.
تک آهنگ «سلام صبحگاهی» به آهنگسازی مرحوم حسن کسایی که به اسامی دیگری، چون «سلام» و «سلام علیکم» نیز معروف است. اثری جاودانه متعلق به یکی از مردان بزرگ موسیقی ایرانی زنده یاد استاد حسن کسایی که به واسطه نبوغ و تسلط کامل این هنرمند تبدیل به قطعهای جاودانه شد و مدتی پس از ساخت و عرضه آن به مخاطب، به دلیل حال و هوای بسیار فرح بخش و امیدوار کنندهای که داشت، تبدیل به گل سرسبد موسیقی تیتراژهای برنامههای مختلف رادیویی و تلویزیونی دهه هفتاد و حتی هشتاد شد و همچنان نیز به عنوان یکی موسیقیهای مهم مناسبتهای مختلف ملی و مذهبی مورد استفاده سازندگان و تهیه کنندگان قرار میگیرد. موسیقی که عمدتاً به عنوان موسیقی تیتراژ برنامههای صبحگاهی رادیو استفاده میشد و بسیاری از مخاطبان با آن خاطرات شیرین و جالب توجهی را در ذهن خود میپرورانند.
اثری تاریخی و کم نظیر در موسیقی ردیف دستگاهی ایران که نشان دهنده قدرت و وسعت موسیقی است که اگر چاشنی خلاقیت و مهارت با آن ترکیب شود، چه آثار جاودانهای را میتوان در تاریخ موسیقی کشورمان ثبت کرد. یک اثر خلاقانه و مثال زدنی که حکایت و روایت تولید آن نیز نشان دهنده همان خلاقیتی است که در آهنگسازی موسیقی ایرانی از آن یاد میکنیم و میتوانیم با تمام وجود باور کنیم که اگر چنین نگاه خلاقانهای بتواند با رعایت تمام چارچوبها و خط قرمزهای فنی این حوزه توسط هنرمندان ما به منصه ظهور برسد، چه آثار جاودانهای را میتوان برای نسل امروز جامعه ایرانی و حتی مخاطبان خارج از مرزهای ایران که تشنه شنیدن موسیقیهای جدید و متفاوت هستند، تولید کرد. آن چنان که بسیاری از هنرمندان پیشکسوت و جوان این بخش از موسیقی تاکنون آثار متعددی را در این حوزه فکری خلق کردند که اگر میتوانست در گستره وسیعتری از مارکتینگ موسیقی مدیریت و بازاریابی شود، شاید سرنوشت به مراتب درخشانتری در انتظار آنها بود.
در هر صورت «سلام صبحگاهی» نام قطعهای به آهنگسازی حسن کسایی نوازنده شهیر عرصه نی نوازی است که دردستگاه چهار گاه ساخته شده و تا مدتها نیز موسیقی تیتراژ بسیاری از برنامههای صبحگاهی رادیو و بسیاری از هنرمندان پیشکسوت و جوان تاکنون آثار متعددی را خلق کردند که اگر میتوانست در گستره وسیعتری از مارکتینگ موسیقی مدیریت و بازاریابی شود، شاید سرنوشت به مراتب درخشانتری در انتظار آنها بود تلویزیون بود.
اما یکی از نکات قابل توجهی که میتوان درباره ساخت این موسیقی اشاره کرد، ایده این ملودی بود که مرحوم کسایی در یکی برنامههایی که به عنوان هنرمند مهمان دعوت شده بود، با آن لهجه شیرین اصفهانی به روایت کرد. روایتی که ارزش و شیرینی این ملودی خاطره ساز را قطعاً دو چندان میکند.
این نوازنده شهیر نی نوازی درباره نحوه تولد قطعه «سلام صبحگاهی» چنین روایت کرده است که در زمانی که که ۱۹ یا ۲۹ سال سن داشته، در بازار اصفهان با مردی برخورد کرده که مورد احترام بازاریان بوده و هر زمان کسی به او سلام میکرد با آهنگ و ضربآهنگ خاصی به آنها «سلام علیکم» میگفتهاست که این آهنگ و ضرباهنگ را کسایی در چند نت ابتدایی قطعهاش به کار بردهاست. جالب اینکه کسایی این قطعه را ابتدا «پل خواجو»، اما بعدها نام این اثر جاودانه را به «سلام صبحگاهی» تغییر داده است.
اگر چه مرحوم کسایی خود این قطعه را برای رادیو ضبط کرد، اما در سال ۱۳۷۲ حسین علیزاده از هنرمندان شاخص موسیقی ایرانی این قطعه را در آلبوم «صبحگاهی» جای داد و با سازبندی و ارکستراسیونی حجیمتر و همراهی نوازندگانی، چون حمید متبسم (نوازنده تار) و عبدالنقی افشار نیا (نوازنده نی) آن را تقدیم استاد حسن کسایی کرد.
مرحوم حسن کسایی در سال ۱۳۰۷ در اصفهان به دنیا آمد. پدرش، حاج سید جواد کسایی، از تاجران به نام آن زمان اصفهان بود که به دلیل علاقه و انسی که با موسیقی داشت، با اساتید و بزرگان آن زمان مانند سید جلالالدین تاج اصفهانی، اکبر خان نوروزی، خاندان شهناز رفت و آمد مینمود؛ بنابراین خانه آنها محفلی بود برای تجدید دیدار و نیز ساز و آواز اساتید به نام موسیقی اصفهان. این آمد و شدها موجب شد حسن کسایی از کودکی با موسیقی آشنا شود و به مرور زمان، علاقه زیادی به موسیقی خصوصاً به ساز نِی پیدا کند. پدرش وی را نزد مهدی نوایی میبرد. وی مدتی آواز و گوشههای موسیقی ایران را نزد جلال تاج اصفهانی و ادیب خوانساری آموخته و نِی را از مهدی نوایی فرا میگیرد. وی همچنین از محضر ابوالحسن صبا نیز استفاده میکند.
کسایی، در سن ۲۰ سالگی نخستین اجرای تک نوازی نی خود را در دستگاه همایون در تئاتر اصفهان به صحنه برد و یک سال بعد قطعه معروف «سلام» را در دستگاه چهارگاه ساخت که از معروفترین قطعات موسیقی ایرانی به شمار میرود. این هنرمند در سال ۱۳۲۹ برای اولین بار نی را به ارکستر برد و با ارکستر رادیو ارتش اصفهان همکاری خود را شروع کرد. در سالهای بعد با ارکسترهای متعدد رادیو به سرپرستی هنرمندانی، چون ابوالحسن صبا، حسین یاحقی، حبیبالله بدیعی، محمد میرنقیبی، همایون خرم و دیگران به فعالیت خود در این زمینه ادامه داد. در سال ۱۳۳۵ به دعوت داوود پیرنیا به برنامه گلها راه یافت و تا سال ۱۳۵۷ که در گلچین هفته شرکت نمود، با این سلسله برنامهها، همکاری داشت.
این هنرمند بی بدیل عرصه موسیقی ایرانی در دههٔ ۱۳۶۰، به کشورهای آلمان، انگلستان، فرانسه و هلند سفر کرد و در چند برنامه رادیویی، به اجرای برنامه پرداخت. در سال ۱۳۶۹، تندیس وی در گالری مفاخر هنری جهان در لندن نصب شد. پس از آنکه کسایی در سال ۱۳۷۰، در جشنواره نینوازان در تالار اندیشه شرکت کرد، فعالیت او دوباره رونق گرفت، درسال ۱۳۷۸ موفق به دریافت نشان درجه یک فرهنگ و هنر شد و در سال ۱۳۸۱، به عنوان چهرهٔ ماندگار موسیقی انتخاب و تقدیر شد.
علاوه بر آثار ارزشمند وی در برنامههای رادیویی همچون گلها، آلبومهایی همچون «گفتگوی نی و عود»، «نای نی»، «راز نی»، «دختر گلفروش» از او به یادگار مانده است.
درباره پیشینه فرهنگی هنری مرحوم حسن کسایی تاکنون مقالات و نوشتههای زیادی پیش روی مخاطبان قرار گرفته است. اما یکی از مهمترین نکاتی که در لابه لای این نوشتهها میتوان به عنوان یک فصل مشترک یاد کرد، توجه ویژه این نوازنده برجسته نی به اندیشههای نوگرایانه در موسیقی است. کما اینکه از نگاه او موسیقی سنتی ایران را نباید وحی منزل تلقی کرد و میتوان با در نظر گرفتن چارچوب و ارزشهایی که این نوع موسیقی از آن کاست و به آن اضافه کرد. اتفاقاً در همین چارچوب فکری است که میتوان از پس اندیشه حسن کساییها به خلق آثاری، چون «سلام صبحگاهی» امیدوار بود.
حسن کسایی و بسیاری از هم نسلان و شاگردانش در این روزگار تلاش کردند تا با وفاداری محض به اسکلت اصلی موسیقی ردیف دستگاهی ایران دست به خلق آثاری بزنند که در برگیرنده یک پیوند اصولی و سنجیده میان خلاقیت و تکنیک در موسیقی ایرانی باشد.
موسیقیهایی که در روزگار «ترافیک استاد» همچنان جزو شاخصترین آثار موسیقایی به حساب میآید و میتواند سرمشق و الگوی مهمی برای آن دسته هنرمندانی باشد که دوست دارند به واسطه ابزاری، چون تکنیک دست به خلاقیتهای بزنند که هم نسلان حسن کسایی و بعدها شاگردانش در بسیاری از مقاطع از آن سربلند بیرون آمدند و بدون واسطهای به نام «خواننده» آثار ماندگاری را پیش روی مخاطبان باقی گذاشتهاند که هرکدام باقیات صالحات ارزشمندی برای موسیقی این سرزمین هستند.