جمهوری اسلامی ایران، از معماران اصلی نظم جهانی جدیدی است که در حال شکل گیری است و امثال آقای حسین مرعشی با وجود اینکه میدانند تغییر نقشه «قرن جدید آمریکایی» به «قرن جدید آسیایی» بدون راهبرد حکیمانه مقاومت (جمهوری اسلامی) ممکن نبود، سعی میکند تا کشورمان را منفعل و ناتوان نشان دهد و حال آن که مقامات متعدد آمریکایی و صهیونیست بارها اذعان کردهاند که اگر ورق تحولات برگشته، زیر سر ایران است.
کیهان نوشت: دبیرکل حزب کارگزاران میگوید تمرکز قدرت در ایران در طول تاریخ بینظیر است و مردم هزینه یکی از قدرتمندترین نظامهای سیاسی را پرداخت میکنند بدون اینکه از مواهب آن استفاده کنند.
حسین مرعشی در سرمقاله روزنامه سازندگی، ضمن طرح این سؤال مغالطهآمیز که «چرا دولتها قادر به استفاده از قدرت متمرکز ولایت برای اداره کشور و توسعه ایران نبودهاند؟»، نوشت: «آغاز نقطه انعطاف ایران در بازگشت به روابط با کشور عربستان به این موضوع و نتیجه برمیگردد که هم ایران و هم عربستان در ادامه تنشهای خود به یک بنبست رسیده بودند. زیرا نه اتفاق جدیدی در منطقه میتوانست رخ دهد، نه جنگ یمن. هیچکدام از دو طرف نیز بیش از این نمیتوانستند در منطقه یا حوزه نفوذ خود بیش از این پیشرفت کنند. تحولات منطقه نیز مهم بود. در سوریه بشار اسد موفق شد، دولت خود را حفظ کند و جهان عرب هم او را پذیرفت.
آمریکاییها در این میان به همان سیاست پیشین خود برگشتند که اذعان دارد، صلح در خاورمیانه نه ممکن است و نه مطلوب. پس به جای آن سیاست، سیاست ثبات در این منطقه را دنبال کردند و با این سیاست در عمل برنامه تنشزدایی بین ایران و عربستان را حمایت کردند.
اروپاییها نیز از این سیاست دفاع میکنند. چراکه نمیخواهند همزمان با جنگ اوکراین تنش جدیدی را هم مدیریت کنند. چین هم به دو دلیل از تنشزدایی بین ایران و عربستان حمایت کرد: اول آنکه به عنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان میخواهد بازار نفت ثبات داشته باشد و دوم اینکه چین حدود ۴ هزار میلیارد دلار منابع مازاد دارد که تصمیم دارد در نقاط مختلف دنیا سرمایهگذاری کند تا بتواند این سرمایه را به حرکت دربیاورد. این امر نیاز به ثبات دارد. این حمایتها در کنار تصمیم دوطرف موجب شد که بهسرعت روابط ایران و عربستان به سمت بهبود پیش برود. این نشان میدهد که منطقه در حال پوستاندازی است و دارد وارد فضای جدیدی میشود که فرصتهای خوبی هم برای ایران به همراه خواهد داشت.
با این حال ایران دو مسئله مهم دارد. یکی اینکه ایران نیاز به تکنولوژیهای بالادستی نفت و گاز دارد که فقط در دست آمریکا و انگلیس و اروپاییهاست، ولی به نظر میرسد، دسترسی ایران به این تکنولوژی منوط به حل کامل مشکلات با آمریکاست که رهبری آن را به صلاح نمیدانند. ایران در زمان حمله آمریکا به عراق و افغانستان هم فرصت مشابهی داشت که به دلیل مشکلات مدیریتی از دست داد. مسئله دوم مدیریت دولت است. واقعیت این است که این تمرکز قدرت در ایران در طول تاریخ خود و منطقه بینظیر است. مردم دارند هزینه یکی از قدرتمندترین نظامهای سیاسی را پرداخت میکنند بدون اینکه از مواهب آن استفاده کنند. تجمیع قدرت در سطوح پایینتری در دولت در کشورهای مختلف به توسعه اقتصادی انجامیده، اما در ایران دولتها قادر به استفاده از قدرت متمرکز ولایت برای اداره کشور و توسعه ایران نبودهاند. اکنون سؤال اساسی این است که آیا ایران قادر خواهد بود از فرصتهای تاریخی جدید برای توسعه ایران استفاده کند؟».
درباره این اظهارات حسین مرعشی تذکر چند نکته ضروری است. نخست اینکه اگر ایران امروز به قدرت منطقهای تبدیل شده، دستاورد نظام جمهوری اسلامی است و اگر خیالات یا نقشههای دیکته شده غرب به غربگرایان در زمینه اعتماد به آمریکا و اروپا کامل پیش میرفت، آمریکا و متحدانش، ویرانیهایی چند برابر بیشتر از افغانستان و عراق و لیبی و سوریه، به ایران تحمیل میکردند.
ثانیا نظام سیاسی عربستان از اهانت و تحقیر «گاو شیرده» به ستوه آمد و با فهم تغییر معادلات نظم جهانی، از ارتقای روابط با کشورهایی مانند چین و ایران و روسیه اهتمام ورزید. این برخلاف رویه حقارتآمیز غربگرایان ایرانی است که با وجود خیانت آمریکا در برجام و سرشکستگیهای پیاپی آن رژیم در منطقه، بر آویزان شدن و التماس از آمریکا اصرار دارد و از همه بدتر، به نیابت از آمریکا، مرتکب تحریف و عقده گشایی علیه اقتدار جمهور اسلامی میشود.
ثالثا جمهوری اسلامی ایران، از معماران اصلی نظم جهانی جدیدی است که در حال شکل گیری است و امثال آقای حسین مرعشی با وجود اینکه میدانند تغییر نقشه «قرن جدید آمریکایی» به «قرن جدید آسیایی» بدون راهبرد حکیمانه مقاومت (جمهوری اسلامی) ممکن نبود، سعی میکند تا کشورمان را منفعل و ناتوان نشان دهد و حال آن که مقامات متعدد آمریکایی و صهیونیست بارها اذعان کردهاند که اگر ورق تحولات برگشته، زیر سر ایران است. در حقیقت فرصتهای بزرگی که امروز برای کشورمان در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی پدید آمده، حاصل راهبرد حکیمانه رهبر انقلاب و از خودگذشتگی خدمتگزارانی مانند شهید سلیمانی است و این فرصتها درست زمانی تدارک شد که جریان غربگرا در حال واگذاری منابع اقتدار ایران با برجام ۱ و ۲ و ۳ بود!
رابعا ایران با وجود تحریمهای نفتی و غیر نفتی، در حال گسترش چتر دیپلماسی و ضمنا توسعه میادین نفتی از جمله پارس جنوبی است. با این حال مرعشی میگوید باید زیر بلیت دولت خبیثی برویم که اصرارش بر ممانعت از توسعه و پیشرفت ایران را در روند برجام نشان داد.
خامسا رهبر انقلاب بیشترین اختیارات را به دولت مدعی اعتدال دادند چنانکه سعید لیلاز عضو مرکزیت کارگزاران به یورونیوز گفت اگر اختیارت روحانی را چوب خشک داشت، وضعیت اقتصاد کشور بهتر از وضعیت دوره مدیریت روحانی بود. با این وجود مرعشی گویا ماموریت دارد به نیابت از عقدههای آمریکا و انگلیس و اسرائیل، رهبری را متهم کند.