پرویز فتاح، چهرهای که به واقع کارنامهای با خطوط کمرنگ در حواشی سیاسی دارد؛ اما بهرغم برچسبهای پررنگ در نزدیکی به چهرهها و تشکلهای سیاسی، حداقل در دو دهه گذشته در مهمترین بنگاههای اقتصادی کشور مسوولیت گرفته و بعضا نامش نیز در گمانهزنیهای انتخاباتی مطرح شده است.
اعتماد نوشت: یک هفته گذشته اخبار مربوط به انتصاب چند چهره سیاسی در نهادهای مهم اقتصادی و سیاسی مکررا تکرار شده است؛ پرویز فتاح و حسین دهقان به ترتیب مسوولیت ستاد اجرایی و بنیاد مستضعفان را برعهده خواهند گرفت.
با توجه به تکرار این گمانهزنی در رسانههای رسمی به نظر میرسد حداقل انتصاب فتاح در این زمینه قطعی شده است. با این وجود فارغ از صحت نهایی این خبر، فتاح، شخصیتی درخور توجه در زمین بازی سیاسی در چهار دهه گذشته بوده است. چهرهای که به واقع کارنامهای با خطوط کمرنگ در حواشی سیاسی دارد، اما بهرغم برچسبهای پررنگ در نزدیکی به چهرهها و تشکلهای سیاسی، حداقل در دو دهه گذشته در مهمترین بنگاههای اقتصادی کشور مسوولیت گرفته و بعضا نامش نیز در گمانهزنیهای انتخاباتی مطرح شده است.
فتاح همانند بسیاری از مدیران هم رده خود در دوران جنگ تکلیف رده سیاسی خود را مشخص کرده است. رفاقتی که در ایام جنگ در «لشکر ۶ ویژه پاسداران» رقم خورد تا امروز سایهاش را بر زندگی سیاسی فتاح حفظ کرده است. خبرگزاری دفاع مقدس در سال ۱۳۹۵ در گزارشی تصویر این لشکر ویژه را با حضور چهرههایی که بعدها مهرههای مهم سیاسی و مدیریتی شدند، ترسیم کرده است: «سال ۱۳۶۴ قرارگاه رمضان برای اجرای ماموریتهای خود نیازمند یگانی با نیروهای آموزش دیده جنگهای چریکی و پارتیزانی بود لذا سپاه، صادق محصولی را مامور کرد تا تیپی متشکل از پاسداران برای این کار تشکیل بدهد. فرماندهان این یگان توسط محصولی شناسایی و انتخاب شدند. به طور مثال پرویز فتاح جانشین فرمانده لشکر از نیروهای مهندسی لشکر ۳۱ عاشورا بود که با دعوت محصولی به یگان ویژه پاسداران آمد و مسوولیت پذیرفت.» فتاح البته در سالهای بعد هرگز به عضویت رسمی جبهه سیاسی محصولی در نیامد، اما سابقه اینکه محصولی فرمانده وی بوده و البته نوع ارتباطش با احمدینژاد و مهمتر از همه طرح اسم او به عنوان گزینههای احتمالی جبهه پایداری در دو انتخابات ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰ و گمانهزنی در این باره باعث شد همواره نامش با این جریان سیاسی گره بخورد. در دهه ۷۰ نامش تنها به عنوان مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه پاسدران انقلاب اسلامی مطرح میشد و بیحاشیه و دور از جنجالهای سیاسی آن دوران مدت ۶ سال در این محل کار کرد و با آغاز دوران ریاستجمهوری احمدینژاد ستاره اقبالش طلوع کرد.
سال ۱۳۸۴ با شروع دولت محمود احمدینژاد به واسطه دوستی و آشنایی قدیمی با فتاح، او را به عنوان وزیر نیرو به مجلس معرفی کرد و او نیز توانست از مجلس رای اعتماد بگیرد و تا سال ۸۸ مدیریت این وزارتخانه را برعهده داشت.
فتاح در مورد وزیر شدنش گفته است: «ورود من به دولت خیلی عجیب بود هرچه فکر میکنم، میبینم هدایتی در واقعیت قضیه وجود داشت. من دوستی ۳۰ ساله با آقای احمدینژاد داشتم، ولی ۶ ماه قبل از انتخابات، ایشان را اصلا ندیده بودم. نکته عجیب این بود که ۲۰ روز پس از انتخابات و پیروزی آقای احمدینژاد که حتی آن موقع هم ایشان را ندیده بودم یکی از دوستان جبههای ما صبح آمد دفترم و گفت: شما وزیر میشوید و من این موضوع را در خواب دیدم، اول صبح آمد این را گفت و رفت. ۱۰ روز بعد باز یکی از دوستان دیگر آمد و گفت، خانم من در یکی از شهرهای جنوبی طلبه است و صبح زنگزده و گفته به آقای فتاح بگویید من خواب دیدم ایشان وزیر میشوند. این اتفاق چند بار افتاد.»
او افزوده: «هفته آخری که قرار بود ایشان فهرست وزرا را به مجلس بدهد (مردادماه) صبح با خانمم رفتیم فرودگاه، چون پسرم امیرحسین از طرف مدرسه به سفر عمره میرفت، ساعت ۷:۵ صبح برگشتم منزل که خانمم را برسانم، تلفن زنگ زد گفتند آقای رییسجمهور با شما کار دارند، بعد گفتند، کجایید، چند بار زنگ زدیم نبودید، گفتند آب دستت است بگذار زمین بیا اینجا. منتظرم. گفتم خیر است انشاءالله. رفتم ریاستجمهوری، اولین بار در طول عمرم بود که آنجا میرفتم، از در عادی هم رفتیم. هیچ کس ما را نمیشناخت. به هر کسی گفتم رییسجمهور ما را میخواهد، یک ساعت ما را معطل کردند. خدا لطف کرد و بنده خدایی آنجا مرا شناخت و راهنماییام کرد و رفتیم خدمت آقای رییسجمهور. ایشان یک جمله گفت: دیروز جمعه عصر من لیست را بسته بودم، بعد گفتم یک بار دیگر نگاه کنم و امروز (شنبه) آن را بفرستم مجلس. دیدم جای شما خالی است.»
بهرغم رفاقت دیرین میان فتاح و احمدینژاد، اما او تنها در دولت نهم وزیر بود. زمانی که احمدینژاد رییس دولت دهم شد بسیاری تصور میکردند وی فتاح را همچنان برای وزارت نیرو به مجلس معرفی میکند، اما اتفاقات دیگری رقم خورد و رییس کمیته امداد دیگر در کابینه دولت وقت جایی نداشت. حتی آن زمان ۲۲۰ نماینده مجلس وقت طی نامهای به احمدینژاد از وی خواسته بودند که وزارت نیرو را کماکان به فتاح بسپرد، اما احمدینژاد ترجیح داد فرد دیگری را در سال ۸۸ به مجلس معرفی کند.
به نظر میرسد فتاح نیز همانند بسیاری از چهرههای دیگر در دولت احمدینژاد قربانی اسفندیار رحیممشایی شد. فتاح در این رابطه گفته بود: «این انتصاب نباید صورت میگرفت، اما بهرغم نظر حضرت آقا صورت گرفت. هنوز امضای پای عهدنامه ابتدایی دولت را دارم که اولین بند آن تبعیت از ولایت مطلقه فقیه بود.» پس از اینکه فتاح از دولت احمدینژاد جدا شد، به سپاه بازگشت او از سال ۸۸ تا ۹۴ مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه بود. اگرچه در سالهای بعد بارها علیه احمدینژاد صحبت کرد.
در سال ۱۳۹۲ فتاح در برنامه تلویزیونی شناسنامه درباره آخرین روزهای کار دولت نهم و انتصاب مشایی به عنوان معاون اول رییسجمهور در دولت دهم، اظهار داشت: «ما که میگوییم ولایت مطلقه فقیه از تو به یک اشاره، از ما به سر دویدن؛ این انتصاب نباید صورت بگیرد، اما بهرغم نظر حضرت آقا صورت گرفت. من هنوز امضایی که پای آن عهدنامه ابتدایی دولت زدم را دارم و اولین بند آن نیز تبعیت از ولایت مطلقه فقیه بود. حقیقتا تلخترین جلسه، آخرین جلسه دولت نهم بود که چرا واقعا به دیوار دولت تکیه کردم که خدایا چرا؛ این دولت، دولت ولایتمدار است و گفتم خدایا چرا با این آزمون و در نهایت با اینکه جبهه بودم و خیلیها جلوی من شهید شدند، اما واقعا گریه کردم. یعنی تکیه به صندلی و دیوار اتاق کردم و گفتم چه بر سر ما آمد.»
بعد از انتخابات سال ۱۳۹۶ و اعلام پیروزی حسن روحانی، فتاح در گفتوگویی با خبرآنلاین گفت: «رفتن آقای احمدینژاد به وزارت کشور و ثبتنام کردن در انتخابات کار درستی نبوده، چون رهبری معظم نهی فرموده بودند. انتظار داشتیم که آقای احمدینژاد و حلقه اطرافشان تمکین میکردند. به نظرم یک اشتباه استراتژیک کردند.»
در جریان انتخابات ریاستجمهوری سالهای ۹۲ و ۹۶ نام پرویز فتاح به عنوان گزینه ریاستجمهوری اصولگرایان مطرح شد. این در حالی بود که خود بارها اعلام کرد که نامزد انتخابات نخواهد شد. ابوالقاسم جراره، عضو جبهه پایداری در فروردین سال ۱۳۹۲ به خبرگزاری مهر گفت که پرویز فتاح حضور در انتخابات به عنوان کاندیدای جبهه پایداری را نپذیرفت. با این وجود او در سال ۱۳۹۶ تا آخر جزو گزینههای جمنا بود. البته امیرحسین قاضیزاده هاشمی، عضو جبهه پایداری هم در بهمن سال ۱۳۹۵ در گفتوگویی تاکید کرد که جبهه پایداری به سراغ فتاح رفته و او به صورت قاطع اعلام کرده که نمیآید.
بهرغم این رفتارهای فتاح در یک سال منتهی به انتخابات سال ۱۳۹۶ نوعی تکرار الگوریتم احمدینژادی بود؛ فتاح در تابستان ۱۳۹۵ با لهجه آذری و سخن گفتن همیشه توام با تحریرهای خاص در صدا و بیان ادبیاتش با خنده به خبرنگاران گفته بود: «انشاءالله به لطف خدا [نامزد ریاستجمهوری]نخواهم بود.»
با وجود تمام تکذیبها، اخبار مرتبط با سفرهای استانی فتاح به صورت ویژه در رسانههای اصلی اصولگرایان برجستهسازی میشد. همزمان حضور رسانهای او بهگونهای معنادار توسط رسانههای اصولگرا پوشش داده میشد؛ چنان که به بهانه کریسمس و سال نو میلادی، خبرگزاریهای فارس و تسنیم از دیدار وی با «مددجویان» ارمنی تحت پوشش کمیته امداد، گزارش تصویری منتشر کردند. همین موضوعات بود که گمانهزنیهایی مبنی بر اینکه «نامزدی فتاح در آخرین فرصت ثبتنام داوطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۶ غیرمنتظره نباشد» را تقویت میکرد. اگرچه این گمانهزنیها هرگز محقق نشد.
طرح نام فتاح به عنوان یکی از گزینههای اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری برای انتخابات سال ۱۴۰۰ هم تکرار شد. نکته قابل توجه اینکه بهرغم تکرار اسم او به عنوان یکی از کاندیداها، اما در آذرماه سال ۱۳۹۹ خبری بر این مبنا منتشر شد که فتاح به دلیل دیدار و تماس با خاتمی از لیست اصولگرایان خط خورده است. حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه، اما دوم آذر در گفتوگویی با باشگاه خبرنگاران جوان مدعی شد که این خبر کذب اگرچه اصل تماس فتاح و خاتمی را تایید کرد.
ترقی در این گفتگو با تکذیب برخی اظهارات نسبت به پرویز فتاح مبنی بر اینکه به سبب تماس با رییس دولت اصلاحات نام او از لیست نامزدهای احتمالی جریان اصولگرایی خط خورده است، گفت: مدیریت جریان اصولگرایی اینگونه نیست که فردی را داخل این جریان کرده یا از آن حذف کند؛ علاوه بر این افرادی که از جانب مقام معظم رهبری برای مسوولیتهای مختلف انتخاب شده و مسوولیتهای چند ساله به آنها داده شده است به طور طبیعی خودشان هم رغبتی به حضور در میدان ندارند.
او در این باره تاکید کرد: «ناگفته نماند که تماس پرویز فتاح با رییس دولت اصلاحات هم صرفا جنبه کاری و اجرایی داشته و حاوی جنبه سیاسی نیست؛ بنابراین چنین انتقادی به پرویز فتاح درست نبوده و خود فتاح هم احتمال حضورش در انتخابات را نفی کرده است.»
خود فتاح هم هرگز کوچکترین نشانی از اراده برای حضور در انتخابات بروز نداد و در همان ایام در واکنش به خبر احتمال نامزدیاش در انتخابات ۱۴۰۰ گفت: «به من میخورد بخواهم رییسجمهور شوم؟ حیفم میآید نیم ساعت وقتم را برای فکر کردن به این موضوع بگذارم.»
او در همان ایام در برنامه جهان آرا صدا و سیما حاضر شد و بدون اشاره مستقیم به موضوع کاندیداتوری در انتخابات این موضوع را رد کرد و گفت: «من واقعا به بنیاد علاقهمندم و افتخار میکنم حکم رهبری را در دو نهاد دارم؛ از این بالاتر که ولیامر مسلمین به ما اعتماد کرده و تاجی بر سر ما گذاشته که خادم مردم باشیم. هنوز هم میگویم حکم رهبری را کنار نمیگذارم.»
با این وجود مرداد سال ۱۳۹۹ «میدلایست» در مقالهای به پیروزی احتمالی «پرویز فتاح» رییس فعلی بنیاد مستضعفان، در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ پرداخته و مدعی شده نظرسنجیهای اخیر در بین اصولگرایان، «فتاح» را در بین چهار کاندیدای مشهور نشان داده و جبهه پایداری به عنوان حامی اصلی او مطرح شد.
هجدهم مرداد سال ۱۳۹۹ پرویز فتاح با حضور در یک برنامه تلویزیونی درباره مستغلات تحت تملک افراد خاص و ارگانها افشاگری بیسابقهای کرد و از تصرفات غیرقانونی برخی مقامات، سپاه و ارتش تا ساخت جکوزی و سونا در کاخ مرمر سخن گفت؛ افشاگریهایی که برای خود او هزینه بسیار داشت و مجبور به عذرخواهی شد. در آن برنامه تلویزیونی فتاح درخصوص بازپسگیری کاخ مرمر بیان کرده بود: این بنا سالها در تملک هاشمیرفسنجانی و سپس در دست تشخیص مصلحت بود و زمانی که دولت قصد بهرهبرداری دیگری از این ملک را داشت، با همکاری روحانی کاخ مرمر بازپس گرفته و با همکاری سازمان میراث فرهنگی قرار شد این بنا تبدیل به موزه شود.
رییس بنیاد مستضعفان به بازپسگیری مدرسه حدادعادل هم اشارهای کرده و توضیح داده بود: ایشان برای احداث مدرسه فرهنگ در خیابان فرشته بنایی را اجاره کردند و این اجاره چندین نوبت تمدید شد؛ البته این اجارهبها با ملاحظات بوده و مشمول نرخ روز نمیشد. در حال حاضر موعد اجاره به سر رسیده است و باید تخلیه شود یا اجارهبها به نرخ روز تنظیم شود که البته با توجه به گرانی آن منطقه، احتمالا تمدید اجاره با نرخ روز برای ایشان بهصرفه نخواهد بود.
او با بیان اینکه ارزش ریالی ملک مدرسه فرهنگ در حال حاضر ۲۰۰ میلیارد تومان برآورد میشود، افزود: قطعا پس از بازپسگیری این ملک به فروش میرسد و پول حاصل شده، صرف محرومیتزدایی خواهد شد.
او درباره ساختمان مرکز مطالعات و تحقیقات نیز گفته بود: این ساختمان سالها با مجوز در اختیار عدهای از بانوان از جمله خانم ابتکار، مولاوردی و بقیه بود که پیش از تصدی مسوولیت بنده در بنیاد، آن را تخلیه کردند و مدعی بودند که همچنان باید این ساختمان در اختیار آنها باشد؛ اما از نظر حقوقی، بنیاد مستضعفان توانست آنها را قانع و ساختمان را تخلیه کند.
فتاح به ساختمان ولنجک که دراختیار احمدینژاد است نیز اشاره کرده و گفته بود: در کشور ما ضابطهای وجود ندارد که رییسجمهورها پس از پایان کار خود کجا مستقر شوند و باید چارهای برای این منظور اندیشیده شود؛ زیرا اکنون همین مساله را با احمدینژاد - رییسجمهور سابق - داریم و با مجوز در ملک مربوط به بنیاد مستضعفان با مساحت حدود هزار و ۸۰۰ مترمربع در منطقه ولنجک برای چند سال مستقر است. از روحیه مردمی احمدینژاد انتظار داریم تا این مال بیتالمال را به بنیاد برگرداند و آن را بفروشیم که بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان ارزش دارد. در همان برنامه از املاکی که دراختیار ارتش، سپاه، ولی امر، مرکز پژوهشهای مجلس و... بود هم سخنانی گفته شد و نتیجه این افشاگریها به واکنشهایی جنجالی ختم شد؛ از محسن و فاطمه هاشمی تا محمود احمدینژاد و بنیاد باران. این واکنشها تا جایی ادامه پیدا کرد که تا جایی که فتاح حدود ۱۰ روز بعد از انتشار سخنانش، در حاشیه بازدید از ساختمان پلاسکو از همه کسانی که در برنامه نگاه یک از آنها نام برده بود و بهویژه حدادعادل عذرخواهی کرد. نام بردن از حدادعادل در عذرخواهی فتاح به دلیل پاسخی ویدیویی بود که حدادعادل منتشر کرد. عذرخواهی فتاح هم البته منتقدان خودش را داشت.
مسیح مهاجری، مدیرمسوول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله این روزنامه با عنوان بنیاد مستکبران نباشید از عقبنشینی فتاح انتقاد کرد و نوشت: رییس بنیاد مستضعفان، ظرف یک ماه اخیر، سه اقدام داشت که هرچند هرکدام از آنها نمره مخصوص خود را دارند، ولی در مجموع کاملا مشخص شد که این بنیاد هنوز میان اینکه بنیاد مستضعفان باشد یا مستکبران، سرگردان است. این مقاله میخواهد به آقای سیدپرویز فتاح که ریاست بنیاد را برعهده دارد بگوید تردیدها را کنار بگذارید و بنیاد مستکبران نباشید.
پرویز فتاح به واقع چهره خاصی است. اگر چه در کارنامهاش شکایت شیرین عبادی از او در ارتباط با تصمیماتش درخصوص مدیریت سدهای کشور در دوران وزارت نیرو ثبت شده و تنشی نیز با تمام چهرههای سیاسی در موضوع املاک مستضعفان داشت، اما ویژگیهای خاص خود را نیز دارد؛ فتاح در زمان مدیریتش بر وزارت نیروی دولت نهم نیز برخلاف دیگر اعضای کابینه دولت احمدینژاد که نگاه جناحی و حزبی در عزل و نصبهای خود داشتند، از نیروهای اصلاحطلب نیز در این وزارتخانه استفاده کرده بود. او هیچگاه در عزل و نصبهایش در این وزارتخانه، نگاه سیاسی نداشت. در دوران ریاستش در کمیته امداد و بنیاد مستضعفان نیز همواره رابطه مطلوبی با دولت داشته و دارد و هیچگاه اظهارنظری علیه دولت یازدهم و دوازدهم نکرد تا بیانگر اختلاف او با دولت روحانی باشد.
با این وجود زودجوش و دل نازک است؛ با مجری صدا و سیما بر سر علت طولانیشدن زمان ساخت یک آزادراه بحث کرد و با دلخوری به او گفت نماینده مردم نیست و نباید خدمات بنیاد را زیر سوال ببرد. تنشی دوباره در صدا و سیما که فتاح دوباره چند هفته بعد در برنامهای دیگر با حضور رضا رشیدپور از مجری و سازمان صدا و سیما عذرخواهی کرد. رفتاری غیرمعمول در مدیران به خصوص اصولگرایان.
واکنشها به فتاح تند است و احساسی. با این وجود بدون تعصب عذرخواهی میکند، حداقل در مورد مجری صدا و سیما بعید به نظر میرسد فشاری برای عذرخواهی در کار بوده باشد. همین رفتارها میتواند یک نشان انتخاباتی باشد که به دنبال ریاستجمهوری نیست، چراکه او بیش از هر چهره دیگری میداند اصولگرایان دل خوشی از افشاگری ندارند و هر رفتاری مشابه این را به سختترین شکل ممکن میکوبند. مثل همان زمان که بعد از ماجرای املاک بنیاد مستضعفان، کیهان او را با طبرزدی مقایسه کرد.
رفتن فتاح به ستاد اجرایی فرمان امام (ره) البته تغییر مهمی در زندگی سیاسی وی تلقی میشود. انتصابی که ممکن است در کنار تاکید اصولگرایان بر دو دورهای کردن دولت رییسی اینبار دیگر نام فتاح را از گمانهزنیهای انتخاباتی حذف کند؛ حذفی موقتی برای اینکه فتاح در لیست سفید اصولگرایان برای دوران و سالهای بعد باقی بماند.
پرویز فتاح متولد ۱۳۴۰ در روستای قرهباغ از توابع شهرستان ارومیه در استان آذربایجان غربی است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نقش چشمگیری در تاسیس جهاد سازندگی شهرستان خود ایفا کرد. در روزهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی و در سن ۱۷ سالگی به همراه تنی چند از همراهان خود، جهاد سازندگی استان آذربایجان غربی را تاسیس و در آنجا مسوولیت کمیته فرهنگی جهاد استان را برعهده گرفت.
یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فتاح موفق به اخذ دیپلم ریاضی میشود و تصمیم به درپیش گرفتن تحصیلات حوزوی میکند، اما به علت آغاز جنگ، به سپاه پاسداران میپیوندد. در دوران جنگ، تحصیلات خود را در زمینه مهندسی عمران در دانشگاه صنعتی شریف ادامه میدهد. مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۶۸و مدرک کارشناسی ارشد علوم سیستمها را از دانشگاه امام حسین (ع) و دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در سال ۱۳۷۲ اخذ کرده است و طی ۸ سال جنگ توانست به مقام فرماندهی لشکر ویژه سپاه پاسداران برسد. با پایان جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۷، از سوی رییسجمهور وقت (مقام رهبری) به عنوان یکی از اعضای ستاد ۹ نفرهای انتخاب شد که وظیفه تعیین خطوط مرزی با کشور عراق را برعهده داشتند. پس از آن وی به مدت ۳ سال مدیر امور قراردادی پروژههای عمرانی قرارگاه خاتمالانبیا شد و سپس ۱۱ سال قائم مقام و معاون فنی شرکت مهندسی «سپاسد» بود.
از روایتهای مهمی که در این سالها ابهامات زیادی درباره آن مطرح بوده مساله اسارت فتاح در عملیات مرصاد است. خبرگزاری دفاع مقدس در گزارشی که در دوم تیرماه سال ۱۳۹۵ با عنوان «لشکر ویژه پاسداران با حضور فرماندهانی که بعدها چهرههای سیاسی شدند» آمده اینگونه شفافسازی کرده است: «صادق محصولی در گفتگو با خبرنگار دفاع پرس در خصوص اسارت پرویز فتاح در عملیات مرصاد که صفرعلی براتلو در مصاحبه خود به آن اشاره داشته، بیان داشت که پرویز فتاح توسط منافقین اسیر نشد بلکه به مدت یک روز در اسارت نیروهای خودی بود که نیروها به اشتباه وی را دستگیر کرده بودند. دلیل اشتباه نیز عدم شناخت خودی و غیرخودی در هجمه منافقین به کشور پس از قبول قطعنامه بود.»
سال ۱۳۸۴ با شروع دولت محمود احمدینژاد با سابقه دوستی قدیمی که با وی داشت به عنوان وزیر نیرو از مجلس رای اعتماد گرفت و تا سال ۸۸ در این مقام بود. او سالهای بعدی را در سمت مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه مشغول به فعالیت شد تا اینکه در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ با حکم رهبر انقلاب به سمت ریاست کمیته امداد امام خمینی (ره) منصوب شد. پس از چهار سال حضور در این سمت، در ۳۱ تیرماه ۱۳۹۸ مجددا با حکم رهبری به ریاست سازمان بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی منصوب شد و تاکنون نیز در این سمت مشغول به فعالیت است. وزارت خزانهداری امریکا در ۱۸ نوامبر ۲۰۲۰ پرویز فتاح را به عنوان یکی از مقامات رسمی و کلیدی بنیاد مستضعفان، در لیست سیاه قرار داد و تحریم کرد.
بهرغم اینکه بعضا رسانهها به اشتباه او را عضو جبهه پایداری معرفی میکنند، فتاح عضویت رسمی در این تشکل سیاسی ندارد، اما به دلیل نزدیکی جدی با صادق محصولی و البته همینطور در سالهای نخست تشکیل جبهه پایداری با محمود احمدینژاد این تعبیر از جانب رسانهها به کار برده میشود.