استالین با هواپیما سفر نمیکرد خصوصا در سالهای جنگ و این تنها مورد دست کم در دوران جنگ بود. این یادآوری هم خالی از لطف نیست که امام خمینی در دیدار با خانواده مرحوم طالقانی در شهریور ۱۳۵۸ و در انتقاد از کمونیستهایی که از آقای طالقانی تجلیل میکردند گفتند شعار مردم این بود کهای نایب پیغمبر ما جای تو خالی. یعنی طالقانی ربطی به دوست داران لنین و استالین ندارد.
به گزارش عصرایران، آن گاه خاطره نقل کردند و از آن به عنوان «معروف ِ معروف» سه بار گفتند: استالین وقتی به تهران آمد گاو خود را هم آورده بود -یا جداگانه آورده بودند- تا بتواند شیر تازه بنوشد. این روایت را نویسنده جای دیگر ندیده و نمیداند رهبر فقید انقلاب از که شنیده بودند، اما بسیار منحصر به فرد است.
عین عبارات مرحوم امام از این قرار است:
«یک مطلب هم آن وقت معروفِ معروف شد؛ اما آن مطلبی که معروف شد: آن وقتی که متفقین آمدند؛ یعنی رؤسای متفقین «استالین و روزولت و چرچیل» اینها آمدند به ایران، استالین، آن آدمی که این آقایان میگویند که خیر، آن آدم کمونیست بود، آن آدم تودهای بود، آن با مردم چطور بود، به او «قارداش» میگفتند، برادر بود؛ همه اینها، وقتی خودش آمد به ایران، باید حتی گاو شیرده برایش میآوردند که مبادا این آقا از شیر گاو ایران بخورد! این آقای کرملیننشین که قارداشش عبارت از این ارتشش و تودههای مردم بود، این وقتی که آمد، در همان جنگ عمومی برای یک مشورت آمد به ایران، آن وقت معروف بود در اینکه ایشان با یک گاو خاصی که عرض میکنم، همراهش آوردند که شیر آن گاو را بخورد، مبادا خدای نخواسته این شیر گاو نباشد و مبتلا بشود به شیر گاو ایران! این زندگی اشرافی او بود؛ و من خودم این را دیگر دیدم که ما از تهران میرفتیم به مشهد با اتوبوس، برخوردیم به این لشکرهایی که از روسیه بودند، که عقیده شان این بود که ما و استالین هر دو برادریم و همه با هم مثل هم میمانیم! اینها میآمدند برای گدایی سیگار یا چیز دیگر؛ وقتی یک سیگار به آنها دادند، گرفت آن سیگار را، و آن قدر خوشحال شد که بنا کرد سوت زدن و راه رفتن! برای یک سیگار گدایی میکرد! او وقتی که آمد، با طیاره آمد و با چه وضعی و با چه اشخاصی و با کذا؛ گاو شیرده هم آوردند که آقا شیر بخورد از آن گاو!»