ایران با علمِ به وحشت و نگرانیهای جدی آمریکا از شعلهور شدن یک جنگ گسترده منطقه ای، امیدوار است که وقتی فشار و تنشها بالا میگیرند، وزن تنشزدایی برای دولت آمریکا در قیاس با بازدارندگی، سنگینتر شود. تهران قصد دارد تا آمریکا و مجموعه غرب را در تلاش برای خنثی کردن اهداف جنگی اسرائیل نظیر تضعیف و حذف حماس، به سمت خود جذب کند و زمینه را برای منزوی شدن بیش از پیش تلآویو فراهم کند.
فرارو- نشریه آمریکایی هیل در گزارشی با اشاره به نزدیکبودنِ سالگرد حادثه هفتم اکتبر، به این مساله اشاره داشته که ایران را بایستی بازیگری در سطح منطقه غرب آسیا دانست که به خوبی قواعد برندهبودن را یاد گرفته است. ایران در دو جبهه سیاسی و میدانی، به خوبی از نقطه ضعفهای طرفهای مقابل خود استفاده میکند و برای خودش دستاوردسازیهای قابل توجهی را دارد. ایران خوانشِ دقیقی از روند تحولات منطقه خاورمیانه دارد و همین مساله سبب شده تا جنس کنشهای آن برای جریانهای رقیب نیز هزینهزا باشند.
به گزارش فرارو به نقل از نشریه هیل؛ اگر بخواهیم یک کشور را نام ببریم که پس از حادثه هفتم اکتبر یاد گرفته چگونه در روند تحولات منطقه خاورمیانه پیروز باشد، آن کشور ایران است. بیش از یک ماه از وعده خونخواهی ایران در پی ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران توسط اسرائیل گذشته است و در شرایطی که تهدیدات ایران پابرجا هستند، این کشور هیچ حملهای را انجام نداده است.
شاید برخی فکر کنند که افزایش حضور نظامی آمریکا در سطح منطقه موجب شده تا ایران، خونخواهی و عملیات انتقامجویانه خود را به تاخیر بیندازد. با این حال، واقعیت این است که موفقیت به جای ترس، محتملترین محرک ایران در زمینه خویشتنداریاش است و همین مساله است که چالشزا است. از منظر سیاسی، ایران از وجود تناقض در جنس نگاه دولت بایدن به مسائل خاورمیانه سود میبرد. از تاریخ هفتم اکتبر سال ۲۰۲۳ میلادی، مقامهای آمریکایی تاکید داشته اند که واشینگتن هم به دنبال "تنش زدایی" و و هم "بازدارندگی" در رابطه با معادلات منطقه خاورمیانه است.
با این حال، از حیث مفهومی، جهت تقویت بازدارندگی، تمایل به تشدید تنشها از سوی آمریکا نیز ادراک میشود و این موضوع در نوع خود بنیانهای بازدارندگی واشینگتن را نزد دیگران تا تضعیف و مخدوش میکند.
ایران با علمِ به وحشت و نگرانیهای جدی آمریکا از شعلهور شدن یک جنگ گسترده منطقه ای، امیدوار است که وقتی فشار و تنشها بالا میگیرند، تنش زدایی برای دولت آمریکا در قیاس با بازدارندگی، از اولویت و وزن بیشتری برخوردار شود. تهران قصد دارد تا آمریکا و مجموعه غرب را در تلاش برای خنثیکردن اهداف جنگی اسرائیل نظیر تضعیف و حذف حماس، به سمت خود جذب کند و زمینه را برای منزوی شدن بیش از پیش تلآویو فراهم کند. برای تحقق این هدف، احیای فشارهای آمریکا جهت برقراری آتشبس در غزه و قانعسازی اسرائیل، نمیتواند جدا از تهدیدات ایران برای انتقام جویی باشد.
خبرگزاری رویترز مدعی شده که برخی مقامهای ارشد ایرانی گفتهاند که ایران در ازای برقراری آتش بس در جنگ غزه حاضر است از اجرای عملیات انتقام علیه اسرائیل خودداری کند. توجه داشته باشیم که برقراری آتش بس در جنگ غزه سبب خواهد شد تا حماس همچنان در قدرت بماند و یکی از طرفهای مذاکراتی در سطح منطقه باشد. انعقاد توافق مذکور همچنین سبب خواهد شد تا حماس به عنوان متحد ایران در محور مقاومت، همچنان قدرت داشته باشد و خود را احیا کند.
در عین حال، تحقق سناریوی مذکور سبب میشود تا اسرائیل در استفاده از زور علیه محور مقاومت با چالشها و موانع عدیدهای رو به رو شود، زیرا این رژیم نتوانسته ضعیفترین عضو محور مقاومت از حیث توان نظامی و تسلیحاتی را شکست دهد. مهمتر از همه اینکه ایران میتواند کارآمدی قالب توجه زرادخانه موشکهای بالستیک خود در زمینه تحقق اهداف سیاسیاش را نیز به همگان نشان دهد. باید توجه داشته باشیم که ایران بزرگترین زرادخانه موشکهای بالستیک در منطقه خاورمیانه را دارد.
ایران در چهار ماه نخست سال ۲۰۲۴، به پاکستان و اسرائیل به عنوان دو بازیگر اتمی، با موشکهای بالستیک خود حمله کرد و ضمن محقق کردن اهدافش توانست خود را به یک بازیگر متمایز در محیط بین المللی تبدیل کند. اگرچه هنوز هیچ توافق آتش بسی در جنگ غزه منعقد نشده با این حال، واشینگتن خود را متعهد به تحقق این گزاره میداند. جو بایدن رئیس جمهور آمریکا، به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل حمله میکند و وی را به دلیل عدم امضای توافق آتش بس و مبادله اسرا با حماس، سرزنش میکند. موضوعی که موجب شده تا جان اسرای اسرائیلی به خطر بیفتد.
روند تحولات ۱۱ ماه اخیر در سطح منطقه غرب آسیا نشان میدهد که ایران نیاز به درگیری نظامی بیشتر و مداخله در این حوزه ندارد. این رخداد میتواند جایگاه قدرت این کشور و تسلط آن بر معادلات منطقهای را تا حدی به خطر بیندازد. این کشور در شرایط کنونی نیز سود سیاسی زیادی را از روند تحولات ماههای اخیر برده است.
حادثه هفتم اکتبر عملا توافق عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی را ملغی کرد، روند خصومت ورزیهای منطقهای علیه ایران و برنامه اتمیاش را منحرف کرد و در عین حال، شکافها میان ملتهای عربی و رژیمهای آنها را نیز افزایش داد. مجموع این مسائل پیامدهای بلندمدتتری را برای نظم منطقهای مطلوب آمریکا دارد.
آمریکا در تمامی موارد مذاکور، به ویژه با توجه به نزدیک بودن زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری این کشور، با کمبودهای جدی مواجه است. ایران توانسته یک کمربند آتش موثر را علیه اسرائیل ایجاد کند و در این رابطه، خودِ این کشور با کمترین هزینهها و مشکلاتِ ممکن رو به رو است. به عنوان مثال، حوثیهای یمنی توانسته اند به نحوی موثر دریای سرخ را علیه منافع اسرائیل ناامن کنند. دامنه قدرت آنها در یمن گسترده است و آمریکا و انگلیس هم آن گونه که ژنرال "مایکل کوریلا" از فرماندهی مرکزی آمریکا گفته، در مقابله با حملات حوثیهای یمنی ناکام بوده اند.
همزمان با نزدیک شدن به سالگرد حادثه هفتم اکتبر، اسرائیل در عرصه بین المللی نه تنها به عنوان یک قربانی شناخته نمیشود بلکه هدفِ اقدامات حقوقی و قضایی و فشارهای سیاسی قابل توجهی از ناحیه جهان غرب است. انگلیس نیز اقدام به توقف صادرات اسلحه به اسرائیل کرده است. بعید است که ایران روند کنونی سیاستهای خود در سطح منطقه را تغییر دهد.