ترنج موبایل
کد خبر: ۷۷۰۲۲

توصيه‌های فريد زكريا به اسلام آباد و واشنگتن

فرصت مناسب برای ترغيب پاكستان به سوی دمکراسی

فرصت مناسب برای ترغيب پاكستان به سوی دمکراسی

واشنگتن پست

تبلیغات
تبلیغات


فرارو- فرید زکریا تحلیل‌گر برجسته آمریکایی طی یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست می‌نویسد که پس از شکار اسامه بن لادن، فرصتی برای ترغیب پاکستان برای حرکت به سوی دمکراسی فراهم آمده است.

به گزارش سرویس بین المللی «فرارو»؛ زکریا نوشت:

كشتن بن لادن موج جديدي از تفسيرها را در مورد مسئله پاكستان به وجود آورده است. بار ديگر همه ما مي توانيم خط مشي گزينشي پاكستان در برابر تروريست ها، روابط پيجيده آن با ايالات متحده و اقدامات غيرعادي بي شمار آن را مورد بحث قرار دهيم. ولي به جاي تجزيه و تحليل موارد فوق، به نحو بهتري مي توان از اين فرصت استفاده كرد. اكنون فرصتي براي اقدام و ترغيب اين كشور به سوي اعتدال و مردم سالاري واقعي است.

تاكنون ارتش پاكستان با اين بحران همانند بحران هاي گذشته برخورد كرده و از ترفندهاي قديمي استفاده نموده و اميدوار است كه از توفان خارج شود. مطالبي را در اختيار روزنامه نگاران مد نظر خود قرار مي دهد، فعالان سياسي و سياستمداران را با هدف شعله ور ساختن احساسات ضد آمريكايي آزاد مي گذارد. اين كشور كه در موقعيتي گرفتار شده كه حاكي از همدستي با القاعده و يا بي لياقتي فاحش مي باشد - و شايد حقيقت امر مخلوطي از هر دو باشد - به شدت سعي دارد موضوع را عوض كند در حالي كه ژنرال هاي ارشد با عصبانيت آمريكا را به خاطر ورود به كشور محكوم مي كنند.

اين راهبرد در گذشته موفق بوده است. در سال 2009، دولت اوباما به نيروهايي چون سناتور ريچارد لوگار و سناتور جان كري پيوست و ميزان كمك به دولت و جامعه غيرنظامي پاكستان را سه برابر يعني 5/7 ميليارد دلار طي پنج سال افزايش داد ولي اين كمك توأم با اقداماتي در جهت تقويت مردم سالاري و كنترل غيرنظامي بر ارتش بود. ارتش با به راه انداختن اقدامات ضد آمريكايي واكنش نشان داد و از عوامل خود در رسانه ها و مجلس اين كشور براي محكوم كردن "تجاوز به حاكميت پاكستان" استفاده كرد. اين همان عبارتي است كه اكنون نيز مورد استفاده قرار مي گيرد. نتيجه آن كه ايالات متحده عقب نشيني كرد و تأييد نمود كه هيچ يك از سخت گيري هايي كه در لايحه لوگار-كري مطرح شده بود در عمل اجرا نمي شود.

ارتش نيز يك بار ديگر توانسته است كه دولت غيرنظامي را مرعوب سازد. بنا به گفته منابع پاكستاني، سخنراني نخست وزير يوسف رضا گيلاني در نشست خبري اخير از سوي ارتش تهيه شده بود. رييس جمهور آصف علي زرداري همچنان به جاي برخورد با ژنرال ها، به آرام كردن ارتش ادامه مي دهد. دولت منتخب پاكستان به چيزي تبديل شده كه نكات مورد نظر و نوشته شده توسط سرويس هاي اطلاعاتي را بيان مي كند.

تقريبا هيچ تظاهراتي در اعتراض به مرگ بن لادن يا عمليات آمريكا برگزار نشده، هر چند كه تظاهرات 500 نفره اي كه در لاهور برگزار شد بارها و بارها از تلويزيون پخش شد. مسئله اساسي براي پاكستان مطمئنا اين نيست كه چگونه آمريكا وارد پاكستان شد. ايالات متحده سال هاي متمادي درگير عمليات ضد تروريستي در پاكستان با استفاده از افراد و هواپيماهاي بدون سرنشين بوده است. بلكه پرسش اصلي اين است كه چگونه بزرگ ترين تروريست جهان در پاكستان و با برخورداري از نوعي شبكه حمايتي كه بايد شامل عناصري از دولت پاكستان بوده باشد، زندگي مي كرد؟ چگونه است كه هر يك از مقامات مهم القاعده كه از سال 2002 تا كنون دستگير شده اند، با آسودگي در يكي از شهرهاي پاكستان جان پناه داشته اند؟ و چگونه است كه هر بار اين مسائل مطرح مي شود، آنها تحت الشعاع يك عمليات سازمان يافته ضدآمريكايي يا تعصب گرايي مذهبي قرار مي گيرند؟

واشنگتن با اين فرضيه كه به شدت به ژنرال ها نياز دارد و احتمال دارد كه براي جلب حمايت به كشورهاي ديگري مانند چين روي آورند، بارها تسليم ارتش پاكستان شده است. در حقيقت، ايالات متحده از نفوذ قابل ملاحظه اي در اسلام آباد برخوردار است. مقامات پاكستان به كمك مالي، تسليحات و آموزش نظامي براي تداوم ارتش خود به آمريكا نياز دارد. اگر مي خواهند از اين منافع برخوردار شوند، بايد به بخشي از راه حل براي پاكستان و نه مشكلي براي آن تبديل شوند. واشنگتن نيز با فوريت نسبي، اقدامات زير را به عمل آورد:

1. خواستار تشكيل يك كميسيون مهم ملي به رياست يك قاضي ديوان عالي، و نه يك صاحب منصب ارتشي، در پاكستان شود تا به بررسي اين مطلب بپردازد كه آيا بن لادن و ديگر رهبران القاعده از سوي عناصري در دولت پاكستان حمايت و تقويت شده اند يا خير.

2. خواستار پيگيري اكيد مفاد لايحه لوگار-كري در مورد كنترل غيرنظاميان بر ارتش شود و در غير اين صورت كمك هاي مالي به حالت تعليق در آيد.

3. طرحي را براي تعقيب شبكه هاي تروريستي مهم و كشف نشده در پاكستان مانند جناح حقاني و شوراي كويته و لشكر تريبا ايجاد كند.

در دراز مدت، در حالي كه ايالات متحده از حضور نظامي خود در افغانستان مي‌كاهد، نياز آن به ارتش پاكستان براي تأمين نيروهاي آمريكايي حاضر در صحنه نيز كم مي شود.

دولت غيرنظامي پاكستان، طبقه تاجر و روشنفكران اين كشور نقشي بيشتر از هميشه در اين مبارزه خواهند داشت. آنها نبايد تحت تأثير شعارهاي پوچ ضد آمريكايي يا ملي گرايي اغراق آميز قرار گيرند. اكنون، لحظه حقيقت براي پاكستان و فرصتي براي آن است كه دست از انفعال بردارد و به يك كشور عادي و مدرن تبديل شود. اين فرصت شايد بار ديگر به دست نيايد.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات