درست است که درد یک موضوع کیفی است و خیلی نمیشود آن را با مقیاسهای کمّی مورد سنجش قرار داد؛ اما به هر حال وقتی تجربیات افراد مختلف را کنار هم میگذاریم میتوانیم تا حدی بفهمیم که در بین چیزهای دردناک، کدامیک دردناکتر هستند.
در زندگی دردهای زیادی را تجربه میکنیم، اما همه دردها یکسان خلق نمیشوند. درد طبق تعریف یک تجربه ذهنی است، اما برخی حقایق در مورد آن وجود دارد که همه ما تقریباً آنها را به عنوان واقعیت میپذیریم.
به گزارش فرادید، برای مثال رفتن نوک سنجاق داخل پوست نسبت به شکستن استخوان ترقوه درد کمتری دارد یا حتی بعضی وقتها، هیچ چیزی به پای این درد نمیرسد که ساعت ۲ صبح پایتان را روی یکی از قطعات لگو بگذارید!
با این وصف، دردناکترین نیش جهان متعلق به کدام حشرات است؟ پاسخ دادن به این پرسش سخت است. از نظر برخی افراد حتی زایمان هم دردناک نیست! اما به هر حال تجربۀ عمومی به همراه برخی مطالعات و تحقیقات میتوانند پاسخی برای این پرسش فراهم کنند.
جالب است که بدانید یک فرد بسیار بدشانس در طول زندگیاش از ۱۵۰ چیز مختلف نیش خورده است. نام او جاستین اشمیت بود. او یک حشرهشناس متخصص در مطالعه زنبورهای عسل قاتل بود و ظاهراً در تمام زندگی بزرگسالی خود، به روشهای عجیب و غریب مختلف گزیده شد.
سال ۲۰۱۶ اشمیت به مجله نیویورک تایمز گفت: «میدانم مردم فکر میکنند من کمی دیوانه هستم. اما اینطور نیست. من فقط تلاش میکنم به مجموعهی متفاوتی از پرسشها پاسخ دهم.»
یکی از تاثیرات ماندگار اشمیت، ابداع یک روششناسی معروف بوده که به عنوان شاخص درد اشمیت استینگ شناخته شده است.
شاخص اشمیت با پوشش دادن نزدیک به ۸۰ گونه مورچه، زنبور عسل و زنبور، میزان دردناک بودن نیش را در مقیاسی از صفر تا چهار (مرگ) رتبهبندی کرده است. در پایین این رتبهبندی، با رتبه ۰.۵، Triepeolus را میبینیم که اشمیت آن را اینگونه توصیف میکند: «خیالاتی شدم؟ یک خارش کوچک که حسی شبیه غلغلک دارد». کمی بالاتر، با رتبه یک، زنبور Sweat bee قرار دارد که درد نیشش سبک و زودگذر و تقریباً غیرعادی است. انگار یک جرقه کوچک به شما برخورد کرده یا یک تار مو را روی بازوی شما کندهاند».
این توصیفات، حاکی از این نکته ظریف است که پرسش ما یک پاسخ ندارد. اشمیت در سال ۲۰۱۶ گفت: «اعداد یک چیز غیرطبیعی هستند. من حتی نمیتوانم اعداد را به خاطر بسپارم. باید به دفترچه خود نگاه کنم و ببینم چگونه آن را ارزیابی کردهام، اما توصیفات بسیار گویاترند. فکر میکنم روش بسیار بهتری برای برقراری ارتباط و انتقال ماهیت چیزی هستند که اعداد تلاش میکنند بگویند.»
زنبور عسل
توضیحات او قطعاً گویای تفاوتهای ظریف انواع مختلف درد است. برای نمونه، زنبور عسل و هورنت کچل، هر دو در مقیاس نمره دو دارند، اما تجربهی درد بسیار متفاوتی دارند.
هورنت کچل
یک رقم بالاتر (رتبه سه)، موجوداتی مانند مورچه دروگر فلوریدا را داریم: «خشن و بیرحم، طوری که انگار کسی با مته برقی در حال کندن ناخن در گوشت فرورفتهی شماست» و زنبور کاغذی غولپیکر: «انگار اهریمن هستند و صاعقه میاندازند. طوری که انگار پوزیدون نیزهی سه شاخهی خود را در سینه شما فرو کرده است.»
مورچه دروگر فلوریدا
زنبور کاغذی غول پیکر
در نهایت به نقطه اوج رتبهبندی میرسیم (رتبه چهار). اینها به قدری بد هستند که میتوانند جانتان را بگیرند، چون کارکرد بدن شما را از حالت عادی خارج میکنند.
مورچه گلوله زن
تنها سه حشره دارای درد نیش با رتبه چهار هستند: زنبور جنگجو، مورچه گلولهزن و شاهین رتیل. اما از بین این سه، مورچه گلولهزن پادشاه بلامنازع نیش زدن است.
اشمیت سال ۲۰۱۶ به مجله اسمیتسونیان گفت: «اگر بخواهم به یک حشره رتبه پنج بدهم، آن حشره مورچه گلولهزن خواهد بود و نه چیز دیگر.»